سرویس فرهنگی «فردا» : ماه رمضان، تجلی رحمت الهی است تا جایی که نشان «شهر الله» بر آن جلوه میکند. این ماه زمانی است برای غوطهور شدن در دریای مغفرت پرورگار و زمانی است برای تحقق وعده دیدار خدا. باید بکوشیم تا در این ضیافت الهی، از کسب معرفت بازنمانیم و همت خویش را بر جاری ساختن توفیقات بیشتر سازیم. برای غنیمت شمردن لحظه لحظه چنین اوقات مبارکی و رقم زدن فردایی نیکوتر برای خود، هر روز در قالب چند بخش به استقبال این روزهای پرنشاط میرویم. همراهمان باشید.
:: دعای روز اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ الى مَرْضاتِكَ دلیلاً ولا تَجْعَل للشّیْطان فیهِ علیّ سَبیلاً واجْعَلِ الجَنّةِ لی منْزِلاً ومَقیلاً یا قاضی حَوائِجَ الطّالِبین. خدایا قرار بده برایم در آن به سوى خوشنودیهایت راهنمایى و قرار مده شیطان را در آن بر من راهى و قرار بده بهشت را برایم منزل و آسایـشگاه؛ اى برآورنده حاجتهاى جویندگان. :: کلام روز آیتالله العظمی خامنهای: ايام سوگوارى حضرت اميرالمؤمنين است؛ يك جمله هم دربارهى اين مصيبت بزرگ دنياى اسلام عرض كنم و ذكر مصيبت كنم. در سحر نوزدهم اين فاجعهى عظيم اتفاق افتاد؛ يعنى اميرالمؤمنين - مظهر عدالت - بهخاطر مبارزهى در راه عدل و داد و انصاف و حكم الهى، در محراب عبادت در خون خود غلتيد و محاسن مباركش به خون سرش رنگين شد. من يك عبارتِ وارد شدهى در روايت را مىخوانم و براى شما معنا مىكنم تا توسلى پيدا كرده باشيم. اينطور وارد شده است كه «فلمّا احسّ الامام بالضّرب لم يتأوّه»؛ وقتى ضربت شمشير بر فرق مبارك اميرالمؤمنين فرود آمد، هيچ آه و نالهيى از آن حضرت سر نزد. «و صبر واحتسب»؛ حضرت صبر كردند. «و وقع على وجهه»؛ اميرالمؤمنين با صورت روى زمين افتادند. «قائلا
بسماللَّه و باللَّه و على ملّة رسول اللَّه»؛ درست مثل حضرت اباعبداللَّه كه وقتى در گودال قتلگاه روى زمين افتادند، نقل شده است كه عرض كردند: «بسم اللَّه و باللَّه و فى سبيل اللَّه و على ملّة رسول اللَّه». مردم شتابان دنبال قاتل بودند تا او را دستگير كنند. «ولا يدرون اين يذهبون من شدّة الصّدمة و الدّهشة»؛ از بس اين حادثه دهشتآفرين بود، مردم را سراسيمه كرد. همينطور مىدويدند تا بتوانند قاتل را پيدا كنند. «ثم احاطوا باميرالمؤمنين عليهالسّلام»؛ بعد آمدند اطراف حضرت را گرفتند. «و هو يشدّ رأسه بمأزره و الدّم يجرى على وجهه و لحيته»؛ خون بر صورت و محاسن حضرت جارى بود. خود آن بزرگوار مشغول بستن زخم سرش بود. «و قد خضبت بدمائه و هو يقول هذا ما وعداللَّه و رسوله و صدق اللَّه و رسوله»؛ حضرت زخم سرشان را مىبستند و مىفرمودند اين همان چيزى است كه خدا و پيغمبر به من وعده كرده بودند. پيغمبر قبلاً فرموده بود كه اين حادثه پيش مىآيد. امام حسن (عليهالسّلام) سر رسيدند، سر پدر را در دامن گرفتند، خونها را شستند و زخم را بستند. «و هو يرمق السّماء بطرفه»؛ حضرت همانطور كه خوابيده بودند، با گوشهى چشم آسمان را نگاه
مىكردند. «و لسانه يسبّح اللَّه و يوحّده»؛ در آن حالت، زبانشان در حال تسبيح و حمد پروردگار بود. حضرت از هوش رفتند و امام حسن مشغول گريه شدند. «و جعل يقبّل وجه ابيه و ما بين عينيه و موضع سجوده»؛ امام حسن چشمش به چهرهى پدر بود. وقتى ديد از هوش رفت، خم شد پيشانى و محل سجدههاى طولانى اميرالمؤمنين را بوسيد؛ صورتش را بوسيد؛ ما بين دو چشمش را بوسيد. «فسقط من دموعه قطرات على وجه اميرالمؤمنين عليه السّلام»؛ از اشك چشم امام حسن چند قطرهيى روى صورت اميرالمؤمنين ريخت. «ففتح عينيه»؛ حضرت چشمشان را باز كردند. «فرءاه باكيا»؛ ديدند امام حسن دارد گريه مىكند. «فقال يا حسن ما هذا البكاء»؛ فرمود حسن جان! چرا گريه مىكنى؟ «يا بنىّ لا روع على ابيك بعد اليوم»؛ پسرم! بعد از اين لحظه، پدر تو هرگز ناراحتى و ترسى ندارد. «هذا جدّك»؛ اين جدت پيغمبر است. «و خديجه»؛ اين خديجة است. «و فاطمة»؛ اين فاطمه است. «والحور العين محدقون»؛ همه اطراف من را گرفتهاند. «منتظرون قدوم ابيك»؛ همه منتظرند كه من بروم زودتر به اينها ملحق شوم. «فطب نفساً و قرّ عينا و اكفف عن البكاء»؛ اشك نريز پسرم! صلّى اللَّه عليك يا اميرالمؤمنين، صلّى اللَّه عليكم
يا اهل بيت النبوة. :: تفسیر روز آیه 69 از سوره مبارکه عنکبوت: وَ الَّذِینَ جَاهَدُواْ فِینَا لَنهَْدِیَنهَُّمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ. كسانى كه در راه ما جهاد كنند ما آنها را به طرق خویش هدایت مىكنیم، و خداوند با نیكوكاران است. «مجاهدة» یعنى به كار بردن آخرین حد وسع و قدرت در دفع دشمن که بر سه قسم است: جهاد با دشمن ظاهرى، جهاد با شیطان و جهاد با نفس. «جاهَدُوا فِینا؛ جهادشان همواره در راه ماست» کنایه از این است كه جهادشان چه در راه عقیده و چه در راه عمل در امورى است كه متعلق به خداوند متعال است. « سُبُلَنَا؛ راههاى خدا» عبارت است از راه هایى كه آدمى را به سوى او هدایت و به او نزدیك مىكند؛ چون به عنوان مثال وقتى مىگویند این راهِ سعادت است، معنایش این است كه: این راه به سعادت ختم مىشود. نکته قابل توجه اینکه هدایتی که در آیه آمده است از جنس هدایت ابتدایی که همه انسانها از آن برخوردارند نیست. هدایت ابتدایی همان نشان دادن راه در ابتدای کار است که این هدایت ابتدایی با فرستادن پیامبران و بیان احکام الهی در مورد تمام انسانها محقق می شود. از این مرحله به بعد کسانی که طبق آن
برنامه های عمل کردند و قدری در مسیر خدا حرکت کردند هدایت ویژه الهی شامل حال آنها می شود که این می شود هدایت مضاعف. مؤید این تفسیر اشاره به معیت یا همان همراهی اختصاصی است که در جمله بعد آمده است. :: نوای روز
مداحی حاج محمود کریمی در شهادت امیر مؤمنان (علیه السلام)
دیدگاه تان را بنویسید