صدا و سیما و جدایی نادر از سیمین!
خبر موفقیت فیلم اصغر فرهادی در جشنواره گلدن گلوب به گوش می رسید. از تاکسی و مترو گرفته تا احوالپرسی میان همکاران، این خبر که از منابع گوناگون کسب شده بود، در صدر گفتارها بود و ذوق و شادمانی از این موفقیت، در چهره ها نمایان می شد.
بازتاب:۲۶ دی وقتی صبح به قصد عزیمت به محل کار از خانه خارج شدم، از میان گفت و گوهای مردمی در محافل عمومی، خبر موفقیت فیلم اصغر فرهادی در جشنواره گلدن گلوب به گوش می رسید. از تاکسی و مترو گرفته تا احوالپرسی میان همکاران، این خبر که از منابع گوناگون کسب شده بود، در صدر گفتارها بود و ذوق و شادمانی از این موفقیت، در چهره ها نمایان می شد. از یکسو پیگیران رویدادهایی از این دست و از سوی دیگر افرادی که فرصت پیگیری و یا حتی علاقه ای به مقولات سینمایی ندارند، همگی به این خبر واکنش نشان می دادند. یکی از جنبه تخصصی تحلیل می نمود و آن یکی از لحاظ یک توفیق ملی به ماجرا نگاه می کرد. خلاصه که ولع اطلاع از چند و چون این رویداد مهم و میل به کسب اطلاعات دقیق از کلیات و جزئیات آن ساعت به ساعت بیشتر می شد. پس از بازگشت به خانه متوجه شدم اعضای خانواده نیز هر یک به طریقی از این اتفاق مطلع شده اند. با وجود این عطش من برای شنیدن و دیدن آن از رسانه ملی افزایش می یافت. با توجه به فرصت زمانی که در اختیارم بود، بخش خبری ۲۰:۳۰ شبکه دوم سیما را برای دیدن انتخاب کردم. اما با کمال تعجب کوچکترین اشاره ای به خبر مورد بحث نشد که نشد. و شنیدم که رویه صدا و سیما در مجموع چنین بوده. گویا اصلا چنین مسئله ای رخ نداده و تمامی خبرهای آن شایعه ای بیش نیست! اما نکته جالبتر این بود که در همان بخش خبری (۲۰:۳۰) گزارش چند دقیقه ای پخش شد که به تحلیل برنامه ای با عنوان «نوبت شما» در شبکه ماهواره ای BBC اختصاص داشت، البته قابل حدس است که بدون اشاره به مضمون این برنامه. کاری با کیفیت استدلالی این قبیل افشاگری های رسانه ای ندارم. اما آنجایی برایم جالب بود که گوینده اعلام می کرد استناد آنها بر اساس "صدها ساعت تحلیل محتوایی و صوتی" از میان تماس های تلفنی با آن برنامه است. بعید می دانم که چنین رویکردهایی در رسانه های دیگر نیز برقرار باشد و دیگران نیز رعایت اصول حرفه ای را به کناری گذاشته و زمان قابل توجهی را صرف مچ گیری از رقبا نمایند. همانطور که فکر می کنم این "صدها ساعت" و صدها برابر آن نیز به اندازه چند ساعت رعایت موازین خبررسانی، در انتخاب منبع رسانه ای بی تاثیر است. مگر موفقیتی که اصغر فرهادی در بلندآوازه کردن نام و هنر ایران کسب کرده با موفقیت یک ورزشکار ایرانی تفاوت دارد؟ مگر در معرفی فیلم «جدایی نادر از سیمین» نام کشوری جز ایران مطرح بوده؟ مگر این فیلم نماینده رسمی جمهوری اسلامی در جشنواره اسکار نیست؟ مگر آقای فرهادی هنگام دریافت جایزه سخنی خارج از خطوط قرمز به زبان آورد؟ مگر حواشی مراسم اهدای مدال در مسابقات ورزشی برون مرزی با سانسور پخش نمی شود؟ مگر صدا و سیما در آمریکا دفتر و امکانات ندارد؟ مسئولین رسانه ملی باید درک کنند که وقتی به راحتی از کنار خبری چنین ارزشمند و ازقضا امیدآفرین در شرایط کنونی با طیف وسیع مخاطب می گذرند و تشنگی جویندگان خبر را سیراب نمی کنند ـ که بارها و به صور گوناگون تکرار شده ـ انتظار کاستن از مخاطبین رسانه های بیگانه و جذب آنها، چندان منطقی و عملی نیست.
دیدگاه تان را بنویسید