ارشادی: برد پیت چی دارد که پرستویی ندارد؟
آقای پرستویی همه نقش ها را می تواند بازی کند. نقش هایی که مثلا برد پیت ممکن است خیلی از آنها را نتواند بازی کند. اما برد پیت خیلی معروف است چون یک بازیگر بین المللی است و در سینمای آمریکا بازی می کند.
جهان: معمولا سخت می توانید بازی بدی در کارنامه او پیدا کنید. با کارگردانان بزرگی کار کرده است که شاید کار کردن با آنها آرزوی خیلی از بازیگران باشد. برخلاف اغلب بازیگران برایش فرقی نمی کند ایفاگر نقش اول یک فیلم باشد یا یک نقش کوتاه. خودش می گوید کمیت مهم نیست و بلندی یک نقش برایش اغواکننده نیست. او در سالی که گذشت یکی از بازیگران پرکار سینمای ایران بود.و برای اثبات این ادعا همین بس که بدانید او در شش فیلم جشنواره سی ام بازی کرده است. بازیگری که تماشا با او مصاحبه کرده همایون ارشادی همان شهردار نارنجی پوش است. البته اگر چند ماه به عقب برگردید او را با نقش سرهنگ در سریال «تا ثریا» هم به یاد خواهید آورد. او بازیگری است که تجربه بازی در چند فیلم آمریکایی را هم دارد و حالا از او دو فیلم «چک» و «نارنجی پوش» روی پرده سینماهاست. همایون ارشادی خیلی کم حاضر به مصاحبه با نشریات می شود. پیشنهاد می کنیم حتما این مصاحبه را بخوانید. چون آقای ارشادی، مرد کم حرفی است. *در فیلم نارنجی پوش، نقش خیلی کوتاهی داشتید، شما از آن دسته بازیگرانی هستید که دوست داشتید با مهرجویی همکاری کنید و بلندی و کوتاهی نقش برایتان در پروژه های ایشان فرقی نمی کرد؟ این دومین همکاری من با داریوش مهرجویی بود. البته یک تجربه دیگر هم قرار بود با هم داشته باشیم که متاسفانه صورت نگرفت. من فکر می کنم هر بازیگری دوست دارد که با کارگردانان بزرگ مثل داریوش مهرجویی کار کند و این فقط آرزوی من نیست. برای «نارنجی پوش»، رضا درمیشیان، مجری طرح این فیلم شب به من زنگ زدند و گفتند آقای مهرجویی در نارنجی پوش نقشی برای شما کنار گذاشته اند. فردا بیایید سر کار! من هم بدون اینکه بدانم چه نقشی را قرار است بازی کنم و زمانش چقدر است، با افتخار قبول کردم و این را هم به درمیشیان گفتم اگر هر کسی به من زنگ بزند که آقای ارشادی فردا بیایید سر کار حتما طور دیگری برخورد می کنم. اما آقای مهرجویی فرق می کند. *یعنی اصلا برایتان فرقی نمی کرد که در این فیلم نقشی کوتاه دارید یا نقشی بلند؟ یا اصلا قرار است چه نقشی بازی کنید؟ من اصلا نمی دانستم که نقش چه کسی را قرار است بازی کنم و به خاطر همین سر پروژه رفتم. اما اگر بخواهم در این باره کلی نظر بدهم باید بگویم که کوتاهی و بلندی نقش برای من فرقی نمی کند. کیفیت آن مهم است. ترجیح می دهم در یک سکانس خوب بازی کنم، سکانسی که دیده شود تا اینکه بروم و یک نقش اول بی خود را بازی کنم! *شما یکی از بازیگران بین المللی ما هستید و خیلی از بازیگران دوست دارند به جایگاهی که شما دارید برسند. با وجود همه پتانسیل هایی که از سینمای ایران می شناسید بازی کردن در ایران آسان تر است یا جلوی دوربین یک کارگران غیرایرانی؟ من بازیگر بین المللی نیستم، من بازیگر ایرانی هستم که چند تجربه بازی در فیلم های خارجی داشتم. بازیگر بین المللی تعریفش این است که اگر همه جای دنیا بروی شناخته شده باشی. پس من با این تعریف بازیگر بین المللی نیستم. چون همه جا من را نمی شناسند. فکر می کنم مساله آسان تر یا آسان تر نبودن نیست. هرجایی که یک بازیگر می خواهد جلوی دوربین برود، باید با خودش خلوت کند و به این فکر کند که حالا که می خواهد با یک تیم جدید کار کند، باید چه کارهایی را انجام بدهد و چه کارهایی را انجام ندهد. به خاطر همین فرقی نمی کند جلوی دوربین یک کارگردان ایرانی یا خارجی باشی. مهم این است که جلوی دوربین راحت باشی. البته این به معنای بی خیالی نیست. بازیگر باید دلهره این را داشته باشد که نتیجه بازی اش خوب می شود یا نه. نباید مغرور شود که هر نقشی به من بدهند خوب بازی می کنم. *این تصور وجود دارد که بازیگران ما اتفاقا ممکن است از لحاظ تکنیکی کم بیاورند اما حالا شما دقیقا به عکس این موضوع اعتقاد دارید. نه باور کنید کم نمی آورند. من بازیگران خارجی را دیدم و بودن در این فضا را تجربه کردم. باور کنید که خیلی از بازیگران خارجی بارها دیالوگ هایشان را فراموش می کنند و این قدر تکرار می کنند که باعث تعجب است. اما متاسفانه فیلم هایی که به ما پیشنهاد می شود، نمی تواند نقش های مهمی باشد. چون لهجه و لحن آنها را نداریم. ما می توانیم در یک فیلم آمریکایی نقش یک ایرانی را بازی کنیم. ولی نمی توانیم نقش یک آمریکایی را بازی کنیم. *خیلی جالب است. یکی از بازیگران زن چندی پیش در مراسمی گفت که اگر بازیگران زن این قدر محدودیت نداشتند قطعا می توانستند خیلی بهتر از مریل استریپ باشند. محدودیت درباره انتخاب کردن نقش است، اما فکر نمی کنم که بتوانیم به همین راحتی به واسطه محدودیت ها بگویی که می توان از مریل استریپ هم بهتر بود. مریل استریپ هم اگر بخواهد هر نقشی را بپذیرد نمی تواند مریل استریپ واقعی باشد. این موفقیت ها هیچ ربطی به خطوط قرمز ندارد. *شما بازیگری به عنوان الگو دارید؟ یا بازیگری هست که خیلی آن را دوست داشته باشید؟ باور کنید وقتی من وارد سینما شدم، هیچ الگویی نداشتم. چون اصلا نمی توانستم الگویی داشته باشم. من همین جوری وارد سینما شدم و در فیلم «کاکادو» (1371) خانم تهمینه میلانی بازی کردم و اصلا نمی دانستم که باید از کسی تقلید کنم یا نه، چون سواد سینمایی نداشتم من یک معمار و آرشیتکت بودم. داشتم کار خودم را می کردم و به واسطه دوستی که با محمد نیک بین داشتم مرا به آن فیلم دعوت کردند. دو سه سال بعد از آن در فیلم آقای کیارستمی بازی کردم. *پشیمان نیستید از اینکه در سن بالا بازیگر شدید؟ هیچ وقت به خودتان نگفتید که ای کاش از جوانی وارد این عرصه می شدم؟ نه. صددرصد قرار بوده که من در این سن بازیگر شوم و چه بسا که اگر در جوانی بازیگر می شدم شاید اصلا موفق نمی شدم. *شما به جز بازیگری چه کارهای دیگری می کنید؟ چه برای امرارمعاش و چه به عنوان تفریح. من تا دو سه سالیش یک شغل دیگر هم داشتم. یک گالری مبلمان با خواهرم که مبلمان قدیمی را می گرفتیم و بازسازی می کردیم و مبلمان جدید می ساختیم. اما از وقتی که کارم زیاد شد، دیگر آن کار را رها کردم و دیگر فقط در سینما مشغول هستم. *همایون ارشادی دغدغه کارگردانی ندارد؟ نه اصلا. همین بازیگری را بتوانم به آن حدی که مدنظرم است برسانم کار خوبی کرده ام. من هنوز خودم را یک شاگرد بازیگری می دانم و دلم نمی خواهد کارگردان بشوم. *هیچ کلاسی برای یادگیری فنون بازیگری نرفتید؟ نه هیچی. همه اینها را به صورت تدریجی به دست آوردم. من کم کم متوجه شدم که راه رفتن سینمایی فرق می کند، نگاه کردن سینمایی فرق می کند و... چون بعضی از کارگردانان می خواهند که تو تکنیک بازیگری هم داشته باشی اما بعضی از کارگردانان می خواهند که تو خودت باشی و من حالا دیگر می توانم هر دو صورت را امتحان کنم. چون دیگر یاد گرفته ام. *گویا شما دوست صمیمی مصطفی زمانی هستید. برای ما خیلی عجیب است که شما دو نفر با اختلاف سنی و اختلاف فضا دوستان صمیمی هستید. کمی از این دوستی می گویید؟ بله؛ مصطفی زمانی یکی از بهترین دوستان من است. درست است که اختلاف سنی ما زیاد است، اما او هم مثل پسر من است هم دوست خوب من. او بازیگر بسیار بااستعدادی است که خیلی هم اطلاعات زیادی دارد. تحصیلکرده و باسواد است و من خیلی دوستش دارم. *راستی آقای ارشادی کدام فیلم داریوش مهرجویی را از همه بیشتر دوست دارید؟ من فیلم گاو را خیلی دوست دارم. فروش بالای فیلم، کسی را ستاره نمی کند *شما فکر می کنید باتوجه به معیارهای روز سینمای جهان، ما در سینمای ایران ستاره داریم؟ من معتقدم که ما ستاره نداریم و این مطبوعات هستند که ستاره سازی می کنند. شما ببینید به محض اینکه بازیگری در یک سریال بازی می کند، تمام نشریات عکس جلدشان می شود آن بازیگر! نمی خواهم بگویم که این خوب است یا نه؛ اما این روندی است که همیشه نشریات طی می کنند و یک آدم را خیلی بزرگ می کنند. متاسفانه دقیقا همان کسانی هم که این ستاره را از آن بالا، پایین می آورند بازهم همان مطبوعات هستند! ما بازیگران خیلی خوب و زیادی داریم. اما ستاره نداریم. ولی می توانیم این جور دسته بندی کنیم که بازیگران خوب، متوسط و بد. اما نمی توانیم بگوییم فلانی ستاره است. *همیشه این موضوع جای سوال داشته که چطور عده ای به بازیگری مثل شهاب حسینی که یک بازیگر تکنیکی بسیار خوب است ستاره لقب نمی دهند اما به محمدرضا گلزار که شاید از لحاظ تکنیکی پایین تر باشد، می گویند ستاره. چرا؟ برای اینکه مطبوعات این کار را با محمدرضا گلزار کردند. هیچوقت خود گلزار لقب ستاره را به خود نداده است. من با خوبی یا بدی محمدرضا گلزار کاری ندارم و این به معنی رد کردن یا تایید بازیگری او نیست. چون من هیچ وقت با ایشان برخوردی نداشتم. اما با شهاب حسینی برخورد داشتم. او بازیگر خیلی خوبی است. اما اگر بگوییم ستاره است، اشتباه است. حتی در خارج هم چنین لفظی به کسی نمی دهند. همه آنجا به عنوان یک ستاره معرفی می شوند اما در ایران این جور نیست؛ به یکی می گویند ستاره و به یکی دیگر که شاید بهتر هم باشد، این لفظ را نمی دهند. مثلا پرویز پرستویی یکی از بهترین بازیگران ایران است. اما هیچ وقت به او ستاره نمی گویند. چون سنش بالاست. درحالی که او تجربه خیلی زیادی دارد و از جوانی اش بازیگر بوده است. متاسفانه من هیچ وقت تعریف ستاره را در ایران نفهمیدم. *پولساز بودن یک بازیگر یعنی ستاره بودن او؟ نه هیچ دلیلی ندارد که به خاطر این موضوع به کسی گفت ستاره ببینید هیچ وقت یک فیلم به خاطر یک بازیگر نمی فروشد. شاید یکی دوبار این اتفاق بیفتد اما اگر این بازیگر بد بازی کند دیگر در هیچ فیلمی نمی تواند باعث فروش بالا شود. فروش فیلم ممکن است به یک بازیگر کمک کند که دستمزدش را از این به بعد بالا ببرد اما صرف این موضوع که کسی ستاره نمی شود ببینید مثلا فیلم اخراجی ها فروش خیلی خوبی داشت. شما باید به بازیگران آن فیلم بگویید ستاره؟! *به عنوان یک بازیگر لژیونر در میان بازیگران جوان مان کدام یک می توانند در مقام یک بازیگر بین المللی در فیلم های خارجی هم بازی کنند؟ اصلا آن معیارهای جهانی در بازیگران جوان ما وجود دارد؟ مثالی دارید؟ نمی خواهم اسم ببرم. اما بعضی از بازیگران ما این پتانسیل را دارند که در مهم ترین فیلم های خارجی بازی کنند و از خیلی از بازیگران خوب بین المللی هم بهتر هستند. ما خیلی بازیگران خوب داریم. نمی خواهم اسم ببرم چون ممکن است یکی از آنها جا بیفتد آن وقت دوستان از دست من ناراحت می شوند. *یعنی ما از این دست بازیگران که گفتید این قدر زیاد داریم که شما ممکن است بعضی از اسامی را جا بیندازید؟ بله. بازیگر خارجی چی دارد که بازیگر ما ندارد؟ مثلا برد پیت چی دارد که پرویز پرستویی ندارد؟ آقای پرستویی همه نقش ها را می تواند بازی کند. نقش هایی که مثلا برد پیت ممکن است خیلی از آنها را نتواند بازی کند. اما برد پیت خیلی معروف است چون یک بازیگر بین المللی است و در سینمای آمریکا بازی می کند. زبان آمریکایی دارد و طبیعی است که خیلی از مسائل دنبال اوست. خب ما مقداری خط قرمز داریم و قطعا نمی توانیم هر نقشی را بپذیریم و البته درستش هم این است که بازی در هر نقشی را نپذیریم. مشکل دیگر هم زبان ماست. هرچقدر هم که زبان مان خوب باشد، بازهم لهجه ایرانی داریم و نمی توانیم هیچوقت نقش یک آمریکایی را بازی کنیم. اما از لحاظ تکنیکی هیچ مشکلی نداریم و در همه سنین بازیگران خیلی خوبی داریم.
دیدگاه تان را بنویسید