سرویس فرهنگی «فردا»: شاید آن روزی که اولین تبلیغات شبکه فارسی وان در ماهوارهها پخش شد، هیچ کدام از سیاستگذاران فرهنگی ما نمیدانستند این شبکه با چه برنامه ریزی منسجم و دامنه داری وارد عرصه شده است. فارسی وان به گمان اهالی رسانه هم در بدایت امر چیزی فراتر از دیگر شبکههای ماهوارهای فارسی زبان که بیشتر وقت خود را صرف تبلیغات کالاهای تقلبی و بنجل میکنند و بقیه کنداکتورشان را هم با صحبتهای خاله زنکی پر میکنند، نبود.
اما فارسی وان یکسره چیز متفاوتی بود. نقطه عزیمت اتاق فکری که در پشت شبکه فارسی وان قرار داشت و بر مبنای آن ایدهٔ شکل گیری این شبکه برای حمایت کنندگان مالیاش توجیه شد، نبود برنامههای سرگرم کننده با کیفیت قابل قبول در رسانههای فارسی زبان اعم از داخلی و خارجی بود. کم کاری صدا و سیما در تولید برنامههای جذاب و سرگرم کننده که نیازهای همه اقشار و طیفهای گوناگون جامعه را پاسخ دهد، از یک سو و تمرکز رسانههای «لس آنجلسی» بر بازار یابی کالاهای بیارزش مانند گن لاغری و داروی ترک اعتیاد و پخش هزار باره تولیدات سینمایی قبل از انقلاب با حجم گستردهای از تبلیغات-کهگاه مجموع زمان آن از خود فیلم در حال پخش هم بیشتر بود-، سبب شد تا فضا برای شکل گیری این شبکه مهیا شود.
قارچهای سمی سرگرمی
پس از آغاز به کار شبکه فارسی وان و اقبال عمومی مخاطبان داخلی نسبت به آن، به سرعت شبکههای دیگر هم با همین سبک و سیاق به این شبکه پیوستند. پیام سی فامیلی، من و تو ۱ و ۲، جم کلاسیک و اخیرا شبکه زمزمه از این دست شبکهها هستند.
ویژگی منحصر به فرد این شبکهها که میتوان آن را دلیل اصلی اقبال به آنها دانست این است که همیشه با دست پر در برابر مخاطبانشان حاضر میشوند، در هر زمان از روز برنامه دارند، تبلیغات کمی پخش میکنند و با کیفیت تصویری قابل ملاحظهای برنامههایشان را عرضه میکنند.
اما اگر این شبکهها اینگونه در ورود بیرویه تبلیغات به کنداکتور پخش برنامههایشان، امساک میکنند، پس منبع درآمد آنها چیست؟ این شبکهها چگونه از پس حق پخش تلویزیونی سریالهایی که پخش میکنند، بر میآیند؟ چگونه حقوق کارمندان و دوبلورهایشان را میپردازند؟ پول اجاره سالیانه ماهوارههایی که آنها را پوشش میدهند از کجا میآید؟ اساسا موسسان این شبکهها و مدیرانش با چه توجیه مالی این شبکهها را راه انداختهاند و ادامه کارش را تضمین میکنند؟
با نگاهی گذرا به تولیدات این شبکهها از یک سو و جبهه گشوده فشار و تحریم و جنگ روانی علیه ایران به راحتی میتوان اهداف پنهان این شبکهها را حدس زد. این شبکهها بر اساس مفهوم جدید و کم سن و سال پروژه فروپاشی فرهنگی شکل گرفتهاند. برای اطمینان از اینکه این نتیجه گیری پارهای گسترده از حقیقت را بر دوش میکشد، تنها کافی است به محتوای برنامههایی که توسط این شبکهها پخش میشوند نگاهی بیطرفانه داشته باشیم.
غالب برنامههایی که در این شبکهها به مخاطب عرضه میشوند برنامههایی هستند که به شدت سبک زندگی یک سره متفاوت و عجیبی را تبلیغ میکنند که حتی در نمونههای غربی این شبکهها هم نمونه آن را نمیتوان یافت. غالب سریالهای این شبکهها برنامههایی است که برای کشورهای حوزه آمریکای لاتین ساخته شدهاند. بخش عمده خط داستانی این سریالها موضوع خیانت به همسر و خانواده و رابطه گرفتن با دختران جوان را دنبال میکنند. سست کردن پایههای نظام خانواده و رشد بیاعتمادی نسبت به اعضای خانواده اولین و بزرگترین هدفی است که این شبکهها دنبال میکنند و فاجعه بزرگ آنجا است که در خانه برخی از ما این محتوای به ظاهر رایگان، بدون هیچ ملاحظهای در دسترس کودکان کم سن و سال هم قرار میگیرد و بعضا بچهها به همراه پدر و مادرشان به تماشای این سریالها و برنامهها مینشینند.
دگرگونی سبک زندگی و تغییر و تبدیل فرهنگ مردم، مهمترین گامی است که دشمنان یک کشور برای پیشبرد طرح فروپاشی آن کشور میتوانند بردارند. اگر به صورت استراتژیک و علمی به این شبکهها نگاه کنیم در مییابیم که آنها خط مقدم مبارزه و جنگ علیه ایران هستند. پس دیگر یافتن پاسخ برای این سوال که بودجه این شبکهها از کجا تامین میشود، چندان دشوار نیست.
دیدگاه تان را بنویسید