روزهاي بيرونق بازارهاي سنتي
اين فضاي جديد اگرچه براي افرادي كه در قديم كار ميكردند يك ادبيات جديد است و براي آنها قابل هضم نيست و ممكن است نتوانند بسادگي با آن ارتباط بگيرند، اما نسل جديد براحتي با اين ادبيات خو گرفته و ارتباط برقرار ميكنند.
جام جم آنلاين: بازارهاي سنتي و تاريخي ايران طي سالهاي متمادي همراه با حفظ بار سنتي و فرهنگ بومي هر منطقه، مهمترين محور ارتباطي فضاي شهري در شهرهاي ايران به شمار ميرفتهاند. اين بازارها نه فقط محلي براي ديدارها، مذاكرات و انجام معاملات اقتصادي بودند، بلكه مكاني براي صلح و نزاع يا آشتيها و پيمانها به حساب ميآمدند و در زندگي اجتماعي، فرهنگي، سياسي و ديني مردم نقش موثري داشتند. اما طي يك دهه اخير با پيشرفت تكنولوژي، انجام خريدها و معاملات اينترنتي، ايجاد مجتمعهاي تجاري بزرگ و كوچك در نقاط مختلف شهرها و احداث خيابانهاي جديد و وسيع در شهرها قسمتي از فعاليتهاي داد و ستد از مكانهاي تنگ و تاريك و سرپوشيده بازارهاي سنتي و قديمي به دنياي مجازي اينترنت و خيابانهاي وسيع و مجتمعهاي تجاري انتقال يافته است كه اين موضوع باعث شده به مرور زمان بازارهاي سنتي در بسياري از شهرها جايگاه خود را به عنوان يك مركز اقتصادي پويا از دست بدهند و به مكاني تبديل شوند كه بيشتر از لحاظ فرهنگي و تاريخي اهميت بسيار دارد. اگر چه براي بازارهاي سنتي و تاريخي برخي شهرهاي بزرگ ايران اين موضوع مصداق پيدا نميكند، اما اين تغيير سبك زندگي زنگ خطري براي بازارياني است كه طي قرنهاي متمادي نسل در نسل در محيط تاريخي و فرهنگي بازارهاي سنتي به خريد و فروش كالا پرداختهاند و علاوه بر انجام فعاليتهاي اقتصادي باعث شدهاند قلب اين مكان تاريخي، فرهنگي و اقتصادي همچنان بتپد. اين روزها برخي بازارهاي سنتي و تاريخي در بسياري از شهرهاي ايران بيرونقتر از گذشتهاند و فقط به خاطر قدمت تاريخي و فرهنگي خود هنوز پذيراي مردمي هستند كه يا مسافرند و براي خريد سوغات و بازديد از بخشهاي تاريخي آن به بازار ميروند يا قشر خاصي از مردم هستند كه به دليل پايين بودن قيمت برخي اجناس، مايحتاجشان را از بازار تامين ميكنند. اما آنچه مسلم است در دنياي كنوني پاساژهاي لوكس و شيك با دكوراسيونهاي مغازههاي گوناگون، توجه رهگذران را به خود جلب و آنها را جادو ميكنند. نحوه پيدايش بازارها انسان اوليه پس از گذار از مرحله شكار و غارنشيني به دامپروري پرداخت و سپس با كشف كشاورزي ناچار به سكني گزيني شد و اين نقطه شروع پيدايش شهرها به شمار ميرود. بتدريج با گذشت زمان مشاغل متحول شدند و زندگي انسانها دستخوش دگرگوني فراوان شد و حرفهها و مشاغل گوناگون بتدريج رشد يافتند. ميتوان گفت بازار در ايران به عنوان نهادي اقتصادي ـ شهري در دوره ساسانيان شكل گرفت. هسته اوليه بازارهاي واقع در شهرها، حوالي يكي از پرجنب و جوشترين دروازهها تشكيل ميشد. شكلگيري عناصر بازار و روند توسعه آن به كاركرد اصلي شهر و ميزان رشد اقتصادي و جمعيت آن بستگي داشت و در شهرهاي متوسط و كوچكي كه مبادلات خارجي آن زياد نبود، بخش قابل ملاحظهاي از تبادلات بازار براي تامين نيازهاي داخلي شهر بود. با توجه به زندگي چادرنشيني مردم در زمان هخامنشيان بازارهاي مربوط به آن دوران معماري دائم و شكل گرفتهاي نداشتند. پس از آن در دوره ساسانيان بازارهاي ايران براساس نظام صنعتي شكل گرفت و به صورت مجموعهاي از دستهها درآمد كه مشاغل مختلف در آنها تفكيك شده بود. در اين دوره ميدانهايي در مركز شهرها وجود داشت كه اطراف آنها مغازهها و ساير بناهاي عمومي قرار داشتند كه بتدريج با گذشت زمان، عملكردهاي جديدي در شهرها صورت گرفت و به تبع آن راستههاي مختلفي در بازارها ايجاد شدند و شركتهاي تجاري و مراكز تجمع امور دفاتر بازرگاني به صورت تيم و تيمچه به وجود آمد كه دفاتر تجاري شركتها گاهي در كاروانسراها و ميدانهاي شهر نيز قرار داشتند. صاحداث بازارهاي طرحريزي شده از زمان صفويه به بعد مورد توجه قرار گرفت كه اين بازارها معمولا در مجاورت بازارهاي موجود در شهرها بنا ميشد. اين بازارها طرحريزي و به صورت متمركز ساخته و داراي فضاهاي حساب شده و منظم بودند. در آن زمان تمام يا بخشي از بيشتر بازارها هنگام احداث آنها پوشش نداشتند، بلكه بتدريج و هنگام گسترش و رونق آنها برخي بزرگان شهر و بازرگانان براي آنها پوشش و سقفي ميساختند و نور بازار در اين حالت توسط روزنههايي كه در سقف تعبيه ميشد تأمين ميگرديد. بازارهاي سرپوشيده و تاريخي اگر چه ابتدا به منظور رفع نياز اقتصادي مردم ايجاد شدند، اما طولي نكشيد كه شبكه گستردهاي از روابط اجتماعي و فرهنگي نيز درون ساختار آنها به وجود آمد و بازارها به اماكني تبديل شدند كه در آنها نيازهاي مردم و بازاريان نيز هماهنگي داشت. نقش و كاركرد بازارهاي سنتي در گذشته از لحاظ اجتماعي و فرهنگي، بازار مركز بزرگ خبر رساني درون شهري بوده است. اطلاعات و اخبار از همه مراكز مذهبي، آموزشي، اداري، اقتصادي و ديگر مراكز نخست وارد بازار اصلي ميشد و از آنجا به همه نقاط شهر جريان مييافت. در آن زمان اخبار مهم توسط جارچيان در بازار به اطلاع مردم رسانده ميشد و آذينبندي رسمي بازارها و برگزاري نمايش به مناسبت وقايع شادكننده و جشنهاي مذهبي و ملي و مراسم پذيرايي از مهمانان خارجي و بزرگان هميشه معمول بود و بر رونق بازار ميافزود. از لحاظ سياسي و ديني، فعاليتهاي بازار شهرهاي اسلامي بيشتر در زمينههاي صنفي مانند دفاع از منافع اقتصادي و مقاومت در برابر مالياتها و فشارهاي حكومتي محدود ميشد. صنفها كه در تعيين كميت و كيفيت كالاها و بهاي آنها دست داشتند با تعطيل كردن بازار و در نتيجه اعمال فشار اقتصادي به مردم، خواستههاي خود را عملي ميكردند. پيوستن به جنبشهاي سياسي و عقيدتي از ديگر فعاليتهاي بازار بود، اما فعاليتهاي سياسي بازار هيچگاه به آن حد نرسيد كه بتواند سياست حكومت را به خواست و سود خود رهبري كند، مگر در 150 سال اخيركه بازار در تحولات سياسي نقش قاطع و مهمي داشت. تغييرات اقتصادي و اجتماعي در زندگي شهري ايران معاصر در وضع كلي بازارها نيز موثر بوده است. اين تغييرات كه نتيجه افزايش جمعيت، رشد شهرها، توسعه خيابانها و احداث مغازههاي جديد خياباني نسبت به بازار بوده است، بازار را از جايگاه سنتي كه يگانه مركز تجارت شهري بود خارج كرد، ولي هيچگاه مانع رشد و رونق آن نشد. مجتمعهاي تجاري به جاي بازارهاي سنتي طي 2 دهه گذشته، توسعه فيزيكي شهرها در ايران از يك طرف و رشد اجتماعي و سياسي شهر از طرف ديگر همراه شكوفايي انديشههاي تازه در شهرسازي و شهرنشيني موجب شده است در تمام تقسيمبنديهاي شهر، محله و ناحيه كاربريهاي جديد شكل گيرد و نقاط خاصي از شهر به نوعي به كاربريهاي تجاري تخصيص يابد؛ كاربريهايي كه با احداث پاساژها و مجتمعهاي تجاري بزرگ و مدرن شكل گرفته تا با احداث اين اماكن و فروش كالاهاي لوكس و متعدد مورد نياز مردم در آنها كم كم از نقش بازارهاي سنتي به عنوان اصليترين مركز خريد و فروش كالا كاسته شود. نكته: بسياري از صاحبنظران دلايل مختلفي را براي از رونق افتادن نسبي بازارهاي سنتي بيان کرده و اصليترين دليل اين امر را تغيير سبك زندگي مردم در شهرها و گسترش مجتمعهاي خريد زنجيرهاي و خريدهاي اينترنتي عنوان ميكنند مريم محمدي، كارشناس شهرسازي درباره چگونگي شكلگيري مجموعههاي تجاري و لزوم ايجاد آنها در شهرها ميگويد: لزوم فراهم نمودن انواع كالا در يك شهر و ورود كالا از شهرهاي ديگر و صدور آنها به ديگر نقاط و در دسترس قرار دادن انواع كالا براي مردم به طوري كه بتوانند بسهولت كالاي مورد نياز خود را انتخاب و تهيه كنند، باعث شده لزوم ايجاد مراكز تجاري در شهرها بيش از گذشته احساس شود. وي ميافزايد: با نگرشي كوتاه به تاريخ تمدن در مييابيم پيدايش روابط اجتماعي از زماني شروع ميشود كه سيستمهاي اجتماعي براي اولين بار به منصه ظهور رسيد. سالها پيش وقتي انسانهاي اوليه ميزيستهاند قبل از تشكيل قبيلهها و پيدايش تمدنها، احتياجات هر فردي منحصر به چند عنصر اوليه زندگي بود كه هر انساني بهتنهايي قادر به رفع احتياجات خود بود، ولي با پيدايش تمدن، نوع احتياجات تغيير كرد و گسترش يافت و با سير تكامل تمدن، نوع احتياجات هم تكامل پيدا كرد و به حالت كنوني رسيد. اين كارشناس شهرسازي ميگويد: در مجموعههاي تجاري جديد يكي از بحثهاي اصلي مبادلات اقتصادي است كه اين مبادلات اقتصادي، مبادلات ديگر از قبيل سياسي، فرهنگي و مذهبي را به همراه داشته است و با توجه به مسير حركت تمدن شرق از چين و عبور آن از آسياي ميانه و رسيدنش به اروپا متوجه ميشويم تجارت مهمترين مبادله اجتماعي بين افراد است. وي تصريح ميكند: قرنها پيش زماني كه سيستم توليد فقط سيستم كشاورزي بود، شكل بازارها هم بسيار ساده و ارگانيك بود و در هر نقطهاي كه احتياج به وجود آن بود، تشكيل ميشد. لذا با توجه به پلان شهرهاي قديمي متوجه ميشويم بازار معمولا در نقاطي بهوجود آمده كه در ارتباط شديد با توليدكنندگان و مصرفكنندگان بوده است. وي ميافزايد: در آن زمان بازارها معمولا نزديكي قصر حكام و در رابطه با محيط خارج به وجود ميآمدند و بعدها طبقات عادي به دور اين مركز قدرت سياسي، اقتصادي كشيده شدند و قصرها به وجود آمدند. محمدي با اشاره به اين كه بازارها چون يكي از مهمترين مكانهاي اجتماعي ميباشند در پلان شهري هميشه حالت مركزيت داشتهاند تا بسهولت در دسترس عمومي قرار گيرند، ميافزايد: بازار به عنوان قلب اقتصادي هر شهر مهمترين مكان در امور تجاري و اقتصادي بوده است. تبعيت از سبك زندگي جديد در حالي كه بسياري از صاحبنظران دلايل مختلفي را براي از رونق افتادن نسبي بازارهاي سنتي بيان ميكنند و اصليترين دليل اين امر را تغيير سبك زندگي مردم در شهرهاو گسترش مجتمعهاي خريد زنجيرهاي و خريدهاي اينترنتي عنوان ميكنند، در نقطه مقابل كسبه بازارهاي سنتي از اين وضعيت ابراز نگراني ميكنند. دكتر محمدرضا پورابراهيمي، اقتصاددان و عضو هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي تهران با اشاره به اين كه فضاي كسب و كار در بازارهاي اقتصادي در طول سالهاي گذشته تنوع ويژهاي پيدا كرده است، ميگويد: در حوزه فعاليتهاي اقتصادي فضاي فعاليت جديد متناسب با وضعيت و شرايط زمان تغيير پيدا كرده است و اين تغيير قابل قبول و مشهود است. وي با اشاره به اين كه اگر مفاهيم را در بحث فضاي بازار عرضه و تقاضا در قالب محصولات بگيريم امروز، هم در بحث عرضه و هم در بحث تقاضا رويكردهاي جديد جايگزين رويكردهاي قبلي ميشوند، ميافزايد: استفاده از تكنولوژي و روي آوردن به فعاليتهاي مجازي و استفاده از شبكههاي الكترونيكي و كامپيوتري باعث شده در سيستمهاي عرضه و تقاضا به جاي اين كه افراد خودشان را با هزينه زيادي در يك مكان مشخص تعريف كنند به يك رويكرد مجازي در قالب درخواستهاي الكترونيكي روي آورند. اين فضاي جديد اگرچه براي افرادي كه در قديم كار ميكردند يك ادبيات جديد است و براي آنها قابل هضم نيست و ممكن است نتوانند بسادگي با آن ارتباط بگيرند، اما نسل جديد براحتي با اين ادبيات خو گرفته و ارتباط برقرار ميكنند. ابراهيمي ميافزايد: در بخشي از ساختارهاي اقتصادي كشور ما تغييراتي اتفاق افتاده كه امنيت اين نوع فعاليت با فعاليتهاي ديگر متفاوت است. اين اقتصاددان با اشاره به اين كه در دنياي كنوني فضا و مكان فيزيكي مبادلات اقتصادي تغيير پيدا كرده و از بازارهاي قديمي به مجتمعهاي تجاري و دنياي مجازي انتقال يافته است، ميافزايد: اگر بخواهيم از لحاظ فضاي مجازي و فيزيكي بررسي كنيم تبديل اين ساختارهاي فيزيكي به فضاي مجازي ميتوانند بازارهاي جديدي را تعريف كنند.
دیدگاه تان را بنویسید