متن كامل گفت‌وگوی طالب‌زاده با حاتمی‌كيا

کد خبر: 142766

من از درون نظام حرف مي زنم؛ والله هويت ما از جبهه‌ها سرچشمه مي گيرد

فارس: ابراهيم حاتمي‌كيا گفت: مردم و مخاطبان مي‌فهمند كه من از درون نظام حرف مي‌زنم. من اپوزيسيون نبوده‌ام و پوزيسيون به اين معني كه بايستم هم نبوده‌ام و هميشه حرف‌هاي خودم را زده‌ام... والله هويت ما از جبهه ها سرچشمه مي‌گيرد. ابراهيم‌حاتمي‌كيا شب گذشته _11 فروردين ماه- در برنامه تلويزيون «راز» به سوالات «نادر طالب‌زاده» پيرامون فيلم سينمايي «گزارش يك جشن» پاسخ گفت. **فيلمنامه «گزارش يك جشن» چهار بار بازنويسي شد بنابر اين گزارش، حاتمي‌كيا در پاسخ به اولين سوال طالب‌زاده با اين مضمون كه «ايده اين فيلم از كجا آمد؟ واقعيت بود يا شما شهود كرده بوديد؟»، گفت: طبق روالي كه هميشه براي فيلم‌هايم دارم و تحقيق است، گزارش يك جشن را ساختم. دلم مي‌خواست درباره باب ازدواج و جوان كار بسازم. فكر كردم كجا مي‌تواند مركز اين بحث باشد. مي‌توانستم فكر كنم سالن‌هاي عقد و عروسي و يا دفاتر عقد باشد تا اينكه آخر خوردم به اينكه موسساتي براي ازدواج وجود دارد. با ديد بدبينانه‌اي هم رفتم كه نبايد جاي مطلوبي باشد اما ديدم كه با دقت هستند. نشستم ببينم كه مراجعان چطور مي‌آيند و مي‌روند و فضا چطور است. اصلا مگر مي‌شود با چنين شكلي ازدواج كرد؟ حتما خانم‌هايي كه مي‌آيند سن بالا هستند و يا از نظر جمال و چهره فكر مي‌كردم شايد مشكلاتي باشد، اما ديدم همه جور تيپ از دكتر و يا رده‌هاي پايين‌تر مانند دانشجو مراجعه كننده اين مراكز هستند. وي ادامه داد: مراكزي كه من رفتم ده سال و بيشتر ريشه داشتند. اتفاقا يكي از مراكزي كه رفتم، حدود 10 سال ريشه داشت و ريشه‌اش هم از دانشگاه بود. حتي يكي از آنها يك روحاني بود كه احساس كرده بود چنين مركزي احتياج جامعه و لازم است و آن را داير كرده بود. اينها منبع تحقيقات من براي ساخت گزارش يك جشن بود. اين ماجرا از 3 سال پيش بود و پي بردم كه آنجا چه مي‌گذرد و درامي كه وجود دارد، به من چه ارتباطي دارد؟ 4 بار فيلمنامه نوشته شد و تا سومي قبول نكردم تا اينكه چهارمي را خودم دست گرفتم. هدف ازدواج، جوان و احتياج بود و فكر كردم كه چه نقطه‌اي مي‌توانم پيدا كنم. اسم اولش «بانوي يك شهر» بود و ديدم كه درباره بانو نيست و يك چيز كلي‌تر است كه آن را نوشتم. براي نوشتنش مدتي از تهران جدا شدم و اصرار داشتم كه اين اتفاق بيافتد و نتيجه آن فيلم گزارش يك جشن شد كه البته من در حين فيلمبرداري هم تغييراتي در كار مي‌دهم. **نسلي كه از نوجواني با آثار من همراه بوده در مقابل آثار جديدم جا خورده است به گزارش فارس، كارگردان فيلم سينمايي «از كرخه تا راين» در پاسخ به اين‌كه «آيا گزارش يك جشن تفاوت ماهوي دارد و متفاوت است با ساخته‌هاي قبلي شما؟»نيز توضيح داد: سوال خيلي سختي است و جوابش را هم راحت نمي توانم بدهم. توقعي است كه مخاطبان از من دارند و آثارم را تعقيب مي‌كنند. نسلي كه از نوجواني و جواني با من آمده و كارهاي من را تعقيب مي‌كردند، نسبت به كارهاي اخير من جا خوردند و واكنش نشان دادند. آنها توقع دارند كه از جنسي حرف بزنم كه قديم حرف مي‌زدم، شايد 4 يا 5 سال پيش. ولي خودم پي اين هستم كه من خودم جاي خودم را پيدا كنم در اين شهر، كه سخت است و مانند پيچيدن تريلي به يك كوچه تنگ است كه كار مشكلي است. اين را مي‌فهمم و درك مي‌كنم كه يك ريسك است. اما حسب عادتم در ساخت فيلم‌هايم، بايد يك منظر تازه‌اي را باز كنم در جايگاهي كه هستم، اصرار داشتم كه وارد حوزه‌هاي اجتماعي كه هيچ نسبتي با ساخته‌هاي قبلي‌ام ندارد، وارد شوم و جايگاه خودم را از زاويه نسلي كه با اين انقلاب شكل گرفته و الان در ميانسالي است، پيدا كنم.فكر مي‌كردم كه جوان در اين مساله مهم است و نديدن آنها يك ظلم است و نوعي خودخواهي من تعبير مي‌شد يا و محافظه كاري من محسوب مي‌شد. ورود به اين حوزه (اجتماعي)خطرناك است براي من كه نوع فيلم سازي و نگاهم براي مخاطب شكل گرفته است. **در دوراني هستيم كه حرف زدن از آرمان ها مانند زدن موسيقي خارج است وي اظهارداشت: در دوراني هستيم كه حرف زدن از آرمان ها مانند زدن موسيقي خارج است. در حالي كه ميزانسن‌هايي كه من مي‌شناسم تازه جاي حرف زدن دارد. حتي فيلم دعوت نيز از اين جنس بود كه مخاطبان خيلي از آن خوششان نيامد ولي مردم از آن استقبال كردند. حتي نسلي كه با نوع فيلم‌سازي قبلي من همراه شده بود، نيز در مقابل دعوت مقاومت داشت و گفت كه تو چرا سراغ اين سوژه‌ها مي‌روي و اين سوژه‌ها براي بقيه بماند. اما من احساس كردم كه بايد اين چرخش را داشته باشم و مصر بودم با اتفاقاتي كه افتاد اين فيلم را بسازم. كارگردان فيلم سينمايي وصل نيكان درباره اينكه مخاطبان درگير لايه لايه فيلم‌هايش مي‌شوند نيز گفت: من نمي‌دانم كه چطور فيلم مي‌سازم كه مخاطب را لايه لايه درگير مي‌كند. نمي‌دانم كه چه اتفاقي مي‌افتد براي مخاطب. خيلي‌ها گفته‌اند كه فيلم گزارش يك جشن را براي بار اول با استرس ديديم و دفعه دوم طبيعي فيلم را ديديم. **به شدت زير ذره‌بين هستم حاتمي‌كيا تصريح كرد: اين‌ها از آفات شهرت من است و كاريش نمي‌شود كرد. دوست و دشمن و ... توجه دارند كه چه مي‌سازم و به شدت زير ذره‌بين هستم. من فيلم‌هايم فيلم‌هايي است كه وقتي از سينما بيرون مي‌آيي تازه شروع مي‌شود و آنچه كاشته‌ام مخاطب را درگير مي‌كند. حتي عليه خودم و فيلمم عمل كند باز هم هست. واكنش‌ها و قلم‌هايي كه جوان هم هستند و شايد از سر دلخوري و علاقه عجله مي‌كنند. گزارش يك جشن، فيلم يك‌بار ديدن نيست و بايد تنش‌ها بخوابد تا فيلم ديده شود. وي در پاسخ به سوال طالب‌زاده كه «آيا در ساخت فيلم گزارش يك جشن براي رساندن به جشنواره فيلم فجر عجله داشتيد؟» گفت:فيلم با آرامش كامل ساخته شده است. در 64جلسه فيملبرداري شده و مونتاژ و صداگذاري آن را با آرامش ساخته‌ام و اصلا بلد نيستم عجول فيلم بسازم. كارگردان فيلم برج مينو همچنين درباره اين مطلب كه فيلم گزارش يك جشن طعنه جدي به مسائل سياسي و اتفاقات سال 88 كشور ايران مي‌زند و آيا عمداَ به سمت موضوعي مي‌رويد كه تنش‌زا است؟ حتي در بخشي شبيه به موبايل كار را گرفتيد و عمدا به لبه تيغ مي‌رويد، نيز توضيح داد: نكته بسيار ظريفي است. اينها بحث‌هاي جدي است و ادب كار كردن من است. من در فيلم از كرخه تا راين ورود به حوزه‌هايي داشته ام كه تنش‌زا بوده است. اصلا نشستن كنار و وارد دايره آتش نشدن ادب من نيست. شايد بگوييد كه دعوت اين وسط چه بود؟ دعوت هم آتش است. براي من و موقعيتي كه دارم آتش است. سر كرخه هم همين بحث بود و شروع كردند به كم كردن آن. حتي آن موقع آقاي پورنجاتي گفت كه زهر فيلم را كم كرديم كه تلويزيون پخشش كرده بود. خاكستر سبز هم همين بحث بود كه چرا اين بلند شد رفت بوسني؟ من از منظر درام و وارد شدن به تغزل آن را مي‌ديدم كه بحث كشيد به مجلس و محكوم كردن آقاي لاريجاني كه دفاع كرد و بخشي هم يقه آقاي زم را در حوزه هنري گرفتند. **مي‌گويند حاتمي‌كيا از اول نفوذي بوده است وي ادامه داد: سر فيلم‌هاي بعدي هم همين موضوع پيش آمد. سر فيلم برج مينو هم همين بود كه همه وسايل را از ما گرفتند. گفتند با زباني از دكل حرف مي‌زند كه معنا ندارد. يعني چه يك زن به بالاي دكل برود. اما فيلم عاشقانه من در آن زمان فيلم برج مينو بود. مني كه در جبهه هستم در آن موقعيت به تو فكر مي‌كردم اي همسرم. فكر عينيت دادنش در هنر تعريف دارد. سر فيلم موج مرده هم غوغا شد تا رسيد به وصل نيكان. يا روبان قرمز هم همين بحث‌ها بود و ما قاچاقي وسايل سر صحنه مي‌آورديم و همه از روي محبت و دلسوزي بوده است. اين جمله كه حاتمي‌كيا ديگر از دور خارج شده و ... هميشه از فيلم كرخه تا الان بوده تا الان و اوجش الان است و نفاقم را هم تعيين كرده‌اند كه منافق بوده و اين از اول نفوذي بوده است. اين كارگردان در ادامه سخنانش در برنامه تلويزيون راز تصريح كرد: نوع فيلم‌سازي من هميشه اين جو را داشته است. گزارش يك جشن را بايد با تامل ديد. شرايطي كه در اين چند سال اتفاق افتاد را نمي‌توانيم نبينيم. در ادامه اين برنامه طالب‌زاده خطاب به حاتمي‌كيا گفت: شهيد آويني اين شرايط را ديد و هشدار هم دراين باره داد كه عجولانه قضاوت نكنيد. جملاتي هم درباره شما، وصل نيكان و از كرخه تا راين دارد و حسش را بسيار زيبا پياده كرد و حتي درباره آينده شما نيز مطالب بسيار قشنگي دارد كه حاتمي‌كيا در جواب گفت: اين موقعيت غصه‌اي است كه امثال ما داريم. مقتداي ما در سينما كيست؟ من كه اصلا دستياري هم نكردم و از اول سوپر 8 دست گرفتم و با بال جريان رنگي مثل جبهه و جنگ توانستم مسير را بخوانم و جلو بيايم. آدم‌هايي نظير شهيد آويني كه مي‌دانستند بايد دفاع بسازند، من بايد به عمق بروم و شايد در اين جريان بوي بد هم بگيرم. آن وقت من را نبينند و از كنار اين موضوع بگذرم. ما مدافع نداريم و اين كه كساني باشند كه ادب اين كار را بشناسند، نمي‌شناسم. فيلمسازي مثل من كه هميشه هم مورد اتهام است، اگر بخواهم پليس در فيلم داشته باشم بايد قاچاقي بسازم و نمي‌تواند غير از اين باشد. اصلا در ساختار جا نمي‌گيرم. بگويم دارم فيلم مي‌سازم در اين موضوع اصلا اگر بخواهي با آنها صحبت كني در اين باره كاسه كوزه‌ات را به هم مي‌ريزند. كارگردان فيلم سينمايي آژانس شيشه‌اي عنوان داشت:‌من اصلا زبان پروازم، زبان خودم با سقف پرواز مخصوص خودم است و معمولا آنها از من عقب تر هستند و اگر غير از اين باشد حالم بد مي‌شود و نمي‌توانم فيلم بسازم. وقتي دارم توضيح مي‌دهم كه فضاي فرهنگي را امنيتي نكنيد كه اگر اين كار را بكنيم اتفاق بدي مي‌افتد و كاملا فوكوسم روي اين نقطه است، شروع به نشانه‌سازي‌هاي عجيب و غريب از فيلم مي‌كنند. باشد، خيلي خوب است. حاتمي كيا را بزن زمين مباركت باشد. خيلي خوب است كه نفاق را از من كشف كنيد. آيا درست است اين حرف‌ها؟ كو كسي كه از ما دفاع كند؟ من وارد حوزه‌ه‌اي مي‌شوم كه ملتهب است. **گزارش يك جشن همه وجود من است وي ادامه داد: سر فيلم از كرخه تا راين 500 صفحه نقد گذاشتند روي ميز آقاي خامنه‌اي از طرف جانبازان كه اين فيلم آبروي ما را برده است. اگر اينطور باشد كه ما را زمين مي‌زنند. اما من كوتاه نمي‌آيم و وارد اين حوزه‌ها مي‌شوم. هميشه هم همين‌طور بوده است. فيلم به رنگ ارغوان چطور بود؟‌غصه خوردم بس كه گفتم اين فيلم عميق است و 5 سال بايد صبر كنيم تا متوجه شوند. به من مي‌گويند تو از مؤلفه‌هايي استفاده مي‌كني كه نشانه‌هاي روز است. بله. من قطعا اين كار را مي‌كنم. مگر قرار است فيلم كهنه بسازم؟ و يا از من قرار است فيلم عادي ببينيد؟ من اين كار را نمي‌كنم. به آويني هم در بحث وصل نيكان گفتم كه من جور ديگري بلد نيستم. من اصلا نمي‌فهمم چجوري مي‌سازم. من يك مرحله فيلم‌سازي دارم كه عقلم است و تحقيق مي‌كنم و از مرحله‌اي رها مي‌كنم و چشمم را مي‌بندنم و پرواز كور مي‌كنم. اگر چشمم باز باشد كه وحشت مي‌كنم. پرواز با چشم روشن اصلا كار من نيست و نتيجه مي‌شود فيلم‌هاي من. حاتمي‌كيا پس از پخش لحظاتي از فيلم گزارش يك جشن در برنامه تلويزيون راز اظهارداشت: اين فيلم همه وجود من است و لكنت آن هم مال من است. اف باشد بر منتقدي كه مي‌گويد براي ما اصلا اهميتي ندارد و فيلم بايد فيلم باشد. يعني چه؟ من وارد حوزه‌اي مي‌شوم كه حوزه سختي براي بيان است. شما اصلا جرات نداريد كه وارد آن شويد ولي من آن را مي‌سازم. من در جبهه هم قاچاقي فيلم مي‌ساختم. اصلا ممكن است كه فيلمي بسازم كه آن طور نخواهم كه بشود ولي صفحه تاريخ كشور من است. **متعلق به هيچ رنگ، حزب و گروهي نيستم وي با بيان اينكه يتيم حوزه فرهنگي هستيم، گفت: من كسي را ندارم كه به او اقتدا كنم و بگويم او مي‌ايستد به پاي ما. هيچ كس نيست و مي‌گذارند هركس با هر ادبياتي و بي‌ادبي و بي‌اخلاقي هرچه مي‌خواهد بگويد و حمله كند. اگر محافظه كار بودم‌، اين فيلم را نمي‌ساختم. من دلم مي‌خواست حرف روزم را با تعبيري كه خودم مي‌فهمم در اين فيلم بسازم. من متعلق به هيچ رنگ و حزب و گروهي نيستم. نه الان بودم نه آن موقع. نه آن موقع كولي دادم به چپ و راست و ايكس و ايگرگ و نه الان. هميشه هم خواستم اين را بفهمانم كه من خودم هستم و من را با اين كارت‌ها تقسيم‌ نكنيد. حاتمي‌كيا تصريح كرد: اين حوزه دردهايي دارد كه وارد خط كشي‌ها نمي‌شود. حرف‌هايي بايد بزنم كه مال همين جامعه است و كو مدافعي كه بداند ما در اين حوزه مي‌رويم، ممكن است زخم برداريم، لكنت برداريم و لباس‌هاي كثيف پيدا كنيم. آن وقت بنشينند و راحت فيلم را نگاه كنند. دارند ميلرزند اين فيلم را مي‌بينند آن وقت مي‌گويند اين فيلم ادبيات اول انقلاب دارد. بابا بچه بنشين سر جايت. تو حالا بايد بروي و ادبيات فيلم‌سازي را ياد بگيري. به گزارش فارس، حاتمي‌كيا در بخش ديگري از سخنان خود گفت: من وارد دايره‌هاي ملتهب مي‌شوم و اتهام هم مي‌خورم. فيلم به رنگ ارغوان را كه مي‌ساختم يك‌سري فكر مي‌كردند كه من كارت بلانژ از وزارت اطلاعات گرفته‌ام و رويشان نمي‌شد كه به من بگويند و من مامور وزارت اطلاعات هستم. دوستان هم جلوي فيلم را گرفتند كه سبب خير شد. اصلا از اين جور مشورت‌ها هم نمي‌گيرم. چشمهايم باز است و تلويزيون هم هست. ماهواره هم مي‌بينم و تحليل مي‌كنم و تحليلم را بروز مي‌دهم. اما آنچه بروز مي‌دهم از درون نظام است. مردم و مخاطبان هم مي‌فهمند كه من از درون نظام حرف مي‌زنم. برخي هم بهشان برمي‌خورد كه اهميتي ندارد.نيتم دشمن تراشي نبوده است. من اپوزيسيون نبوده‌ام و پوزيسيون به معني كه بايستم هم نبوده‌ام و هميشه حرف‌هايم را زده‌ام. ** من فرديت خود را دارم حاتمي‌كيا همچنين درباره نگارش متن پيرامون مردم بحرين نيز گفت: اين مسائل غصه من است. بحثي است كه مي‌فهم آن را. من نمي‌توانم به جايي بروم و درباره جايي حرف بزنم كه بخشي از من بوده است؟ بيانيه و گزارش متعلق به يك ذهن است. من دو دو تا چهارتا بلد نيستم و با دلم حركت مي‌كنم. از بيرون اطلاعات متضادي به من مي‌رسد و من بايد تحمل كنم. مي‌فهمم كه گاهي سيستم تحمل ورورد به مسائل سياسي ندارد. من فرديت خودم را دارم. وي همچنين درباره اينكه هنرمند چقدر مي‌تواند اصلاح‌گر باشد، توضيح داد: وقتي تعريف هنر را مي‌كنند و هنري كه امام(ره) اشاره مي‌كرد كه هنر متعهد باشد، هم هنر از دريچه هنر درست است و هم هنر از دريچه تعهد. ورودم به حوزه هنر اين بوده كه كاري كرده باشم. براي من با اين ماموريت اين است كه وارد حوزه‌هايي مي‌شوم كه حرف بچه‌هايي از اين مملكت را بزند. من بايد از خاورميانه با اين مختصات حرف بزنم و اينكه مي‌شود اينطور نبود. من گريه‌ام مي‌گيرد كه برخي جوانان را مي‌بينم كه روبروي هم مي‌ايستند. اينها بحث‌هايي است كه كاش تحمل نظام مي‌گذاشت كه وارد آن حوزه‌ها بشويم و نظام هنوز عصبي است. درام گزارش يگ جشن وقتي شكل گرفت كه وقتي جوانان مي‌خواهند خودشان را بشناسند اگر فضا امنيتي بشود، فضا به سمت ديگري مي رود و كيست كه اين مساله را انكار كند؟ كارگردان فيلم دعوت همچين درباره اينكه چقدر لازم است كه بچه‌هاي فرهنگي كنار اين جريان قرار بگيرند؟ عنوان داشت: وقتي بود كه به آقاي يونسي وزارت اطلاعات گفتم كار شما پنهان كردن كاري است. خدا رحمت كند آويني را. ما آن زمان به جبهه مي‌رفتيم كه فيلم بگيريم ولي برخي پشت به ما مي‌كردند و به ما برمي‌خورد. اما مرتضي نريشني روي تصوير گذاشت كه اي عزيز كار تو پنهان كردن است و كار من عيان كردن. مامور نظامي كار خود را مي‌كند و من هم كار خودم را اما نبايد ساختار دستش باشد. بعضي وقت‌ها برخي تعريف‌ها نبايد در اختيار آنها باشد. وقتي حوزه فرهنگي است بايد دست اهالي فرهنگ باشد. هركدام قواعد خود را دارد. درباره مساله حجاب هم اين مساله اتفاق افتاد كه برخورد انتظامي جواب نمي‌دهد. او درباره اين مطلب طالب‌زاده كه ايران الگوي خاورميانه و زير ذره بين است، وقتش نرسيده كه در حوزه هاي نظامي هم افراد فرهنگي حضور داشته باشند؟ گفت: افرادي كه بايد تفنگ دستشان باشد و نظامي باشند نبايد در حوزه‌هاي فرهنگي باشند. دعوا از جايي شروع مي‌شود كه زمان جنگ شما مي‌گفتيد برو تو اين جبهه يا نرو. اما الان به شهر آمده‌ايم و جاهايمان تغيير پيدا كرده است. مثل خانواده‌هاي سنتي كه همه راه‌ها را بسته‌اند و جوانشان به دانشگاه مي‌رود و بافت خانواده به هم مي‌ريزد. ثابت شده كه ما مي توانيم با احترام با هم حرف بزنيم. منتها واي به وقتي كه فضا امنيتي باشد و كسي كه قدرت دارد مي‌گويد من حرفم را مي‌زنم. الان و در سال 90 جاي آدمهاي استخوان دار فرهنگي خالي است كه حرفهاي جدي داشته باشند. اگر تحمل ايجاد شود، خيلي از كساني كه كنار ايستاده‌اند، وارد مي‌شوند. **چرا لحن دوستان و دشمنان در مواجهه با آثار من يكي شده است؟ وي همچنين درباره رواج نااميدي در آثار برخي فيلمسازان نيز اظهارداشت:‌ من نمي‌بخشم خودم را كه فيلمي بسازم كه مخاطبم را نااميد كنم. من چه كسي هستم كه اين كائنات بزرگ را نبينم و بگويم آسمان را ابر گرفته است. خيلي بي‌انصافي و بي‌اخلاقي است كه يك فيلمساز يا هنرمند خفقان ايجاد كند و اين خفقان خيلي بدتر از خفقان سياسي است كه بخواهيم بگوييم هيچ اميدي نيست و همه بلند شويم و برويم آن ور آب. غصه هم مي‌خورم كه خودي و غيرخودي درهم شده است. گزارش يك جشن را جريان راديكال سياسي با همان تندي مي‌زند كه اپوزيسون مي‌زند. چرا اين دو لحنشان يكي شده است؟ من دلگير اين زدن‌ها نمي‌شوم. غصه من كشورم است كه مال ماست و اين نظام بايد اصلاح شود و همه هم مي‌دانيم كه اين اتفاق بايد بيافتد. حالا اگر اين حرف را نگوييم، مي‌شود فيلم من كه 5 سال متوقف شد و وزارت ارشاد بايد تصميم مي‌گرفت ولي آن طرف تصميم گرفت. بخشي از فيلمسازي من متعلق به من نيست و به همين دليل سه سال فيلم نساختم. اين موضوع مداقه مي خواست و ميخواستم حرفي بزنم كه رويش مطالعه شده است. **چه كنم كه امروز حرف زدن از امثال شهيد چمران بوي نا مي‌دهد؟ حاتمي‌كيا در بخش ديگري از سخنان خود تصريح كرد: من مي‌خواستم فيلم چمران را بسازم و رويش كار مي‌كردم اما بعد از فيلم گزارش يك جشن با من تماس گرفتند و مي‌گويند ما فكر كرديم و ديديم كه روي بودجه مشكل داريم. تهيه كننده دولتي تو فكر كرده‌اي كه من با تو طرف هستم سر چمران؟ جايي كه احساس كنم بايد حرف بزنم اين كار را مي‌كنم با تمام قوا. آن زمان ديگر تكنيك را كنار مي‌گذارم و جور ديگري كار مي‌كنم. نمي‌شود به راحتي اين حرف‌ها را گفت. او همچنين درباره انتخاب چمران نيز توضيح داد:‌ من چمران را دوست داشتم. چه كنم كه الان فضاي حرف زدن از امثال چمران بوي نا مي‌دهد و كار را سخت مي‌كند؟ والله هويت ما از آنجا (جبهه ها)سرچشمه مي‌گيرد و آب‌هاي زمزم ما آنجا بوده است نه اينكه نان داني براي برخي شود. فيلمنامه را نوشتم، شايد تهيه‌كننده آقاي پيرهادي خوشش نيايد. فيلمنامه را مي‌خوانند و مي‌گويند تو مي خواهي بروي همين راكه نوشته‌اي بسازي؟ نه مي‌خواهم چيز ديگري بسازم و حكومت را سر و ته كنم.!!! آخر اين چه سوال‌هايي است كه از من مي‌كنيد؟ حيا نمي‌كنند اين‌ها. به من مي‌گويند تو فرصت داري. آره من اصلا مسلسل دارم اما با آن بانك زده‌ام يا دفاع كرده‌ام؟ اين مسئوليت من را بيشتر مي‌كند. كارت بلانژ به چه درد من خورد؟ فقط مسئوليت گردن من افتاد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت