دو شعر از عليرضا قزوه برای رمضان

کد خبر: 158408

به سلام رمضان بر شده‌ام باز به بامي/ ماه نو! ماه نو! از مات درودي و سلامي/ ماه نو! ماه نو! امسال به پيمانه چه داري؟/ پيش از اين از رمضانم نه مي‌يي مانده نه جامي

ایسنا: «سلام بر رمضان» و «يا چراغ رمضان! در من روشن باش» نام شعرهايي است از عليرضا قزوه كه با حال و هواي اين ماه مبارك سروده شده‌اند. متن شعرهاي يادشده در پي مي‌آيد: «سلام بر رمضان» به سلام رمضان بر شده‌ام باز به بامي ماه نو! ماه نو! از مات درودي و سلامي ماه نو! ماه نو! امسال به پيمانه چه داري؟ پيش از اين از رمضانم نه مي‌يي مانده نه جامي ماه نو! ماه نو! امشب چه شب واقعه‌جوشي‌ست چه شب واقعه‌جوشي! چه شب آينه‌فامي! ماه نو! ماه نو! امسال مرا نور بياموز تو که در مهر امامي - تو که در سوز تمامي ماه نو! در پي تفسير نويي از رمضانم روزه آن نيست که صبحي برسانيم به شامي رمضان آمد و در سفره افطار و سحر نيست نه تو را نان حلالي - نه مرا آب حرامي در سلام رمضان کاش يکي آينه باشيم آه - آيينه در آيينه - عجب حسن ختامي! «يا چراغ رمضان! در من روشن باش» چند وقت است چراغ شب من كم‌سوست رمضاني بوزان در دل من، يا دوست يا چراغ رمضان! در من روشن باش من كي‌ام غير چراغي كه شرارش اوست ديگران در طلب ديدن ابرويش بر سر بام شدند و روي من اين‌سوست ديگران در طلب ابروي ماه او حجّت شرعي من رؤيت آن گيسوست هر كجا مي‌گذرم حلقه‌ي آن زلف است هر كجا مي‌نگرم گوشه‌ي آن ابروست ماه من زمزمه در زمزمه پيش چشم ماه من آينه در آينه رو در روست ماه را ديدم و گفتم كه صباح الخير ماه را ديدم و گفتم چه خبر از دوست؟ گفت من نيز به تنگ آمده‌ام از خويش گفت من نيز برون آمده‌ام از پوست تشنگانيم ولي تشنه‌ي درياييم در پي تشنگي ما همه جا اين جوست رمضان فلسفه‌ي گم‌شده‌ي بودا رمضان زمزمه‌ي صبح و شب هندوست رمضان هر رمضان بر لب ما حق حق رمضان هر رمضان در دل ما هوهوست گفت و آيينه‌اي از صبح و سلام آورد گفتمش هر چه كه از دوست رسد نيكوست غنچه‌ي روزه‌ي ما در شب عيد فطر باز خواهد شد اگر اين همه تو در توست رودي از آينه كن جان مرا، يا عشق رمضاني بوزان در دل من، يا دوست عليرضا قزوه

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت