« شهرهای ایران» مهمتر است یا «کن فرانسه»؟
برخی مسوولان حوزه هنری در حالی به کن سفر کرده اند که بسیار بعید است به کرمانشاه و اردبیل و یا خرم آباد و رودسر و ... سفر کرده باشند و از نزدیک این اماکن تحت مدیریت شان را دیده باشند.
در شرایطی که تکلیف آثاری همچون زادبوم، با چندصدمیلیون بودجه صرف شده برای آن، نامشخص است و سجادپور اعلام کرده که معاونت سینمایی ارشاد، از سوی تهیه کنندگان آن درخواستی برای رسیدگی به وضعیت این ساخته ابوالحسن داوودی دریافت نکرده است و از سویی دیگر سالن های سینمایی بسیاری تحت نظر حوزه هنری، دچار مشکل شده اند، جای این پرسش است که گروهی از مدیران حوزه هنری برای دستیابی به چه اهدافی راهی سفرهای خارجی همچون کن می شوند؟ به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی «فردا»، سفر به فرانسه و شرکت بیش از ده روز در بازار جشنواره سینمایی کن در حالی برای مدیران حوزه هنری اولویت شده است که عدم رسیدگی به موارد بسیاری، در عملکرد سینمایی حوزه هنری مشهود است. برای تبیین اولویت های مهم تر از سفرهای مختلف به خارج از کشور، به نظر می رسد باید برخی از این مشکلات در امور سینمایی حوزه هنری تبیین و اعلام شود: 1-در زمینه تهیه و تولید آثار سینمایی، با آنکه حوزه هنری همواره با درخشش در دوره های گذشته جشنواره بین المللی فجرو نیز اکران عمومی آثارش، بخصوص در دهه هفتاد، توانسته بود یکی از تاثیرگذارترین تهیه کنندگان سینمای ایران باشد، اما در سال های اخیر، و بخصوص در سال گذشته، نتوانست نظر داوران و صاحب نظران مهمترین جشنواره داخلی را جلب کند و حتی در یک مورد نیز از محصولات حوزه هنری تقدیرنشد. این حضور ناموفق به روشنی مبین آن است که این نهاد هنری با وجود برخورداری از بودجه عمومی و صدها امکان دیگر برای کسب درآمد و در نتیجه افزایش بودجه، که البته، در اصل متعلق به مردم است، به نحوی مدیریت شده که حاصل آن فاقد قابلیت های محتوایی و فنی است. به عبارت دیگر این نهاد که قرار بود الگو سازی کند، حتی در حد برخی تهیه کنندگان بخش خصوصی، که بودجه ها و امکاناتی بسیاربسیار نحیف تر از حوزه هنری در اختیاردارند، نبوده و نتوانسته اثری عرضه کند که ارزش های محتوایی و یا فنی آن بحدی باشد که داوران جشنواره فجر را به اهدای حداقل یک تقدیرنامه ترغیب کند. مجید مجیدی این نوع همکاری حوزه هنری با فیلمسازان را نیز خرید محصول به شرط چاقو اسم گذاری کرد؛ این اطلاق بقدری واضح است که لازم نیست درباره آن توضیح بیشتری داد. 1- تعیین تکلیف تولیدات سینمایی حوزه هنری در سال های اخیر، از دیگر امور معوق مانده در حوزه هنری است. 2- برخی مسوولان حوزه هنری در حالی به کن سفر کرده اند که بسیار بعید است به کرمانشاه و اردبیل و یا خرم آباد و رودسر و ... سفر کرده باشند و از نزدیک این اماکن تحت مدیریت شان را دیده باشند. در این صورت باید به اطلاع این مدیران رساند که اغلب این سالن ها در حال نابودی هستند و در برخی شهرستان ها اوضاع بقدری خراب است که سالن های سینما به محل نگهداری احشام بدل شده است . البته باید از پیش به دوستان روابط عمومی این نهاد یادآور شد که سینماهای بازسازی شده، همگی به همت موسسه سینماشهر انجام شد و حوزه هنری به دلیل ضعف اطلاع رسانی در ارشاد، توانست این اقدام را به نام خود کند. 3- کارگاه یا مدرسه فیلم نامه نویسی، که روزگاری فیلم نامه ها و فیلم نامه نویسان درخشانی را تولید و تربیت کرد در چه شرایطی است؟؛ کارگاهی که با حضور مدرسان و فیلمنامه نویسان قدر، برای تعداد زیادی از تولیدات درخشان سینما، فیلمنامه تولید می کرد، چرا حتی نتوانسته و نمی تواند برای محصولات اندک شمار حوزه هنری اثری قابل توجه تولید کند. اکنون با انزوایی که کارگاه یا مدرسه فیلم نامه نویسی دچار شده، باید پرسید اصلا وجود دارد؟ اگر هست چرا جدیدترین تولیدات آن، به عنوان الگو، به جامعه هنری معرفی نمی شود، تا وظیفه حوزه هنری، حداقل در زمینه الگوسازی در زمینه فیلم نامه نویسی اجرایی شود؟ 4- وجود مدیران کارآزموده و توانا، برای ارایه خدمات مطلوب به سینما و سینماگران، و از سوی دیگر بهره گیری شایسته از زبان سینما برای بیان و گسترش مفاهیم والای نظام و عرضه مناسب محولات سینمایی در داخل و خارج از کشور، از دیگر موارد سوال برنگیز در حوزه هنری است؛ به عنوان نمونه کاش کسی پیدا می شد که بداند چند نفر از چندین مسوول سفر کرده به فرنگ ( همین اواخر و برای جشنواره کن) ، زبان بین المللی و نیز نحوه برقراری ارتباط با شرکت های خارجی و به طور کلی دیپلماسی حضور در این نوع جشنواره های بین المللی و یا نحوه شرکت در بازار فیلم آن را می دانند؟ 5- نکته آخر اینکه کاش مدیران حوزه هنری پیش از سفر شتابزده به کن و امثال آن، گزارشی از تاثیرات این نوع سفرها در سال های گذشته ارایه می دادند و سپس اهالی فرهنگ و هنر را مجاب می کردند که لازم است چند ده میلیون تومان دیگر، از بودجه عمومی خرج شود تا این نوع موفقیت ها و دستاوردها ادامه یابد؛ .... اما دریغ از این که کوچکترین تاثیر دیده شده و بشود. با این اوضاع، سفر به مسوولان مربوطه خوش گذشته و خواهد گذشت؟
دیدگاه تان را بنویسید