حال سينما خوب نيست
اين يكي از مهمترين مشكلات قانوني ماست. در بندي از قانون آمده كه ساختمانهايي كه براي فعاليت «پمپبنزين»،«گرمابه» و «سينما» مجوز فعاليت ميگيرند،هرگز نميتوانند تغيير كاربري بدهند!
تهران امروز: مدتهاست همگان در عالم سينما اذعان ميدارند كه وضعيت سالنهاي سينما،روز به روز بد و بدتر ميشود و اگر هنوز رونق اندكي در اين بخش هست، به مدد توان و پيگيري شهرداري است كه چند پرديس سينمايي به مجموعهسالنهاي موجود در تهران افزوده است. با اينحال بيشتر سينماها رو به تعطيلياند يا با وضعيتي مريضگونه اداره ميشوند.تهران به عنوان كلانشهري فرهنگي كشور،خودش دچار معضل سالن سينما و مشكل اكران است،چه برسد به شهرستانها.مسئولان اين امر سالها مدام شعار دادند كه به سالنها اضافه ميشود و آنها را منطبق بر استانداردهاي روز ميسازيم،ولي اين اتفاق نيفتاده مگر در تعداد كم و انگشتشمار.واقعيت اين است كه صاحبان سالنها امروز از پرداخت پول آب و برق سالنهايشان ناتوانند. وضعيت نگرانكنندهاي است. در حاليكه سينما تعيينكننده گردش مالي اين عرصه فرهنگي و هنري است. سينماداري هم آخرين مرحله چرخش در ميان اصناف سينمايي است.در واقع سينماداري پايان اين زنجيره فرهنگي است اما جاي تاسف است كه در ايران ميشنويم هر روز سينماها در حال تعطيلياند!همه ما ايراني هستيم و به طور معمول در طول سال به شهرهاي مختلفي سفر ميكنيم.اينبار اگر به سفر رفتيد، به سينماهاي موجود در ديگر شهرها دقت كنيد.گاهي عكسهايي منتشر ميشوند كه سينماهاي شهرستانهاي را در حال تخريب يا تعطيلي نشان ميدهند.سينما در شهرستانها امروز كفاف جمعيتهاي چندصدهزارنفري آن شهرها را نميدهد، بلكه براي فقط چند هزار نفر قابلمصرف و كافي است.جالب است كه برخي از اين شهرها در خود فيلمساز دارند ولي سينما ندارند! بعضي از اين شهرها،سالنهاي سينمايشان به انبار مواد غذايي و علوفه تبديل شده است! اين يكي از مهمترين مشكلات قانوني ماست. در بندي از قانون آمده كه ساختمانهايي كه براي فعاليت «پمپبنزين»،«گرمابه» و «سينما» مجوز فعاليت ميگيرند،هرگز نميتوانند تغيير كاربري بدهند! اين موضوع سبب شده اينك به طور ميانگين بالاي 100 تا 200 سينما تعطيل شود و همينطور غيرقابلكاربري باقي بماند.خيلي از مالكان آنها در تهران يا شهرستانها تمايل دارند ساختمانهايشان را به پاساژ يا اماكن تفريحي سياحتي ديگر تبديل كنند اما نميتوانند. در تهران هم طي چند سال اخير فقط دو، سه پرديس سينمايي ساخته شدهاند.در شهرستانها هم همينطور است.كسي به اين فكر نيست كه روزگاري اينجا مكاني براي تماشا بوده،مثل همين خيالان لالهزار ما و سينماهايش. دولت و بخش خصوصي بايد با مديريت قوي از اين موضوع حمايت كند.حتي بايد زمين ديگري براي استفاده و ساخت سينما پيدا كنند.از طرفي در فرهنگ ايراني،از جنوبيترين تا شماليترين منطقه آن،همه ما در يك سطح فاخر فرهنگي هستيم!همه از امكانات بهروز و مدرن مثل اينترنت و ماهواره و وسايل ديجيتال برخورداريم. بنابراين دليلي وجود ندارد فيلمي كه در تهران و براي مخاطب تهراني روي پرده ميرود،در شهرستانها اكران نشود.در سينماي آمريكا سالهاست آمدهاند پوزيتيو و نگاتيو را از سينمايشان حذف كردهاند چون پخش فيلم و رساندن و توزيع همزمان فيلم را به چند سالن مشكل ميكرد.آمدند ابتدا پخش فيلم و سپس توليد فيلم را هم ديجيتالي كردند.سينماي دنيا دارد به سمت مقوله ديجيتال،سهبعدي و صداي دالبي پيش ميرود.ولي ما هنوز با مشكلات عديدهاي براي صداي فيلمها در سالنهاي شهرستاني مواجهيم. بديهي است كه در ايران هم بايد راه حل ديگري براي اين مسئله پيدا كرد تا مشكل كپي و ارسال فيلم به نقاط دور از بين برود.در انتخاب كالا براي مخاطب نيز همانطور كه در فرهنگ كتابخواني مشكل داريم،در فرهنگ فيلمديدن نيز با مشكل مواجهيم.اين موضوع هيچوقت آسيبشناسي نشده و هميشه در حد حرف باقي مانده. بايد ديد چطور ميشود يك اساسنامه جامع و كامل براي آن منظور كرد.البته ما در كل ايران،تنوع فرهنگي زياد داريم.اگر بخواهيم فيلمي را در محيطهاي كوچكتر اكران كنيم،از قبل بايد فرهنگسازي شود.نمونههايي داريم كه براي مثال پيش از اكران فيلمي ميآيند در مجلهها با تبليغات مردم و مخاطبها را به تماشاي فيلم راغب ميكنند و در حقيقت سؤتفاهمهايي را كه ممكن است ايجاد شود از بين ميبرند.در آمريكا اين كار بسيار مرسوم است.آنجا سريالسازي موفقتر از سينماست.وقتي ميخواهند مثلاً درباره دراكولا يك فيلم بسازند، ابتدا ميآيند چند فيلم كوتاه و مستند درباره دراكولا و ترسيدن،توليد و پخش ميكنند و با اين كار،مخاطبشناسي ميكنند.در ايران هم ميتوان مخاطبسنجي كرد.در ايران هم اين گنجايش وجود دارد فيلمي كه در تهران اكران ميشود،در شهرستان هم روي پرده برود اما چون همهجا،همه افراد به فيلمها با يك ديد نگاه ميكنند، وقتي در شهرهاي كوچك فيلمي اكران ميشود كه با ديد يا فرهنگ آن محيط سازگار نيست،مورد هجوم و نقد قرار ميگيرد. به اين نكته نيز بايد توجه داشت كه بيشتر مردم دوست دارند هميشه در فيلمها فضاهاي شاد ببينند و فيلمسازهاي ما هم دوست دارند با سليقه مردم فيلم بسازند.
دیدگاه تان را بنویسید