توضیحات علیرضا خمسه درباره باباپنجعلی
خمسه: با نقش قلب تماشاگران را نشانه رفتم
بانی فیلم: اگر چه علیرضا خمسه در سالهای اخیر با ایفای چند نقش جدی (فیلم سینمایی بیست، سریال شب هزار و یکم و... ) مسیری متفاوت را پس از مدتها کار طنز و کمدی در سینما و تلویزیون برای خودش برگزید اما به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و اهالی هنر، شخصیت باباپنجعلی متفاوتترین نقش او در سالهای فعالیت حرفهایاش به شمار میرود که خمسه در سالها پختگیاش در عرصه بازیگری آن را جلوی دوربین سیروس مقدم ارائه کرد. وی به تازگی در گفتوگویی با اشاره به بازخورد مخاطبان از این نقش به اثرگذاری شخصیت باباپنجعلی در زندگیاش اشاره کرده و اذعان داشته است: باور کن گاهی به فکر این هستم که بروم یک جا بابا پنجعلی را پیدا کنم و دستانش را ماچ کنم و کمی سر به سرش بگذارم! ب آمدم تا با نقش باباپنجعلی قلب تماشاگران را نشانه روم برای هر بازیگری یک عیارسنجی از نقش وجود دارد. من وقتی چند قسمت آماده این سریال را مطالعه کردم و شخصیت پنجعلی را خواندم، با خودم مروری داشتم که یک درس بازیگری، فتح چشم است. یک تعریف دیگر این است که بازیگری فتح گوش است و یک جا هم صحبت از فتح دل و قلب است. من دیدم که به قول اباسعید ابیخیر: "گر هوا روی مگس باشی/ گر به دریا روی خسی باشی/ دل به دست آر تا کسی باشی!"دیدم این نقش پردیالوگ نیست، چون میدانید هستند بازیگرانی که عاشق دیالوگ و دنبال بازی در نقشهایی هستند که مدام حرف میزند، در این شرایط بهترین اقبال آن نقش تسخیر گوش شنوده است. برخی بازیگران دوست دارند مدام حرکت داشته باشند، گاهی با حرکات اضافه حتی بازی میکنند تا دیده شوند. من آمدم تا با نقش باباپنجعلی قلب تماشاگران را نشانه روم و فتح کنم. دیدم برای تسخیر دل مخاطب این نقش تنها باید سکوت و سکون پیشه کرد. بیست کلمه بیشتر نگفتی، ولی تمامش عین جادو بود ارزیابی خود بچهها به خصوص محسن تنابنده این بود که این شخصیت در این سریال گل میکند و یک شخصیت ویژه خواهد بود که در نهایت لطف اطرافیان نشان از آن دارد که واقعاً این اتفاق رخ داد. چند روز پیش افسری در اداره گذرنامه به من گفت، حساب کردم دیدم در این سریال شما بیست کلمه بیشتر نگفتی، ولی تمامش عین جادو بود. تمام جملههای این کاراکتر هنوز در جامعه وجود دارد. این برای ما به عنوان بازیگر که مدام در معرض تجربه هستیم، یک اتفاق محسوب میشود. اینکه بتوانید کاراکتری را بدون دیالوگ و تحرک به نتیجه برسانید یک موفقیت محسوب میشود. به عنوان یکسری آدم متقلب نه آن شاه هستیم که بازی میکنیم و نه آن گدا بحث انرژی در بازیگری یک بحث جدی است. برخی از بازیگران جوان را میبینید که مدام از نوشیدنیهای انرژیزا استفاده میکنند، گاهی میپرسم چرا؟ آنان دلیلش را کسب انرژی اعلام میکنند. در حالیکه انرژی این نیست، انرژی در بازیگری یک مفهوم است نه استفاده از یک نوشیدنی یا موادمخدر و.... ، ما به عنوان یکسری آدم متقلب (متقلب به آن معنا که به عنوان یک روح سرگردان، کالبدهای عاریهای، دروغین به تن میکنیم) نه آن شاه هستیم که بازی میکنیم و نه آن گدا، چه چیزی باعث میشود که آن لباس پادشاهی، مهندسی، کشاورزی و ... نزد مخاطب باورپذیر شود؟ روحی که در آن وجود دارد. آن روح هم اگر قرار باشد به یک مسئله قابل فهم تبدیل شود، نام انرژی به خود میگیرد! این انرژی، همیشه در اذهان یادآور تحرک است. در حالیکه انرژی مساوی است با خیلی چیزها، تحرک یک شکل از انرژی است. هنوز از من درخواست ادای دیالوگهای پنجعلی را دارند من هم مثل بقیه در این سریال زندگی کردم و به هیچ وجه بابا پنجعلی را بازی نمیکردم. باور کن روح من و روح پنجعلی در هم ممزوج شده بود و دچار یک آمیختگی و یگانگی شدیم تا از نمایش فاصله بگیریم! حالا که چند وقت از کار گذشته دلم برای بابا پنجعلی تنگ میشود. گاه به دنبالش میگردم، مردم هنوز از من درخواست ادای دیالوگهای پنجعلی را دارند، در حالی که من جواب میدهم، خودم هم به دنبال پنجعلی میگردم. باور کن گاهی به فکر این هستم که بروم یک جا بابا پنجعلی را پیدا کنم و دستانش را ماچ کنم و کمی سر به سرش بگذارم! (میخندد)
دیدگاه تان را بنویسید