آقابه شهریار گفتندبرای مادرماشعری نگفتی
به عقیده من کار دلارهای آمریکاست و این تهاجم فرهنگی است و دلار خرج کرده اند که به جوانان ما بگویند "این کار کار عشق است ربطی به دین ندارد" دین منهای امام حسین یعنی چه؟ امام حسین منهای دین یعنی چه؟
598: فرهنگ عاشورا از دیر باز به دلیل ارزش واهمیت آن همیشه مورد توجه دوست ودشمن بوده است. در طول تاریخ ظالمان و مستکبران همیشه به دلیل ماهیت ظلم ستیزی عاشورا با آن مخالف بوده اند. ارزش معنوی و انسان ساز و اصلاح گر عاشورا موجب گردیده است که آسیب های زیادی از دوست و دشمن به آن وارد شود. عاشورا دارای بعد شکلی و بعد ماهیتی است. این آسیبها هم جنبه ماهیتی و محتوایی حادثه عاشورا را و هم جنبه شکلی آن را مورد هجوم قرار داده است. برای تبیین هر چه بیشتر این موضوع در مصاحبه ای با پیرغلام اباعبدالله علیه السلام، استاد محسن عسگری از شعرا و مداحان نامی آذربایجان و همچنین از شاگردان مرحوم استاد شهریار به گفتگو نشسته ایم که در ادامه میآید: وضعیت نوع و شیوه مداحی مداحان امروز را چگونه ارزیابی میکنید؟ به طور کلی شاکله هیئات از سه عامل تشکیل شده است؛ شاعر، مداح و مستمع و نقش مداحان ما بین دو عامل دیگر به عنوان وصل کننده شاعر به مستمعین می باشد اگر این نقش مهم را در نظر بگیریم که از چه می خواهیم بگوییم به طور مثال شعری را که می خواهیم بخوانیم در مورد حضرت ابولفضل یا خانم حضرت زینب(س) است این حرف و شعر من برازنده خانم حضرت زینب(س) است آنچه که باید برای مداح مهم باشد این است که شعری که می خواند برازنده خانم حضرت زینب است یا نه؟ حالا این که کجا می خواند و چه کسی نشسته را کاری نداریم نباید به خاطر تشویق مستمع هر شعر و کلمه ای را در خصوص اهل بیت عصمت و طهارت بر زبان جاری کرد و باید در مورد عمه امام زمان(عج) چیزی را بخوانیم که حضرت حجت یک بار بگوید آفرین و مورد پسند حضرت واقع شود. و آن برای دو دنیای ما کافی است و این که مداح چه می گوید و چه می خواند احتیاج به شناخت اهل بیت دارد تا شعر را با شأنیت اهل بیت بخوانیم و نیازمند مطالعه است. قدیم به این صورت بود که مداحان پا منبری علما بودند ولی الان غالب ذاکرین آهنگی شده اند و در کل مقصر را سه عامل تشکیل می دهد. اولین مقصر که نقش آن کم تر است مستمعین می باشند و هر چه برایشان خوانده می شود برای مداح آفرین می فرستند و مقصر دوم بانیان جلسات هیئت می باشد که برای افزایش مخاطب جلسلتشان کاری به کیفیت اشعار خوانده شده ندارند و مهم برایشان جمعیت می باشد و مداح درست خون را دعوت نمی کند و قیمت بالایی را به فلان مداح می دهد که بیاید بگوید "میز قمار من علی جام شراب من علی" و مجلسش شلوغ شود و عامل اصلی کج روی ها در این مسائل مسئولین ما می باشند به طور مثال وزارت ارشاد 30 سال است که کنترلی نکرده اگر نمک ید دار علامت استاندارد نداشته باشد نمی گذارند مردم استفاده کنند برخی از کتابهای شعر و سی دیهای مداحی را چرا اجازه پخش میدهند که ببرند کفر ما را ثابت کنند و روحانیون هم با تمام احترامی که با آنان داریم نمینشینند ببینند که مداح چه میگوید که اگر خلافی از او سر زد به او تذکر دهند و مادیات میز نقش موثری در تشدید اشتباه در مداحان میشود. عوامل معنوی که موجب میشود که مدح و ذکر ذاکر تاثیر گذار باشد چه عواملی است؟ ما در تبریز شاعری داشتیم که خداوند آن را رحمت کند این شاعر استادی داشت که آن شاعر روزی شعری را برای استادش میبرد و از استادش راجع به شعرش نظر میخواهد. استاد به او میگوید شعرت از نظر ردیف و قافیه هیچ اشکالی ندارد و اینها کار من بود که تایید کردم فقط روح ندارد شعرت و معنوی نیست و آن هم باید از خودشان بگیریم و وقتی که قبل از مجلس طلب فیش واریزی میکنم هیچ وقت معنویت نمیآید. فلان مداح به من می گفت 50 سال است که در جلسات مختلف پاکت میگیرم ولی نمیدانم که چقدر است و پاکت اهدایی را نگاه نکرده به داخل جیبم میگذارم و وقتی به خانه میروم به دخترم میگویم برو پول این پاکت را با پولهای دیگرم در صندوق مخلوط کن تا که میزان هدیهای که به من دادهاند معین نشود و معیار رفتن یا نرفتن من به هیئات نگردد. و این است که معنویت می آورد. رهبر معظم انقلاب در دیداری که با شعرای آیینی داشتند، از کم رنگ شدن نقش نوحه در مجالس اهل بیت گله کرده بودند، به نظر شما چه عواملی در کاهش جایگاه نوحه در هیئات موثر می باشد؟ حضرت آقا درست می گویند و دلیلش این است که نانهایمان نان قدیم نیست و خانه با خانه هم فرق می کند مثلا در خانه اربابی که پایه اش را با گریه امام حسین ریختند وقتی به آنجا می رویم سوز حسینی می بینیم ولی در بهترین خانه مجلل در تهران می رویم هر چه میخوانیم سوزی نمیبینیم و میتوان گفت که قدیم مجالس اهل بیت دست مداحان زیر نظر علما بود اما الان مداح در دست مستمعین است و الان ذائقه مخاطب عوض شده است و به سمت اشعار جوان پسند رفته است. البته من خیلی کوچک تر از آن هستم که درباره نظر رهبر انقلاب سخنی بگویم و مسلماً افکار ایشان بسیار متعالی تر از آن است که بنده بخواهم آن را تفسیر کنم ولی به عقیده من اهل بیت که به گریه ما احتیاج ندارند و ما هستیم که به آنها احتیاج داریم و آنچه که باید در مجالس اهمیت داشته باشد اول شناخت باشد و بعد گریه و در قدیم اگر مداحی نیم ساعت یود 20 دقیقه در مورد شناخت می گفتند و در آخر کمی هم گریه می کردند اما الان به شناخت اهمیت داده نمیشود. عامل این عدم شناخت چیست؟ به عقیده من کار دلارهای آمریکاست و این تهاجم فرهنگی است و دلار خرج کرده اند که به جوانان ما بگویند "این کار کار عشق است ربطی به دین ندارد" دین منهای امام حسین یعنی چه؟ امام حسین منهای دین یعنی چه؟ با توجه به فلسفه قيام سيدالشهدا، امام حسين(ع) براي يك هدف خاص وارد كربلا شد و براي آن هدف به شهادت رسيد، اين نشان ميدهد كه بالاخره روضه سيدالشهدا در طول زمان از بعد از كربلا تا امروز عاملي بوده براي استكبار ستيزي، همانطور كه امام خميني هم اشاره كرد ما ملت گريه سياسي هستيم، اکنون ضزورت پرداختن به بعد سیاسی روضه را شما احساس می کنید یا نه؟ به عقيده من پرداختن به بعد سیاسی روضه واجب است اين حرف درستي است و اگر كل ارض كربلا كل يوم عاشورا باشد امام حسين(ع) هر كاري انجام داده من هم بايد همان كار را انجام بدهم حالا يه خاطره عرض ميكنم شب عرفه در آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع) بودم از صدا و سیما شبكه 5 آمده بودند و ميخواستند مصاحبه ای را با من بگيرند و از من يك سوال پرسيدند كه گفتند كه همچين شبي در كوفه بوديد چيكار مي كرديد؟ گفتم دست تو را ميگرفتم با هم فرار ميكرديم! گفت: فرار مي كرديد؟گفتم آره، انصاف داشته باشيد اگر الان ميگفتند آقا صاحب الزمان تشريف آوردند و كمك ميخواهند عرضه و پرونده حضور رفتن حضرت را داريم؟ همین طور که الان كه امام زمان بيایند من مداح هيچ عرضه رفتن پيش ايشان را نداشتم، به چه عملي ببرم به صورتش نگاه كنم مجبورم بروم مخفی شوم تو هم مثل من! البته باید توجه کرد که با پرداختن به بعد سیاسی قیام سیدالشهدا نباید اصل موضوع که معرفت سید الشهدا است را از دست ندهیم، اگر الان من بخواهم گريه بگيرم بايد حضرت سجاد(ع) را يک امام دستگير و درمانده معرفي كنم تا مستمع خوب گريه كنند ولي اگر بخواهم از اين موضوع برداشت سياسي داشته باشیم باید بگویم: هرجاكه سكوت محض و استبداد است خون شهدا رساترين فرياد است با اين همه در نهضت عاشورايي فرياد حسين خطبه سجاد است چقدر فرق دارد معرفي امام با امام، تاريخ اسلام را عوض كرده خطبه حضرت سجاد(ع) موقعي كه بالاي منبر رفت دستهايش را باز كردند با يك منبر، ديگر دستهای اسراء بسته نشد، اسراء ديگر خرابه نرفتند تاريخ اسلام را عوض كرد با يك خطبه، اين خطبه را هيچ مداحي نميگويد يعني در معرفي ابعاد سياسي واقعه كربلا عاجزيم. خاطره ای را در خصوص مرحوم شهریار در حوزه هیئت و روضه سیدالشهدا علیه السلام بفرمایید؟ مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای زمان ریاست جمهوری یک مسافرتی را به تبریز داشتند که برنامه هایشان فشرده بود. شب شعری گذاشته بودند برای شعرا و نهایت لطف ایشان بود که مداح ها و شعرا هم شرکت داشته باشند منتهی شرط کرده بودند، البته بعد ما شروطشان را متوجه شدیم، شرط کرده بودند که در استانداری یک مجلسی بگذارید شعرا را دعوت کنید حتما استاد شهریار هم باشد و گفته بودند که ورود من(آیت الله خامنه ای) به جلسه قبل از شهریار باشد و برنامه را طوری تنظیم کنیم که بعد از ایشان، استاد شهریار در مجلس بیاید، من افتخار حضور در آن مجلس را داشتم اول حضرت آقا تشریف آوردند قدم رو چشمان ما گذاشتند و نشستیم و با اعلام ورود پنج شش دقیق بعد از تشریف فرمایی حضرت آقا اعلان ورود استاد شهریار را کردند که رفته بودند دنبالش، زمانی که حضرت آقا متوجه شدند که استاد شهریار به جلسه آمده اند با نهایت بزرگواری بلند شدند و به سمت در رفتند و از شهریار استقبال کردند، آن موقع متوجه شدیم که چرا حضرت آقا همچنین شرطی کرده که شهریار به پای ایشان بلند نشود بلکه ایشان به استقبال شهریار برود و عین جمله ای هم که در اولین برخورد بعد از سلام و روبوسی با استاد داشتند فرمودند که از آرزوهای زندگیم زیارت حضرت عالی بود که امشب الحمدالله موفق شدم بعد با نهایت احترام آوردند بغل دستشان جا دادند و شروع کردیم به شعر خواندن که آخر سر از شهریار پرسیدند که برای امیرالمومنین(ع)، سیدالشهدا(ع) و برای آقا امام زمان(عج) اشعاری از شما دیدیم. برای مادرمان حضرت زهرا(س) کاری نکرده ای؟ ندیدم شعری برای حضرت زهرا(س) از شما، استاد فرمودند که چرا یک شعر دارم برای حضرت زهرا(س) ، آن روز خدمت حضرت آیت الله خامنه ای این شعرشان را خواندند: ماه آن شب خموش و سرگردان .......... روی صحرا و دشت می تابید رنگ غم رنگ حزن پرور ماه ........... همه جا را نموده بود سپید دانه دانه ستاره بر رخ چرخ .......... هم چون اشک یتیم می لرزید خواب گسترده بود خاموشی .......... برجهان پرده ی فراموشی مرغ شب آرمیده بود آرام ...........چشم ایام رفته بود به خواب سایه نخل ها به چهره نور ..........از سیاهی کشیده بود حجاب باد در جستجوی گمشده ای ......... چرخ می زد چو عاشقی بی تاب غرق شهر مدینه سرتاسر ........... در سکوتی عمیق و رعب آور می کشید انتظار خاک آن شب ........ مقدم تازه مهمانی را می ربود از کف گران مردی .......... آسمان همسر جوانی را آتش مرگ مادری می سوخت ........... دل اطفال خسته جانی را مردم آرام لیک آهسته .......... نوحه گر چهار طفل دل خسته بر سر دوش جسم بی جانی .......... حمل می شد به نقطه ای مرموز همه خواهان به دل درازی شب ........ گرچه شب بود تلخ و طاقت سوز تا مگر راز شب نگردد فاش ......... نبرد پی به راز شب دل روز راز شب بود پیکر زهرا .......... که شب آغوش خاک گشتش جا راز شب بود بانویی معصوم ......... که چه او مردی از زمانه نزاد هیجده ساله بانویی پر شور ........... که سیاه کرد چهره بیداد بانویی، که از سخن به محضرعام ......... ریخت آتش به جان استبداد بانویی شیردل، دلیر و شجاع .......... که نمود از حقوق خویش دفاع گرچه زن بود لیک مردانه .......... از قیام آتشی عظیم افروخت شعله ای برکشید از ته دل ........ که سیاه خرمن ستم را سوخت درس احقاق حق و دفع ستم ........ به جهان و جهانیان آموخت مردم خفته را زخواب انگیخت ....... آبروی ستمگران را ریخت این شعر را آن شب استاد شهریار به عنوان هدیه برای حضرت آقا خواندند.
دیدگاه تان را بنویسید