كتاب جديد رضا اميرخانی در نمايشگاه كتاب

کد خبر: 144608

پس از آن، فصولِ سفر به افغانستان، در هشت فصل تدوين شده‌اند. سه فصل به نام‌هاي «مشهوراتِ هرات»، «متواتراتِ هرات» و «تحريراتِ هرات» پيرامونِ شهر هرات نوشته شده ‌است؛ شهري که نويسنده آن را معادلِ تيموريِ اصفهانِ صفوي دانسته است.

ایسنا: «جانستان کابلستان» گزارش سفر رضا اميرخاني به افغانستان و آخرين نوشته‌ي اوست كه مجوز نشر گرفته ‌است و به نمايشگاهِ کتاب مي‌آيد. اميرخاني درباره‌ي اين كتاب گفت: اين سفرنامه در 300 صفحه و 9 فصل تنظيم شده ‌است. فصل افتتاحيه‌ي کتاب «مور و تيمور» نام دارد که در آن به شرحِ يک کوه‌پيمايي عجيب بعد از انتخاباتِ 88 پرداخته شده‌ است. پس از آن، فصولِ سفر به افغانستان، در هشت فصل تدوين شده‌اند. سه فصل به نام‌هاي «مشهوراتِ هرات»، «متواتراتِ هرات» و «تحريراتِ هرات» پيرامونِ شهر هرات نوشته شده ‌است؛ شهري که نويسنده آن را معادلِ تيموريِ اصفهانِ صفوي دانسته است. او افزود: بعد از اين سه فصل، گزارشِ تشريحيِ ادامه‌ي سفر نويسنده به مزار و کابل با عناوينِ «زائر زار و نزارِ مزار»، «بلخ...الخ»، «تقابل با کابل» و «بلاکش هندوکش» آورده شده ‌است و من سعي كرده‌ام با گزارشي شخصي، تصويري تازه از کشوري همسايه به هم‌وطنانِ خود ارائه دهم. اين نويسنده خاطرنشان كرد: بينِ فصولِ کتاب البته فصلي مهم، خارج از قالبِ سفرنامه به نامِ «انتخاباتيات» قرار دارد که در آن سعي شده ‌است چهار انتخاباتِ مهمِ خاورميانه در سالِ 88 با يکديگر مقايسه شوند. در اين فصل آمده‌ است: «انتخاباتيات، جزوِ فصولِ «جانستان كابلستان» نبود. اصلا به اين سفر آمده بودم براي فراموشي... اول بار كه به «انتخاباتيات» به عنوانِ يك فصل، انديشيدم، برمي‌گشت به چند ماهي بعد از سفرِ افغانستان؛ وقتي در چله‌ي زمستان، پشتِ ميزِ پذيرشِ سفارت‌خانه‌ي يك كشورِ درجه سه‌ي اروپايي منتظرِ نظرِ كنسول بودم. كنسول مدتي معطلم كرد. بعد، سه صفحه‌ي پاياني پاسپورتم را جلوِ چشمم ورق زد و عذرخواهي كرد. نفهميدم منظورش را. پرسيدمش دليلِ ندادنِ ويزا را. دوباره گذرنامه‌ام را ورق زد و اين بار چشمكي هم زد و گفت: شما بايد متخصصِ رياست جمهوري باشيد! متلك‌ش را فهميده - نفهميده جواب ندادم. عصباني بيرون آمدم و پاسپورت را گذاشتم توي جيب و نشستم پشتِ اتومبيلِ كرايه‌يي و رفتم به سمتِ اتواسترادِ جونيه، در شمالِ بيروت تا دستِ كم به كاري ديگر برسم... در راه مدام به كنسول بد و بي‌راه مي‌گفتم كه به پاسپورتِ ايراني من اشاره كرده بود و عذرخواهي كرده بود... يادِ اشاره‌اش به چند صفحه‌ي پاياني افتادم. با خود گفتم نكند منظوري داشته باشد. زدم بغل، كنارِ اتوبان و دوباره پاسپورت را از جيب در آوردم: صفحه‌ي آخري، ويزاي لبنان بود، قبلي، ويزاي عراق و قبل‌تر، ويزاي افغانستان... همه در فاصله‌ي چند ماه و در يك سالِ شمسي... متخصصِ رياستِ جمهوري؟ ايران، افغانستان، عراق، لبنان؟» در اين فصل رضا اميرخاني، افغانستان را تنها کشورِ باکره‌ي جهان مي‌نامد و سعي مي‌کند از اين منظر فراسياسي به مسأله‌ي اشغال دوباره نگاه کند. تشابهات و افتراقات ايران و افغاستان، از جمله‌ مسائلِ طرح‌شده در اين کتاب است. وقتي رضا اميرخاني فاصله‌ي افغانستان با ايران را از منظرِ اقتصادي و اجتماعي بررسي مي‌کند و آن را در حدِ چندده‌سال مي‌يابد، به يک‌باره سعي مي‌کند نشان دهد که به خلافِ تصورِ هندسي، فاصله‌ي افغانستان با ايران، به هيچ عنوان با فاصله‌ي معکوسِ ايران تا افغانستان نسبتي ندارد. او فاصله‌ي ايران با افغانستان را در صورتِ بروزِ خانه‌جنگي و اخلال در وحدتِ ملي، سوگ‌مندانه کم از پنج سال مي‌پندارد. اين نويسنده در ادامه‌ي توضيحاتي درباره‌ي «جانستان كابلستان» عنوان كرد: اين کتاب را عرض اراداتي شکسته و ناسخته به هم‌زبانانِ هم‌تبارِ افغاني مي‌دانم و در پشتِ جلدِ کتاب اين بند از متن را انتخاب كرده‌ام که: «هر بار وقتي از سفري به ايران برمي‌گردم، دوست دارم سر فرو بيافكنم و بر خاكِ سرزمينم بوسه‌اي بيافشانم... اين اولين‌بار بود كه چنين حسي نداشتم... برعكس، پاره‌اي از تنم را به جا گذاشته بودم پشتِ خطوطِ مرزي، خطوطِ بي‌راه و بي‌روحِ مرزي... خطوطِ "ميد اين بريطانياي كبير"! پاره‌اي از نگاهِ من، مانده بود در نگاهِ دخترِ هشت‌ماهه... بلاكشِ هندوكش...» رضا اميرخاني با نوشتنِ «جانستان کابلستان» که اكنون مجوز نشر گرفته‌ است و تا نمايشگاه كتاب در نشر افق منتشر مي‌شود، تعدادِ آثارِ غيرداستانيِ خود را به عددِ پنج مي‌رساند. «جانستان کابلستان» و «داستان سيستان» در قالبِ سفرنامه، «نشت نشا» و «نفحات نفت» در قالبِ مقاله‌ي بلند و «سرلوحه‌ها» در قالبِ مجموعه‌ي يادداشت‌ها، آثار غيرداستاني او هستند. او پنج اثر داستاني نيز نوشته است؛ سه رمان به نام‌هاي «ارميا»، «من او»، «بيوتن» و داستانِ بلندِ «ازبه» و مجموعه‌ي داستان «ناصر ارمني». همه‌ي اين آثار در نمايشگاهِ کتابِ امسال در دسترسِ مخاطبان خواهند بود. اين نويسنده در پاسخ به خبرنگار ايسنا درباره‌ي برابريِ تعداد آثار داستاني و غيرداستانيِ‌اش، گفت: داستان‌نويسي کارِ اصلي من است. وقتي فضاي شخصي يا اجتماعي‌ا‌م مناسبِ داستان‌نويسي نباشد، به آثارِ غيرداستاني پناه مي‌برم. کارِ بعدي‌ا‌م قطعا داستان خواهد بود؛ رماني به نامِ «قيدار»، در پاسداشتِ آيينِ متروکِ جوانمردي. اميرخاني همچنين آثار خود را در نمايشگاه كتاب تهران اين‌گونه معرفي كرد: چاپ ششم «نفحات نفت»، چاپ سوم «سرلوحه‌ها»، چاپ نهم «بيوتن»، چاپ بيستم «نشت نشا»، چاپ بيستم «داستان سيستان»، چاپ سيزدهم «از به»، چاپ دوازدهم «ناصر ارمني»، چاپ سي‌ و دوم «من او» و چاپ بيست و يكم «ارميا».

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت