خونی‌ که‌ از کف‌ خانه‌ خولی‌ جوشید + عکس

کد خبر: 146803

وقتی میرباقری برای او توضیح داد که در این صحنه باید به زمین بنشیند و سعی کند لکه​های خون باقیمانده از آقا اباعبدالله را با کهنه پاک کند، حس و حالی عجیب او را فرا گرفت. حسی که خیلی خیلی قوی​تر از آن چیزی بود که از چند روز قبل و در صحنه​های تمرین به آن رسیده بود. خردمند می​دانست که این صحنه به دلیل جلوه​های ویژه خاص آن زیاد قابل تکرار نیست...

خونی‌ که‌ از کف‌ خانه‌ خولی‌ جوشید + عکس

مختار نامه: «معرفی شخصیت​های سریال مختارنامه با کمک همسر» فرمولی است که داوود میرباقری در سریال مختارنامه چند بار به شکلی هوشمندانه از آن بهره برده است. عمر سعد یکی از این نمونه​هاست که با حضور همسرش چندین بار وجوه بارز شخصیتی​اش نمایان شد و خود مختار هم نمونه مثال زدنی دیگری است که در آن، تفاوت همسرانش با یکدیگر و نحوه برخورد آن​ها با ماجراهای پیرامونی​شان تکلیف بسیاری از نقاط عطف داستان را روشن می​کند. در داستان خولی هم که مخاطبان سریال مختارنامه در قسمت ۲۹ شاهد آن بودند، میرباقری از همین تمهید استفاده کرد. خولی دو زن دارد. زنی کوفی که نقش او را آهو خردمند ایفاء می​کند و زنی شامی که نقش او را رامونا شاه بازی می کند. زن اول زنی مومن و علوی است و هسمر دوم، رقاصه و آوازه خوانی شامی است که به هوای دایر کردن رقاص خانه​ای در کوفه زن خولی شده و به این شهر آمده است. جنایتی که خولی مرتکب شده آنقدر مهیب است که این دو زن هردو بر آن شهادت می​دهند و حتی زن شامی نیز نمی​تواند بر آن چشم ببندد.

این صحنه​ها در سال ۱۳۸۳ فیلمبرداری شد. میرباقری حساسیت و وسواس فراوانی برای به تصویر کشیدن این بخش از داستان داشت، به خصوص جایی که در آن خولی با سر بریده حضرت در توبره وارد مطبخ می​شود، زمان و تمرکز زیادی برای فیلمبرداری برد. در این صحنه ایجاد دود و مِه نقش زیادی در فضاسازی داشت و به همین دلیل علاوه بر دستگاه های مِه ساز که در چنین مواردی به کار می​آیند، گروه زیادی از افراد حاضر در صحنه نیز در پشت صحنه با ابزارهای مختلف همچون: چوب نیم​سوز و... اقدام به تولید دود کرده و وارد صحنه می​کردند تا مِه موجود در فضا به اندازه قابل قبول برسد. قسمت بیست و نهم سریال مختارنامه از همه این​ها گذشته «آهو خردمند» بازیگری که نقش زن کوفی خولی را ایفاء کرد، زحمت و انرژی فراوانی برای ایفای نقش به کار گرفت. او در بخشی از این فصل باید روی زمین می​نشست و خون​های چکیده شده از توبره خولی - که در واقع متعلق به سر بریده امام حسین (ع) بود- را پاک می​کرد. روزی که این صحنه قرار بود فیلمبرداری شود، خرمند وارد صحنه شد و به افراد حاضر در سر صحنه نگاه کرد. ایفای این نقش توسط او هم حس و حال او را دچار تغییر کرده بود و هم در دیگران فضایی عجیب ایجاد کرده بود. گروه جلوه​های ویژه چند روز قبل لوله​های پلاستیکی را داخل زمین کار گذاشته بودند تا این صحنه و جوشش خون اجرایی شود، اما تا پیش از آغاز فیلمبرداری، خردمند دقیقا نمی​دانست باید چه کاری انجام دهد. وقتی میرباقری برای او توضیح داد که در این صحنه باید به زمین بنشیند و سعی کند لکه​های خون باقیمانده از آقا اباعبدالله را با کهنه پاک کند، حس و حالی عجیب او را فرا گرفت. حسی که خیلی خیلی قوی​تر از آن چیزی بود که از چند روز قبل و در صحنه​های تمرین به آن رسیده بود. خردمند می​دانست که این صحنه به دلیل جلوه​های ویژه خاص آن زیاد قابل تکرار نیست. تکرار چنین صحنه​ای هم سخت بود و هم این​که ممکن بود حس و حال اولیه بازیگر را دچار تغییر کند. همه چیز آماده آغاز کار بود. صدا رفت، دوربین چرخید و با فرمان «حرکت» میرباقری، خردمند شد زن کوفی خولی. وقتی همکاران بخش جلوه​های ویژه پمپاژ خون را همزمان با کشیده شدن دستمال بر روی زمین آغاز کردند، خرمند با دیدن خونی که از زمین می جوشید حس و حالش عوض شد و دچار حالتی غریب شد. این حس و حال غریب، دیشب که با او بعد از چند سال صحبت می کردم همچنان در او وجود داشت و جنسی از ناشناختگی داشت که قابل توصیف نیست. کافی است خودتان را جای زنی بگذارید که هنگام پاک کردن خون نوه رسول الله از کف زمین، با غلیان و جوشش خون مواجه می​شود. شما دچار چه حس و حالی شدید؟! مدیر روابط عمومی سریال مختارنامه

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت