برای سلامتی "توماس ترانسترومر" صلوات!
یوسفعلی میرشکاک در جمع اهالی رسانه و پس از دعوت شدن به مصاحبه در حالی که به برگ درختی که در دستش بود، اشاره میکرد، خطاب به آن گفت: عزیزم! اجازه میدهی با این دوستان صحبت کنم؟
مهر: نهمین جشنواره شعر و داستان جوان در حالی شب گذشته در سالن مرکز فنی و حرفهای ایلام به کار خود پایان داد که حاشیههای این همایش دو روزه نیز برای خود یک متن جذاب به شمار میآمدند. * نهمین دوره از جشنواره شعر و داستان جوان برای افتتاحیه خود میزبان برخی از اهالی رسانه بود. ایلام اگر چه شهر و استان کوچکی است، اما تراکم پروازهای هوایی به این استان در این چند روز و البته نوع هماهنگی برگزارکنندگان خبرنگاران را عملا در پایان روز اول به محل برگزاری جشنواره رساند. * کارگاههای جشنواره نهم درروز اول بسیار پرشور بودند. داوران حاضر در این کارگاهها که خود اذعان داشتند از خواندن آثار شگفت زده شدهاند از دیدن موج شور وعلاقه حاضران برای شرکت در کارگاهها هم شگفتزده شده بودند که این موضوع در کنار نگاه دلسوزانه داوران با آثار شاعران فضای صمیمی و در عین حال کاربردی را برای همایش دوروزه شعر و داستان پدید آورد. کارگاههای شعر درمیان سه کارگاه دیگر از هیجان بیشتری برخوردار بود و بسیاری از شاعران جوان اطلاعات و سئوالهای خود را با موضوع جریانات روز شعری در جهان از داوران مطرح میکردند که این موضوع در نوع خود قابل توجه بود. * شب شعر در میان تمام برنامههای برگزار شده در این دوره ازهمایش از کیفیت بالاتری برخوردار بود. اشعار شاعران جوان در این شب شعر که عمدتا با موضوعات آئینی و دفاع مقدس سروده شده بود، مورد تشویق همه حاضران قرار گرفت و موجب شد تا شاعران پیشکسوت حاضر در شب شعر در موارد بسیاری از شاعران جوان خواستند تا اشعار خود را چند بار قرائت کنند. * در شب شعر صمیمی شاعران جوان جشنواره، هنگامی که سیداحمد نادمی به جای خوانش شعر به صحبت پیرامون ترانسترومر شاعر برنده نوبل پرداخت، بعد از پایان سخنرانی وی درباره بیماری درازمدت برنده نوبل و ناتوانی او از سخن گفتن، یکی از شاعران جوان گفت: برای سلامتی ترانسترومر صلوات! که باعث خنده شدید حضار شد. شاعر طلبه قمی نیز در میان شاعران حاضر در این همایش به قرائت اشعاری عاشقانه پرداخت که در نوع خود جالب بود. * نویسندگان جوان حاضر در کارگاه در موارد بسیاری از راضیه تجار که میهمان کارگاه در روز دوم همایش بود از ممیزی و مشکلات ناشی از آن که مانع از انتشار اثر میشود، پرسیدند که با این پاسخ وی روبرو شدند: شما فعلا بنویسید تا بتوان اثری قابل انتشار از میان آن پیدا کرد. ممیزی بماند برای بعد. هنوز زود است به این مساله فکر کنید. * یوسفعلی میرشکاک در جمع اهالی رسانه و پس از دعوت شدن به مصاحبه در حالی که به برگ درختی که در دستش بود، اشاره میکرد، خطاب به آن گفت: عزیزم! اجازه میدهی با این دوستان صحبت کنم؟ * بسیاری از نویسندگان جوان در پایان کارگاه داستان با تمنا از تجار تلفن تماس وی را برای ارسال آثار و مشورت گرفتن از وی میخواستند و تجار هم با صبر ویژهای به آنها شماره تماس خود را میداد. * استفاده از سیستم صوتی بسیار وسیع و حتی در مواردی گوش خراش در سالن اختتامیه که ار تهران برای مراسم ارسال شده بود نیز در نوع خود جالب توجه بود. این سیستم صوتی با هیجانی که رسالت بوذری به عنوان مجری به مراسم وارد میکرد، باعث شد بسیاری از اهالی ایلام نیز به صورت ایستاده به تماشای این برنامه بنشینند. * جلال ذوالفنون و گروه وی نیز که میمان ویژه این مراسم بودند، با اجرای برخی از آهنگهای قدیمی ذوالفنون شور خاصی به مجلس دادند. هرچند که گویا ساز ذوالفنون در شبهای ایلام سر کوک شدن نداشت و در مواردی خارج از خواست استاد مینواخت! * ضیافت شام شب پایانی نیز در نوع خود جالب توجه بود. پذیرایی از حاضرین با نان و دوغ محلی که مقابل چشم آنها و در زیر سیاه چادر آماده میشد، به جمع شور خاصی داد. * پس از شام و هنگامی که یکی از نوازندگان محلی به نواختن موسیقی پرداخت، محسن مومنی رئیس حوزه هنری و امیر حسین فردی مدیر مرکز آفرینشهای حوزه هنری محل را ترک کردند. شاعران و نویسندگان جوان در شب پایانی با وجود آشنایی دو روزه باهم، تا نیمههای شب به شعرخوانی و بدرقه یکدیگر پرداختند که صحنههای قابل توجهی را با خود به همراه داشت. شعرخوانی و شوخی و خنده این دوستان جوان تا حوالی اذان صبح امروز ادامه داشت و حتی با تذکر یکی از مهمانان جشنواره روبرو شد. نهمین جشنواره شعر و داستان جوان در ایلام؛ مهد پایداری، طی روزهای ۱۷ و ۱۸ مهرماه برگزار شد و شب گذشته با اجرای مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد.
دیدگاه تان را بنویسید