"مجموعه «ارمغان تاریکی» سیاسی نیست"

کد خبر: 139743

کارگردان مجموعه تلویزیونی "ارمغان تاریکی" تاکید کرد این سریال سیاسی نیست ،او فیلمساز سیاسی نیست و می‌توان مجموعه را داستانی عاشقانه دانست که رنگ سیاسی دارد.

مهر: مجموعه تلویزیونی "ارمغان تاریکی" به نویسندگی و کارگردانی جلیل سامان و تهیه‌کنندگی سیداحمد کاشانچی از شبکه سه پخش می‌شود. وقایع و رویدادهای این سریال تلویزیونی از سال‌های آغاز دهه شصت هجری شمسی آغاز می‌شود. سال‌هایی که ایران از یکسو درگیر جنگ تحمیلی با عراق است و از سوی دیگر با بحران‌های سیاسی پیچیده مواجه است. نویسنده و کارگردان با روایت فراز و نشیب‌های زندگی جوانی دانشجو به نام مجید که دانشجوی رشته عکاسی است رویدادهای مهم این دوره از تاریخ کشور را به تصویر می‌کشد. مجید در اوایل انقلاب جذب یکی از سازمان‌های سیاسی شده و به دلیل هوش و ذکاوت خود مورد اطمینان قرار می‌گیرد و به او ماموریت مهمی واگذار می‌شود. آرش مجیدی ایفاگر نقش مجید شخصیت اصلی این سریال است و امیر آقایی، سودابه بیضایی، لیلا زارع، مجید مشیری، شهین تسلیمی، مجید سعیدی، حمید رضا هدایتی، سعیده عرب، امیر غفار منش، علی ابوالحسنی و... نیز دیگر بازیگران این سریال هستند که مقابل دوربین محمد افسری ایفای نقش کرده‌اند. به همین دلیل با جلیل سامان نویسنده و کارگردان این پروژه گفتگویی انجام داده‌ایم که در پی می‌خوانید. *خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و هنر: مجموعه تلویزیونی "ارمغان تاریکی" یک درام روانشناسانه است که در بستر سیاسی شکل گرفته است و موضوع آن در سال‌های 60 روایت می‌شود. از آن زمان تاکنون معماری شهر خیلی فرق کرده است و ساخت مجموعه درباره این دوره را با دشواری‌هایی همراه می‌کند. چه شد این موضوع را انتخاب کردید؟ - جلیل سامان، کارگردان: در ابتدا موضوع سریال "ارمغان تاریکی" درباره سازمان مجاهدین نبود. طرحی که من به شبکه بردم، یک طرح عاشقانه بود. مردی که بعد از سوختن صورت زنش در اثر انفجار آبگرمن دست به کاری می‌زند و دچار بحران می‌شود. این زن ماجراهایی داشت که به این معنی بود که یک آدم متعالی دست به کاری می‌زند، اما بعد خواستم از زاویه دیگر به این متعالی شدن نگاه کنم. عشق ساختگی میان دو نفر است که بعد شکل دیگری به خودش می‌گیرد. برای این عشق ساختگی به سازمان مجاهدین رسیدم. نمی‌توانستم طور دیگری بپردازم. به همین دلیل قصه مجید را نوشتم که برای سازمان مجاهدین ماموریت دارد و به دنبال یک عشق ساختگی است، اما بعد ذره ذره این عشق واقعی می‌شود. پس محتوای سیاسی از ابتدا در فیلمنامه نبود. بعد از تغییر فیلمنامه و طرح من خیلی نگران بودم که مطرح کردن سازمان مجاهدین ترکه زدن به مرده باشد، اما به مرور این نگرانی برطرف شد و بعد شروع به تحقیق درباره سازمان مجاهدین کردم، چرا که می‌خواستم قصه درست روایت شود تا در ارائه اطلاعات در قالب نمایش اشتباهی صورت نگیرد. *با توجه به اینکه موضوع سریال در سازمان مجاهدین می‌گذشت و حساس بود آیا با ممیزی‌های تلویزیون رو به رو نشدید؟ - نه با ممیزی مواجه نشدیم. گرچه موضوع سریال حساس بود. من هم نگران بودم بخش‌هایی از صحبت‌های شخصیت‌ها حذف شود؛ اما سازمان صدا و سیما به ویژه شبکه سه خیلی هوشمندانه برخورد کرد و ما ممیزی نداشتیم. شاید به خاطر فضای سالم کار بود که سعی کرده بودیم خیلی واقع‌بینانه به همه چیز نگاه کنیم. هیچ بخشی از کار تا به امروز حذف نشده است. فقط یک بخش از کار در پس زمینه‌اش صدای شجریان پخش می‌شود که در تکرار سریال این بخش در آورده شد که این مسئله به خاطر این بود که خود ایشان راضی نبوده اند که آثارشان از تلویزیون پخش شود. *معمولاً کارگردانان از همکاری با ناظر کیفی گلایه دارند که تعامل خوبی میان آنها حاکم نیست. در این پروژه شما با مشکلی در این باره رو به رو نشدید؟ - بهتر است بگویم که ما ناظر کیفی نداشتیم. لیلا زارع و آرش مجیدی در نمایی از مجموعه "ارمغان تاریکی" *نگاه کمی ناظر کیفی به کار شما را در تولید دچار مشکل نمی‌کرد؟ - تعداد کمی از ناظران کیفی هستند که به کیفیت کار کمک می‌کنند. در محتوای سریال "ارمغان تارکی" آقایان مهدی ارگانی و محمود رضا تخشید مدیر گروه فیلم و سریال و شورای طرح و برنامه کمک می‌کردند. *فکر می‌کنم زمان کمی که در پیش‌تولید داشتید به کار لطمه زده، با توجه به اینکه ساخت چنین مجموعه‌ای که روایتگر سال‌های 60 باشد کار دشواری است. - ساخت مجموعه "ارمغان تاریکی" دشوار بود و زمان کم در پیش‌تولید ما را دچار مشکل کرد. من سعی کردم هر پلان درست و دقیق باشد تا بتوانیم فضاسازی درستی از آن سال‌ها داشته باشیم. به هر حال کار سختی بود؛ چون بینندگان سال‌های 60 را به خاطر می‌آورند و می‌دانند فضای شهر و آدم‌ها چطور بودند و نباید کوچکترین اشتباه را می‌کردیم. *لیلا زارع بازیگر نقش سارا در ابتدای حضورش در مجموعه بازی روانی ندارد و بیننده کمتر می‌تواند با او ارتباط برقرار کند. چرا این اتفاق افتاد؟ - مثلاً در کدام بخش‌ها؟ *در بخش‌هایی که مجید در عکاسی می‌کند و سارا برای او غذا می‌برد یا در دیگر صحنه‌ها؟ - نه، به نظرم آن صحنه‌ها را لیلا زارع به خوبی بازی کرده است و بازی خوب و تاثیرگذاری دارد. البته باید در این قصه این اتفاق می‌افتاد که سارا از دید یک فرد سازمان دیده می‌شد. او باید مثل یک آدم خشک بود که مجید نمی‌توانست با او ارتباط برقرار کند و ذهنیت خاصی درباره او داشت و در چهارچوب‌های ذهنی‌اش او را می‌دید تا اینکه ذره ذره این ذهنیت تغییر کرده و با او ارتباط برقرار می‌کرد. مثلاً مهربان‌ تر شود یا عاشق‌انه تر نگاه کند. در مجموع بازی لیلا زارع روان و خوب است. البته دیدگاهها متفاوت است و قابل احترام. *تحقیقات و نگارش این پروژه چه قدر زمان برد؟ - تحقیق و نگارش این پروژه حدود دو سال طول کشید. البته این طور نبود که من در این دو سال مرتب متمرکز باشم. با تمرکز می‌توانست یک سال طول بکشد، اما برای این پروژه تحقیقات زیادی کردم. خیلی کتاب خواندم که البته برای قصه از تخیلات هم استفاده کردم. *در این مجموعه از عبارات سازمان مجاهدین هم عیناً استفاده می‌شود که کاملاً مستند است. چقدر از این کار مستند بود و چقدر برای حفظ دراماتیک کار از تخیلات بهره بردید؟ - تحقیقات کمک زیادی به تخیلات می‌کند و جهت کار را تصحیح می‌کند. بله من از اصطلاحاتی استفاده کردم که عین عبارات سازمان مجاهدین بود و عمداً هم این اتفاق افتاد؛ اما نمی‌خواستم کار خیلی مستند باشد تا بیننده پس بزند، بلکه سعی کردم از تخیل هم برای حفظ بار دراماتیک کار استفاده کنم و سمپاتی میان مجید و سارا را ذره ذره بیننده درک کند. علاوه بر آن خواستم چهره فربیننده افراد سازمان مجاهدین تا پایان قصه باشد مثل مهری که تا پایان عاشق می‌ماند. *اتفاقات این مجموعه از سال‌های 60 شروع می‌شود و به سال 75 می‌رسد، چرا روایت قصه را از زمان حال شروع نکردید و با فلاش بک گذشته را تداعی نکردید؟ - می‌خواستم مخاطب را در موقعیتی قرار دهم تا قصه را ذره ذره درک کند. بیننده هم روایت خطی و کلاسیک را بیشتر دوست دارد و این روایت خطی این طور است که باید از یکی بود یکی نبود شروع می‌شد. *یعنی به نظرتان مخاطبان تلویزیون روایت غیر خطی را نمی‌پسندند و با آن ارتباط برقرار نمی‌کنند؟ - نه، منظورم این نبود. من برای قصه "ارمغان تاریکی " ترجیح دادم روایت این طور باشد. چون اتفاقات گذشته زیاد بود نمی‌شد فلاش بک باشد. *با توجه به تولید انبوه فیلم و سریال‌ها توانستید بازیگرانی که مدنظر داشتید را برای این پروژه جذب کنید؟ - صد در صد آنچه که می‌خواستم نشد. به هر حال انتخاب بازیگر در کارهای سینما و تلویزیون سخت شده است و انرژی زیادی می‌برد. از سوی دیگر بازیگر سالاری نیز حاکم شده و بازیگران دستمزدهای بالایی را می گیرند. در این پروژه آرش مجیدی، لیلا زارع و امیر آقایی انتخاب‌های اولم بود، اما برای انتخاب نقش مهری خیلی دیر به سودابه بیضایی رسیدم. *چرا؟ - به دلیل اینکه تعریف دیگری از این کاراکتر داشتم و بعد تعریفم را تغییر دادم و به او رسیدم. *چه تعریفی از نقش مهری داشتید؟ - برای او ویژگی‌هایی به لحاظ بازی و فیزیک در نظر داشتم و توقع‌ام متفاوت بود. البته بیشتر از این هم تمایل ندارم بگویم، اما در نهایت خانم بیضایی انتخاب شد که با انرژی و همدلی که داشت توانستیم نقش مهری را به خوبی در بیاوریم و خانم بیضایی بازی خوبی داشت. *و صحبت آخر. - به نظرم بهتر است مجموعه "ارمغان تاریکی" به عنوان یک سریال عاشقانه دیده شود، چون کار عاشقانه است که در یک بستر سیاسی اتفاق می‌افتد. این کار سیاسی نیست. من هم یک فیلمساز سیاسی نیستم. ما نگاه کلی به سازمان مجاهدین داشتیم و در این مجموعه می‌خواستیم به یک تفکر مثل تفکر بشرزاد برسیم. سازمان مجاهدین یک بهانه بود برای رسیدن به یک عشق. امیدوارم توانسته باشیم حرف خودمان را بزنیم.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت