اکبرعبدی با لباس‌زنانه درخیابان‌های‌تهران

کد خبر: 214984

سر فیلم «خوابم می‌آد»، آقای عطاران به منزل ما آمد. به او گفتم رضا داستان فیلم چیست؟‌ گفت: عمو اکبر رویم نمی‌شود بگویم. به او گفتم چرا مگر نقش بدی است؟ رضا به من گفت: دوست دارم در این فیلم مامان من شوی. گفتم فقط به یک شرط، اول می‌آیم تست گریم می‌شوم و لباس می‌پوشم، بعد بریم برای کارهای بعد.

اکبرعبدی با لباس‌زنانه درخیابان‌های‌تهران

فارس: با چادر نماز مادرم و با لباس و گریم زنانه به خیابان رفتم. سوار تاکسی شدم تا به نماز جمعه بروم. راننده تاکسی به من گفت مادر، وقت نماز جمعه گذشته. هیچ‌کس من را نشناخت، حتی حدس هم نزدند که من مرد هستم! «‌اکبر عبدی» بازیگر طناز سینمای ایران خاطره‌ای از چگونگی حضور در فیلم سینمایی «خوابم می‌آد» به کارگردانی رضا عطاران را به شرح زیر نقل کرد: سر فیلم «خوابم می‌آد»، آقای عطاران به منزل ما آمد. به او گفتم رضا داستان فیلم چیست؟‌ گفت: عمو اکبر رویم نمی‌شود بگویم. به او گفتم چرا مگر نقش بدی است؟ رضا به من گفت: دوست دارم در این فیلم مامان من شوی. گفتم فقط به یک شرط، اول می‌آیم تست گریم می‌شوم و لباس می‌پوشم، بعد بریم برای کارهای بعد.

حتی چادر نماز مادرم را بر‌داشتم و رفتم تست گریم شدم. بعد از تست گریم، همان‌طور (با لباس و گریم زنانه) از دفتر آقای امکانیان خارج شدیم. سوار تاکسی شدیم تا به نماز جمعه برویم. راننده تاکسی ما را راهنمایی کرد و به من گفت مادر، وقت نماز جمعه گذشته، خلاصه همه راهنمایی‌مان کردند و هیچ‌کس من را نشناخت، حتی حدس هم نزدند که من مرد هستم.

جالب‌تر اینکه ما آن موقع در بلوار ارتش زندگی می‌کردیم. من با لباس صحنه و با همان گریم به منزل خودمان رفتم. اطلاعات دم در خانه‌مان از من پرسید حاج خانم با کی کار دارید؟ گفتم من عمه آقای اکبر عبدی هستم، ایشان خانه هستند؟ گفتند نمی‌دانیم، گفتم شما می‌توانید من را راهنمایی کنید؟ بنده خدا ما را به طبقه 25 رساند و تحویل خانم بچه‌ها داد و گفت عمه آقای عبدی هستند. خانواده من هم درجا من را نشناختند. بعد از اینکه طرف می‌رود و در خانه را می‌بندند، خانواده‌ام بعد از حدود 20 ثانیه جیغ می‌زنند و من را می‌شناسند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت