سروشسیما و الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت / دنبال فیلم نگردید!
یکی از کاربران «فردا» در مطلبی که برای سایت ارسال کرده نوشته است
شنبه در اینترنت، تبلیغ «48 قصه قدیمی اسکوپ برای کودکان» را دیدم. از این فروشندههایی که قبلاً کنار خیابان دستفروشی میکردند و حالا محصولاتشان را از طریق پست میفروشند. فرم خرید را پر کردم. 5 هزار تومان برای یک دی وی دی و 1500 تومان برای پست پیشتاز. سهشنبه پیک موتوری، بسته را آورد و پول را گرفت و رفت. یکشنبه، برای کار پژوهشی درسی در مقطع کارشناسی ارشد، به فیلم سخنان نخبگان در «اولین نشست اندیشههای راهبردی در حضور رهبری؛ الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت» نیاز پیدا کردم. فیلم سخنان شخص رهبری عزیز، و خلاصهای از سخنان مهمانان، در سایت رهبری وجود داشت اما فیلم کامل نشست، نبود. بعد از جستجو، متوجه شدم در آرشیو دیجیتال سیما هم چیزی نیست. تنها راه، خرید فیلم از شرکت «سروش سیما» بود. شمارههای تلفن (10 خط) را از سایت سروش سیما یادداشت کردم. دوشنبه، چند بار تماس گرفتم، با چند خط. کسی جواب نداد. بعد از ظهر تماس گرفتم. متوجه شدم 12 تا 13، وقت ناهار بوده است. با خانم اپراتور صحبت کردم. خانم اپراتور گفت اصلاً برای چی چنین فیلمی را میخواهید؟! توضیح دادم برای یک کار درسی لازم داریم. آرشیوشان مشکل داشت. چند دقیقهای طول کشید تا با کمک همدیگر توانستیم فیلم مذکور را پیدا کنیم. نظر خانم اپراتور این بود که فیلم این نشست در دو قسمت در 11 و 13 آذر پخش شده است. اما من فکر میکردم 11 آذر، سخنان رهبری پخش شده و 13 و 14 آذر، سخنان مهمانان. بالأخره حرف خانم اپراتور را پذیرفتم. شماره حساب پرداخت اینترنتی را گرفتم و قرار شد بعد از واریز، شماره فیش را به ایشان اطلاع دهم تا برنامه را بفرستند. دو قسمت حدود 80 دقیقهای در دو دی وی دی، هر کدام 8 هزار تومان. شماره پرداخت اینترنتی را در سایت بانک مربوطه، تبدیل به «شبا» (شماره بانکی ایران) کردم و در سایت بانکی که حساب داریم سعی کردم از طریق «حواله بین بانکی» (ساتنا) به حساب بریزم. پیغام خطا میداد. حالتها و گزینههای مختلف را امتحان کردم ولی واریز نشد. با یکی از دوستان تماس گرفتم و راهنمایی خواستم. او هم از محل کار، امتحان کرد. گفت باید با امور مالی شرکت تماس بگیری و کد رهگیری بگیری تا بتوانی از «ساتنا» استفاده کنی. بیخیال پرداخت اینترنتی شدم. سهشنبه، بعد از ظهر وقت کردم پول را در یکی از شعبات واریز کردم. 16 و 5 دقیقه تماس گرفتم تا شماره فیش را اطلاع دهم تا سفارش قطعی شود. خانم دیگری گوشی را برداشت و گفت ساعت کاری تا 16 است و الآن نیستند. چهارشنبه، با شماره سروش سیما (همان اپراتور) تماس گرفتم. شماره فیش را دادم. نام برنامه مورد نظر را پرسید. گفتم نشست الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت در حضور رهبری. خانم اپراتور گفت چنین برنامهای نداریم. گفتم من دوشنبه با خود شما صحبت کردم و این تاریخها را هم به من گفتید. از من اصرار و از ایشان با عصبانیت، انکار. تا این که کاشف به عمل آمد انگار برنامهای با نام اندیشههای راهبردی هست. خیالم راحت شد. سفارش قطعی شد. خانم اپراتور پرسید حضوری دریافت میکنید یا با پیک بفرستیم؟ تعجب کردم. گفتم یعنی بیایم آن جا؟ نه با پیک بفرستید دیگه. گفت تا 4 روز کاری آینده فرستاده خواهد شد. فقط خانه باشید چون قبلش تماس میگیرند و سفارش را تأیید میکنند. دوشنبه هفته بعد، پیک سروش سیما، بسته را آورد. دو دی وی دی، 16 هزار تومان و 3 هزار تومان هزینه پیک. با خوشحالی دی وی دی اول را گذاشتم داخل دستگاه. واقعاً دیر شده بود و باید هرچه زودتر کار را شروع میکردیم. برنامه باز شد. عرق سردی بر بدنم نشست؛ فیلم «لیلی با من است»! حالا کاش خود فیلم بود؛ نقد فیلم بود! دی وی دی دوم را گذاشتم. قسمت اول سخنان مهمانان بود. یعنی همان طور که من گفته بودم، 13 آذر، قسمت اول بود. سریع با همان خانم اپراتور تماس گرفتم. قبول نمیکرد که اشتباه شده است. قرار شد بررسی کند و من فردا دوباره پیگیری کنم. سهشنبه، تماس گرفتم. خانم اپراتور گفت بررسی کردهایم و دیدیم که برنامه را درست فرستادهایم. صدایم را بالا بردم که یعنی چی؟! یک شماره تلفن دیگر داد. ظاهراً رده بالاتر بود. حدود ساعت 14 تماس گرفتم. بعد از دو سه بار تماس یکی برداشت. گفتم با آقای [...] کار دارم. گفت هنوز از ناهار برنگشتهاند. یک ساعت بعد تماس گرفتم. وصل کردند برداشت. جریان را توضیح دادم. پرسید میشود دی وی دی را حضوراً بیاورید تا چک کنیم؟ باز صدایم را بالا بردم ... . قول داد پیگیری کند. قرار شد فردا تماس بگیرم. چهارشنبه، تماس گرفتم. همان یکی دیگر (!) برداشت. گفت برای آقای [...] مشکلی پیش آمده و امروز اصلاً نیامدهاند. گفتم من چه کنم؟ گفت چه کمکی میتوانم بکنم؟ من یک بار دیگر ماوقع را شرح دادم. قول داد شنبه بعد، حتماً بفرستد و البته لطف میکنند و هزینه این ارسال را خودشان میپردازند. شنبه و یکشنبه هفته سوم، خبری نشد. دوشنبه هفته سوم، ساعت 13 و 5 دقیقه با شماره آقای [...] تماس گرفتم. باز، همان یکی دیگر برداشت و گفت آقای [...] رفته ناهار. باز هم پرسید چه کمکی میتوانم بکنم؟ با عصبانیت برای بار سوم جریان را توضیح دادم و کد رهگیری را دادم. رایانهاش را چک کرد و گفت برنامه را فرستادیم که! تازه فهمیدم که منظورش همان ارسال اول است و اصلاً چیزی درباره شکایت من در سیستمشان ثبت نشده. پرسیدم این آقای [...] مسؤولیتش در سروش سیما چیست؟ نمیگفت. بالأخره بعد از چند بار سؤال، گفت مسؤول پیگیری است (!) ... دو هفته گذشته است. هنوز دی وی دی اول به دستم نرسیده و امیدی هم ندارم که برسد. کارم روی هوا است. آبرویم پیش استادم رفته. چند بار عصبانی شدهام و از عصبانیت آخر، سر درد گرفتهام. و حالا دارم به الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت فکر میکنم ...
دیدگاه تان را بنویسید