چرا نورالدین پسر ایران است؟/ خوابي که پس از 80 ماه جبهه تعبير شد
يک شب خواب ديدم که مقام معظم رهبري ورقههايي در دست دارند و ميخوانند و گريه ميکنند. من در اتاق بودم. کسي گفت اينها خاطرات يک جانباز 70 درصد است که هشتاد ماه در جبههها بوده و باز ميگويد که در مورد جنگ کاري نکردهام... اين خواب فکر مرا مشغول کرد. احساس ميکردم وظيفهام در قبال آنچه در روزهاي جنگ بر سر اين مردم آمد با گفتن اين خاطرهها به سرانجام ميرسد.
«سيد نورالدين عافي» عاشق حضور در جبهه است اما به جهت صغر سن راهش نميدهند اما او همچنان اصرار دارد تا اينكه به عضويت سپاه پاسداران درميآيد و روانه جبهه ميشود. مصائب فراوان ميبيند و چندين بار جراحات جبرانناپذيري را متحمل ميشود. از جمله آنكه از ناحيه كمر ميسوزد و نيمي از صورتش را از دست ميدهد و... از حضور در عملياتهاي متعدد ميگويد و جنگ با منافقان ساكن در كردستان و الخ. كتاب «نورالدین پسر ایران»، بازنويسي و تدويني بيعيب و ايراد دارد و در آن از غلطهاي فاحش دستوري و ويرايشي خبري نيست. خاطرات «عافي» نيز فوقالعاده قابلتأمل و خواندني هستند. روایت خاطرات این رزمنده اسلام به مرحمت نثری راحت و روان گیرایی منحصر به فردی دارد که هر خوانندای را میخکوب خود می کند. «عافي» با كتاب خود راوي مستدام امر خير است. روايتي كه همچنان در طول تاريخ بشري نوربخش و روشنگر بوده است و خواهد بود. اين كتاب، در كنار كتابهاي ديگري كه انتشارات سوره منتشر كرده، قطعههاي پنهان تاريخ دفاع مقدس را پر ميكنند و به نسل جوان جهت ميدهند؛ كتابهايي مثل «دا»، «بابانظر»، «كوچه نقاشها» و... جالب اينجاست كه اغلب اين كتابها نيز از جانب نسل امروز با استقبال مواجه شده و به چاپهاي متعدد رسيده است؛ از جمله كتاب «دا» كه در حال حاضر به چاپ بالاي صد و شصت بار رسيده است. اين مسئله بيانگر آن است كه اگر بتوانيم تاريخ دفاع مقدس را صريح و بيپرده در اختيار مردم قرار دهيم، نه تنها از خواندن آن گريزان نخواهند بود بلكه با اشتياق كتاب را خواهند خريد و خواهند خواند. «نورالدين پسر ايران» كتاب خاطرات سيد نورالدين عافي است؛ پسري شانزده ساله از اهالي روستاي خنجان در حوالي تبريز در آذربايجان شرقي كه حضور در دفاع مقدس را در گردانهاي خطشكن لشكر ۳۱ عاشورا به عنوان نيروي آزاد، غواص و فرمانده دسته و در جبهههاي مختلف تجربه كرده و بارها مجروح شده است.
نورالدين نزديك به هشتاد ماه از دوران جنگ تحميلي را با وجود جراحات سنگين و شهادت برادر كوچكترش سيد صادق در برابر چشمانش در جبهه ماند و در عملياتهاي متعددي حضور داشت و جانباز هفتاد درصد دفاع مقدس است. سيدنورالدين عافي در اواخر کتاب خاطراتش آورده: «يک شب خواب ديدم که مقام معظم رهبري ورقههايي در دست دارند و ميخوانند و گريه ميکنند. من در اتاق بودم. کسي گفت اينها خاطرات يک جانباز 70 درصد است که هشتاد ماه در جبههها بوده و باز ميگويد که در مورد جنگ کاري نکردهام... اين خواب فکر مرا مشغول کرد. احساس ميکردم وظيفهام در قبال آنچه در روزهاي جنگ بر سر اين مردم آمد با گفتن اين خاطرهها به سرانجام ميرسد.»
همين شد که سيدنورالدين عافي تصميم گرفت خاطراتش را بيان کند. حاصل آن نيز کتاب «نورالدين پسر ايران» است؛ کتابي که وقتي مقام معظم رهبري آن را خواندند، پيغام دادند «به آقاي عافي بگوييد خوابتان تعبير شد.» به دنبال انتشار دست نوشته رهبر معظم انقلاب بر این کتاب، این اثر با استقبال غیر قابل توصیف مخاطبان روبه رو شد به طوری که انتشارات سوره مهر بهتر آن دید که به صورت یکجا ۲۵ هزار جلد از این کتاب را منتشر و عرضه کند تا پاسخگوی استقبال مخاطبان باشد. این کتاب، اواخر پاییز سال جاری با حضور سید مهدی خاموشی؛ رییس سازمان تبلیغات اسلامی، محسن مومنی شریف؛ رییس حوزه هنری و شکور اکبرنژاد؛ نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی رونمایی شد.
پیشبینی میشود این کتاب، مانند «دا» خاطرات سیده زهرا حسینی که تاکنون به چاپ ۱۴۴ رسیده، مخاطبان فراوان داشته و حتی رکورد این اثر را بزند. اما مقام معظم رهبری بر حاشیه این کتاب چه نوشتند؟ حضرت آیت الله خامنهای بر حاشیه این کتاب نوشتهاند: «این نیز یکی از زیباترین نقاشیهای صفحه پُرکار و اعجاز گونه هشت سال دفاع مقدس است. هم راوی و هم نویسنده حقاً در هنرمندی، سنگ تمام گذاشتهاند. آمیختگی این خاطرات به طنز و شیرینزبانی که از قریحه ذاتی راوی برخاسته و با هنرمندی و نازکاندیشیِ نویسنده، به خوبی و پختگی در متن جا گرفته است، و نیز صراحت و جرأت راوی در بیان گوشههایی که عادتاً در بیان خاطرهها نگفته میماند، از ویژگیهای برجسته این کتاب است. تنها نقصی که به نظر رسید نپرداختن به نقش فداکارانه همسری است که تلخیها و دشواریهای زندگی با رزمندهای یکدنده و مجروح و شلوغ را به جان خریده و داوطلبانه همراهی دشوار و البته پر اَجر با او را پذیرفته است. ساعات خوش و با صفایی را در مقاطع پیش از خواب با این کتاب گذراندم والحمدلله».
دیدگاه تان را بنویسید