تفكر نيمه‌كاره!

کد خبر: 188651

مهيار زاهد/درگذشت جان هیک فیلسوف معاصر و بنیانگذار پلورالیسم دینی بهانه‌اي شد تا بارديگر متفكران انديشه و بخصوص انديشه ديني مروري بر انديشه و آراي كثرت گرايان داشته باشند و تفكري را كه هيك به ارث گذاشت مورد بازنگري قرار دهند. نظريه پلوراليسم همواره مورد انتقاد خداگرایان و سنت گرایان بوده و با نقدهایي بنیادین از سوی رئالیست‌های تعالی گرا و خداگرایان مواجه شد كه از نظر بسياري به لحاظ فلسفی هیچ‌گاه نتوانست نظریه ذات انسانی و فطرت خداگرایانه انسان را به نیکی شرح دهد.

درگذشت جان هیک فیلسوف معاصر و بنیانگذار پلورالیسم دینی بهانه‌اي شد تا بارديگر متفكران انديشه و بخصوص انديشه ديني مروري بر انديشه و آراي كثرت گرايان داشته باشند و تفكري را كه هيك به ارث گذاشت مورد بازنگري قرار دهند. نظريه پلوراليسم همواره مورد انتقاد خداگرایان و سنت گرایان بوده و با نقدهایي بنیادین از سوی رئالیست‌های تعالی گرا و خداگرایان مواجه شد كه از نظر بسياري به لحاظ فلسفی هیچ‌گاه نتوانست نظریه ذات انسانی و فطرت خداگرایانه انسان را به نیکی شرح دهد. اما پرسش اساسي اينجاست كه چه كاستي‌هايي در انديشه فلسفي و ديني اين فيلسوف انگليسي به چشم مي‌آيد كه در نهايت به‌برتري‌تفكر‌مونيسم (وحدت‌گرايي) منجر مي‌شود. هيك به واسطه گذراندن دوره‌اي سه ساله در دانشگاه كمبريج در كسوت يك كشيش مسيحي در انديشه ديني جهان امروز قدم گذاشت اما به مرور به اين باور رسيد كه «خدا» مفهومي ذهني است كه جز در دايره ذهنيت تاريخي بشر وقوع نمي‌يابد. در نتيجه همين باور بود كه هيك بر «واقعیت نهایی‏» تاكيد كرده و معتقد بود استفاده از اين واژه به جاي «خدا» مناسب ‌تر است. اولين نقطه ترديد در آرا و افكار اين انديشمند انگليسي از همين تفكر ريشه مي‌گيرد چراكه هيك هرگز نتوانست تعريف دقيقي از واقعيت نهايي ارائه دهد و در نهايت نيز به اين توضيح بسنده كرد كه «واقعيت نهايي» واژه‌اي غیرقابل توصیف است كه در كمال تعجب انسان به آن واكنش احساسي داشته و در نهايت ريشه دين از دل همين واكنش احساسي بر مي‌آيد. این عقیده وی همواره با نقد های بنیادینی از سوی رئالیست های تعالی گرا و خداگرایان مواجه شد و به لحاظ فلسفی هیچ گاه نتوانست نظریه ذات انسانی و فطرت خداگرایانه انسان را به نیکی شرح دهد اما از ديگر معايب دیدگاه پلورالیسم دینی اشكالات متعدد اين نظريه در بحث حقانيت است. هيك نتوانست يك توجيه درست و منطقي بر جريان حقانيت در تفكر ديني بشر ارائه دهد. ادیان موجود دارای برخی آموزه هایی هستند که با آموزه های موجود در ادیان دیگر در تضاد و تناقض هستند و اعتقاد به حقانیت همه ادیان موجود در يك سطح، مستلزم اعتقاد به اجتماع تضادهاست. مثلا دین اسلام به عنوان آخرين و كامل‌ترين دين الهي بر یکتایی خداوند تاکید می‌كند در حالي كه در اديان ديگر اين صراحت و روشني كه در دين اسلام ديده مي‌شود به چشم نمي‌آيد. در نتيجه نمي‌توان حدي برابر براي اديان الهي قائل شد. از طرف ديگر پلورالیسم از یکسو به حقانیت همه ادیان حکم می‌کند و از سوی دیگر در جنبه توحيدي و يكتايي پروردگار دچار ابهام مي‌شود كه نتیجه این تعارض چیزی جز شکاکیت و سرگردانی در مورد دین حق نیست. اما جان هيك و تفكر پلوراليسمي او در ايران جز در نظر عده‌ قليلي چندان مورد پسند واقع نشد. يكي از اساسي ترين دلايل عدم استقبال از كثرت گرايي در ايران ريشه‌هاي مذهبي و فرهنگي موجود در جامعه اسلامي ايران بود. سيري در آیات قرانی به وضوح نشان مي‌دهد كه چطور و چگونه تفكر جان هيك در تضاد با مباني اسلامي و آموزه‌هاي قرآني است. تاكيد و تكرار قرآن بر حقانيت دين اسلام و خاتم‌الانبيا بودن پيامبر مسلمانان و همچنين اصراري كتاب آسماني بر گرويدن ساير اديان به دين اسلام خود از جمله دلايلي است كه مي‌توان به‌وسيله آن از ديد قرآن بر تفكر كثرت‌گرا خط بطلان كشيد. با اين همه طي سال‌هاي گذشته ديده شد كه برخي با دستاويز قرار دادن افكار هيك به دنبال اهداف خاص خود بوده و سعي در احياي جريان فكري ويژه‌اي داشتند. اما دست پلوراليسم در برابر تفكر اسلامي چندان پر نبوده و اين تفكر در ايران با شكست روبه‌رو شد. امروز ديگر جان هيك به ديار ديگر شتافته و نتوانست تفكر نيمه‌كاره خود را بسط داده و كامل كند. شايد ميراث هيك براي طرفدارانش همين نيمه‌كاره بودن تفكرش باشد!
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت