روز بیستم/ «فرصت قدر»

کد خبر: 159029

شب قدر، فرصتى براى مغفرت و عذرخواهى است. از خداى متعال عذرخواهى کنید. حال که خداى متعال به من و شما میدان داده است که به سوى او برگردیم، طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم.

پایگاه اطلاع‌رسانی حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای: بنده وقتى اعمالى را که در ماه رمضان از سوى شارع مقدّس مورد اهتمام است، ملاحظه مى‌کنم -یعنى روزه ماه رمضان، تلاوت قرآن مجید، خواندن دعاهاى مأثور و توسّلاتى که به ذیل عنایات حضرت بارى‌تعالى وجود دارد- مى‌بینم در میان این چهار عنصر بسیار مهم که روزه ماه رمضان، واجب هم هست، آنچه براى ما خیلى اهمیت دارد، استغفار است؛ طلب مغفرت، طلب گذشت از سوى پروردگار عالم نسبت به آنچه از روى قصور، از روى جهالت و خداى نکرده از روى تقصیر، از ما سر زده است... قصد ندارم که مجّدداً درباره استغفار، به عنوان یک بحث فکرى یا یک بحث قرآنى و حدیثى صحبت کنم؛ بلکه مى‌خواهم به مناسبت نزدیکى لیالى مبارکه قدر -این شب‌هاى عزیز و بسیار مهم- مسأله استغفار را یادآورى کنم. احتیاج به استغفار عزیزان من؛ برادران و خواهران! قدم اوّل، طلب مغفرت کردن از خداى متعال و به خدا بازگشتن است. توبه یعنى به سوى خدا برگردیم. هرجا که شما باشید، در هر حدّى از کمال که باشید -حتّى در حد امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة و السّلام- باز به استغفار احتیاج دارید! خداى متعال به پیغمبرش مى‌فرماید: «و استغفر لذنبک»، «فسبّح بحمد ربّک و استغفره». بارها در قرآن، خداى متعال به پیغمبر مى‌فرماید «استغفار کن». با این‌که پیغمبر معصوم است، گناه از او سر نمى‌زند و از دستور الهى تخلّف نمى‌کند اما به او هم مى‌فرماید «استغفار کن!» البته این‌که استغفارِ اولیا و بزرگان از چیست، خود مقوله قابل بحثى است. استغفار آن‌ها از گناهانى چون گناهان امثال ما نیست؛ آن گناهان از آن‌ها سر نمى‌زند. مقام آن‌ها بالاست. قرب به حضرت ربوبى و مقام ربوبّیت در حدّ اعلاست. در آن مقام قرب، گاهى چیزهایى که براى ما مباح است -شاید حتّى چیزهایى که براى ما مستحب است- براى آن بزرگواران مانع و رادع است. آن‌ها مناسب با شأن آن قرب است که استغفار مى‌کنند؛ آن‌هم استغفار جدّى، نه استغفار صورى. دعاى کمیل را ببینید! امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة و السّلام در دعاى کمیل -که طبق روایات، این دعا از آن بزرگوار صادر شده است- انشائاً و در اوّل‌بار، با شروع دعا به استغفار مى‌پردازد. اوّل خدا را به اسمش، به قدرتش، به عظمتش، به صفات جلال و جمالش سوگند مى‌دهد و بعد از آن‌همه قسم دادن، شروع مى‌کند به استغفار کردن: «اللّهم اغفرلى الذّنوب التى تهتک العصم» تا آخر. دعاى ابى‌حمزه ثمالى و دعاهاى گوناگون دیگر از این انسان‌هاى بزرگ، همین‌طور است. من و شما به استغفار احتیاج داریم. اى مؤمنین؛ عزیزان؛ اى دل‌هاى پاک و صاف! مبادا مغرور شوید و بگویید ما که گناهى نکرده‌ایم! چرا؛ غرق قصوریم، غرق تقصیریم! «و ما قدر أعمالنا فى جنب نعمک». آنچه کار خوب که ما به خیال خودمان انجام مى‌دهیم، در مقابل نعم پروردگار و در مقابل حقّ شکر الهى، چه ربطى و چه نسبتى دارد؟! چقدر قابل ذکر است؟! ما نمى‌توانیم آن حقّ شکر را ادا کنیم؛ نمى‌توانیم! «لاالذى أحسن استغنى عن عونک»؛ مگر مى‌شود انسان از تفضل و لطف الهى در آنى از آنات، مستغنى باشد؟! همیشه محتاجیم؛ همیشه هم لطف پروردگار مى‌رسد: «خیرک إلینا نازل». ما هم از اداى شکر عاجزیم و این قصور یا تقصیر است و به‌هرحال طلب مغفرت مى‌خواهد. روزی خواهد رسید که... شب قدر، فرصتى براى مغفرت و عذرخواهى است. از خداى متعال عذرخواهى کنید. حال که خداى متعال به من و شما میدان داده است که به سوى او برگردیم، طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم؛ این کار را بکنیم، والّا روزى خواهد آمد که خداى متعال به مجرمین بفرماید: «لایؤذن لهم فیعتذرون». خداى نکرده در قیامت به ما اجازه عذرخواهى نخواهند داد. به مجرمین اجازه نمى‌دهند که زبان به عذرخواهى باز کنند؛ آن‌جا جاى عذرخواهى نیست. این‌جا که میدان هست، این‌جا که اجازه هست، این‌جا که عذرخواهى براى شما درجه مى‌آفریند، گناهان را مى‌شوید و شما را پاک و نورانى مى‌کند، از خداى متعال عذرخواهى کنید. این‌جا که فرصت هست، خدا را متوجّه به خودتان و لطف خدا و نگاه محبّت الهى را متوجّه و شامل حال خودتان کنید. «فاذکرونى اذکرکم»؛ مرا به یاد آورید، تا من شما را به یاد آورم. در همان لحظه‌اى که شما دلتان را متوجّه خداى متعال و خدا را در دل خودتان حاضر مى‌کنید و به یاد خدا مى‌افتید، خداى متعال در همان لحظه، چشم لطف و مهر و عطوفتش متوجّه شماست؛ دست لطف و بذل و بخشش او به سوى شما دراز است. خدا را به یاد خودتان بیندازید، والّا روزى خواهد رسید که خطاب الهى به سمت گناهکاران مى‌آید که «إنّا نسیناکم»؛ ما شما را فراموش کردیم، ما شما را به دست فراموشى سپرده‌ایم، بروید! عرصه قیامت این‌گونه است. امروز که خداى متعال اجازه داده است که شما به زارى، تضّرع و گریه بپردازید، دست ارادت به سوى او دراز کنید، اظهار محبّت نمایید و اشک صفا و محبّت را از دل گرم خودتان به چشم‌هایتان جارى سازید. این فرصت را مغتنم بشمارید والّا روزى هست که خداى متعال به مجرمین بفرماید: «لاتجأروا الیوم»؛ بروید، زارى و تضّرع نکنید، فایده‌اى ندارد: «إنّکم منّا لاتنصرون». این فرصت، فرصت زندگى و حیات است که براى بازگشت به خدا در اختیار من و شماست و بهترین فرصت‌ها ایامى از سال است که از جمله آن‌ها ماه مبارک رمضان است و در میان ماه مبارک رمضان، شب قدر! شب قدر هم در میان این سه شب است. طبق روایتى که مرحوم «محدّث قمى» نقل مى‌کند، سؤال کردند که کدام یک از این سه شب -یا دو شب بیست‌ویکم و بیست‌وسوم- شب قدر است؟ در جواب فرمودند: چقدر آسان است که انسان، دو شب -یا سه شب- را ملاحظه شب قدر کند. چه اهمیت دارد بین سه شب مردّد باشد. مگر سه شب چقدر است؟ کسانى بوده‌اند که همه ماه رمضان را از اول تا آخر، شب قدر به‌حساب مى‌آوردند و اعمال شب قدر را انجام مى‌دادند! قدر بدانید. فرصتی برای ملت ملتى که دل خود را با خداى خود این‌گونه صاف کند که درِ خانه خدا برود، از خدا صادقانه بخواهد و به خدا صادقانه پناه ببرد، هرگز بدبخت و روسیاه نخواهد شد؛ دچار فساد، دچار ذلّت، اسیر دشمن و دچار اختلاف داخلى نخواهد شد. آنچه از این بدبختی‌ها بر سر ملت‌ها مى‌آید، «فبما کسبت أیدیکم»؛ بر اثر کوتاهی‌ها، غفلت‌ها، گناهان و فسادهایى است که خودمان براى خودمان درست مى‌کنیم! کسى که درِ خانه خدا مى‌رود، خود را یک قدم به عصمت و به حفظ و نگهدارى از گناه نزدیک مى‌کند. به خدا پناه ببریم، از خدا بخواهیم، براى خدا کار کنیم و قدم برداریم و دل‌ها را به خدا بسپریم. صفاى دل‌هایمان را با یاد خدا روزافزون کنیم. وقتى دل‌ها با صفا شد؛ وقتى دل‌ها چنگ در دنیا نزد و اسیر دنیا و مادّیات نشد، آن‌وقت جامعه، جامعه‌اى مى‌شود با مردمى حقیقتاً نورانى و باصفا و پاک. چنین مردمى، خوب تلاش مى‌کنند، خوب کار مى‌کنند، دنیاى خودشان را هم خوب مى‌سازند. دلبسته نبودن به دنیاى شخصى، معنایش نساختن دنیا نیست؛ آبادى دنیا، کارى براى خدا و جزو کارهاى اُخروى است. آنچه که به آبادى زندگى مادّى مى‌انجامد، چیزى است که خدا از ما خواسته است و این هم یک عمل اُخروى است. همین هم وقتى با یاد خدا همراه باشد، بهتر، روان‌تر، شیرین‌تر و کامل‌تر انجام مى‌گیرد. این روزها را قدر بدانید. شب‌هاى قدر را حقیقتاً قدر بدانید. قرآن صریحاً مى‌فرماید: «خیر من ألف شهر»؛ یک شب بهتر از هزار ماه است! این خیلى ارزش دارد. شبى است که ملائکه نازل مى‌شوند. شبى است که روح نازل مى‌شود. شبى است که خداى متعال آن را به عنوان «سلام» دانسته است. سلام، هم به معنى درود و تحیت الهى بر انسان‌هاست، هم به معناى سلامتى، صلح و آرامش، صفا میان مردم، براى دل‌ها و جان‌ها و جسم‌ها و اجتماعات است. از لحاظ معنوى، چنین شبى است! شب‌هاى قدر را قدر بدانید و براى مسائل کشور، مسائل خودتان، مسائل مسلمین و مسائل کشورهاى اسلامى دعا کنید. کشورهاى اسلامى چقدر مشکلات دارند! حلّ آن مشکلات را از خدا بخواهید. براى همه انسان‌ها دعا کنید. براى هدایت انسان‌ها، براى خودتان، براى زندگی‌تان، براى مسؤولین‌تان، براى کشورتان، براى گذشتگان‌تان و براى آن چیزى که مى‌خواهید خداى متعال به شما بدهد، دعا کنید. این ساعات و دقایق را قدر بدانید. بنده هم از همه شما برادران و خواهران عزیز، در شب‌هاى مبارک قدر، ملتمس دعا هستم. خطبه‌های نماز جمعه تهران؛ 26/10/76

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت