پاسخ مجتبی رحماندوست به مطروحه رهبر انقلاب
گفتی چه گویم ز مَستان؟ جا ماندم از می پرستان / دستم بگیرید یاران، زین کنج ویرانه دل
مهر: مجتبی رحماندوست، نویسنده و جانباز دفاع مقدس در پی ارائه مطروحهای از سوی رهبر انقلاب مبنی بر سرودن شعر درباره جانبازان در ادامه تک بیت ایشان، شعری سروده و در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است. رهبر انقلاب در دیدار شاعران آیینی، شاعران را به موضوع دفاع مقدس و پاسداشت یاد شهیدان دعوت کردند و از مباحث مهم در اینباره که کمتر به آن پرداخته شده، به مقوله «جانبازان شهید» اشاره فرمودند. در پایان این دیدار، یکی از شاعران از حضرت آیتالله خامنهای خواست که در این موضوع، «مطروحهای» را طرح فرمایند تا شاعران به استقبال آن، شعر بسرایند که ایشان نیز ساعتی پس از پایان محفل، مطروحهای را بر صفحه کاغذ نگاشتند و از شاعران آیینی خواستند تا بر اساس آن، شعر بسرایند. مطروحه رهبر انقلاب اینگونه رقم خورده است: رندانه آخر ربودی جامی ز خمخانه دل خونین چو برگ شقایق، رنگین چو افسانه دل همانطور که رهبر انقلاب از شاعران خواسته بودند، ادامه این مطروحه را بسرایند، مجتبی رحماندوست، شاعر و نویسنده که افتخار جانبازی هشت سال دفاع مقدس را نیز دارد، این ندا را لبیک گفته و شعری سروده که آن را برای نخستینبار در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است. رندانه آخر ربودی جامی ز خمخانه دل / خونین چو برگ شقایق، رنگین چو افسانه دل گفتی چه گویم ز مَستان؟ جا ماندم از می پرستان / دستم بگیرید یاران، زین کنج ویرانه دل ناز تو را میکشد دل، عشق تو تحصیل حاصل / حتی به دل کندن از دل، بیمار دُردانه دل گفتند با درد چونی؟ همراز زخم جنونی / گفتی که در شور و حالم، مستم ز پیمانه دل چون گل به لب خنده داری، اما به دل بیقراری / از آن که تا جا نمانی، از جام میخانه دل رنج است همزاد نامت، درد است شیرین به کامت / غرق سروری و سوری، در کنج مستانه دل روز و شبت صبح امید، ایام دردت شب وصل / این روز و شب میشمارد، تسبیح صد دانه دل «نیمه شعبان 1432 - ویرایش جدید 28 تیرماه 1390- سنندج»
دیدگاه تان را بنویسید