نابودی طبیعت و خون محیط بانانی که پایمال می شود
چرا 420 جنگلبان عاشق در طول سه دهه گذشته بايد كشته يا دچار نقص عضو شوند و هنوز هيچ يك از عاملين جنايت نه براي آن يكصدو شش محيطبان و نه آن 420جنگلبان به مجازات نرسيده باشند! خانوادههاي 80 تن از محيطبانان شهید حتی نتوانستهاند از حق و حقوق خانواده شهيد بهرهمند شوند.
؛ همگي اتفاقات تلخي که برای محیط زیست و حیات وحش کمیاب و بکر ایران رخ می دهد فجایعی است که هنوز بسیاری از مسوولان به عمق آن پی نبرده اند. فجایعی همچون آتش سوزی در جنگل، خشکاندن ساحل برای اجرای پروژههای نفتی، از سرگیری مجدد عملیات جاده در جنگل ابر، لغو قانون خروج دام از جنگل در بیخبری مسئولان سازمان جنگلها و مراتع، احیای زیستگاه میانکاله برای ببرهای وارداتی و خشکشدن دریاچه ارومیه چیزهایی است كه كه سراسر محيط زيست ايران را مثل تار هاي عنكبوت در برگرفته است. در هيچ كجاي دنيا بدون نظريه هاي غير كارشناسي اقدام به ساختن سدهاي پي در پي نمي كنند كه درياچه ها و تالابهاي مختلف رو به نابودي بروند. در هيچ كجاي دنيا اقدام به كشتن مرجان هاي منحصر به فرد نمي كنند تا پروژه هاي نفتي را پيش ببرند. در هيچ كجاي دنيا آتش سوزي جنگل هاي منحصر به فرد و بكر تا اين حد بيش از حد و به هر دليل واهي رخ نمي دهد كه بعد از وقوع هم با قاطر و الاغ براي خاموش كردنش اقدام كنند. تا كي بايد با چنين مشكلاتي مواجه شد؟ تا زماني كه ديگر نه جنگلي نه جانوري نه دريايي نه تالابي نه... نه .... برايمان باقي نماند؟ همه كارشناسان به فكر آينده گان هستند اما با اين وضعيت فعلي و كوتاهي مسوولان در انجام وظايفشان ديگر بايد گفت كه آينده گان پيشكش، ديگر براي خودمان هم نه طبيعتي نه محيط زيستي باقي نخواهد ماند.... اين ها همگي سوژههایی است كه نشان از غمانگیز بودن وضعیت محیط زیست کشور دارد اما غمانگیزتر از همه این سوژهها شهادت محیطبان جوانی است که هنوز 30بهار از زندگیاش نگذشته بهدست شکار کشان پرپر میشود. سعید پرهام صدوششمین محیط بانی است که قربانی دفاع از کیان طبیعت میشود. شهادت یک محیط بان دیگر به گزارش «فردا» ، سعید پرهام، سومین محیطبانی است که طی دهه80 در خراسان شمالی به شهادت میرسد. غلامحسین علیزاده و یحیی شاهکو محلی پیش از این، در مقابل متجاوزان به انفال و طبیعت سینه سپر کردند همچنانکه 103 محیطبان دیگر جان بر سر دفاع از محیطزیست گذاشتند.
خبر تلخ است و بهت وحیرت از آن فراوان ، نمی دانی چرا؟،آیا ماانسانهااینقدر فرو افتاده ایم که به آسانی جان انسانی دیگر را می گیریم به جرم اینکه از طبیعتی پاسداری می کند که خود ما باعث ویرانیش بوده ایم . خدایا تو خود شاهدی محیط بانان سختی و مشقات این کار را نه درقبال حقوق ناچیزش پذیرفته اند بلکه قدرت و عظمتت را درک کرده اند ،که اینگونه به استقبال لقایت می روند. در حالیكه 29 بهار از عمرش سپری میشد، در جریان دستگیری دو شكارچی و در حالی كه این افراد خاطی را در حال انتقال به پاسگاه محیط زیست گلول و سرآنی در شیروان بود، مورد اصابت گلوله قرار گرفت. به گفته مسئول روابط عمومی محیط زیست خراسان شمالی، شهید پرهام از سه سال قبل به عنوان محیط بان به استخدام محیط زیست استان درآمده و حدود دو ماه قبل پیوند آسمانی ازدواجش را بسته بود. ضاربان از تاریكی شب استفاده كرده و متواری شدند، كه پیگیریهای نیروی انتظامی و محیط زیست استان برای دستگیری ضارب یا ضاربان در حال انجام است. براساس بررسیهای اولیه به عمل آمده از سوی كارشناسان، شلیك تیر به این شهید محیط زیست، توسط اسلحه ژ3 و گلوله جنگی بوده است. شهید پرهام سومین شهید محیط زیست خراسان شمالی است و پیش از این نیز شهیدان غلامحسین علیزاده و یحیی شاه كوه محلی در درگیری با شكارچیان به شهادت رسیدند. برپایه این گزارش، منطقه حفاظت شده گلول و سرانی در شهرستان شیروان واقع شده و دارای حیوانات و پرندگانی همچون قوچ و میش اوریال، پلنگ، گربه وحشی، گراز، سمور سنگی، خرگوش، داركوب قهوهای كه بسیار كمیاب است. محيط بان تبریزی در آستانه نابينايى مطلق باور كنيد، تمام تلاش خود را كردهام تا بدبينانه به «قصهي پرغصهي» مرگ خاموش يكصد و شش محيطبان نگاه نكنم؛ باور كنيد كوشيدهام تا به شكلي توجيه كنم كه چرا 420 جنگلبان عاشق در طول سه دهه گذشته بايد كشته يا دچار نقص عضو شوند و هنوز هيچ يك از عاملين جنايت نه براي آن يكصدو شش محيطبان و نه آن 420 جنگلبان به مجازات نرسيده باشند! حتی يك مورد هم نميتوان يافت كه بتوان اينجا با افتخار از آن ياد كرده و اعلام نمود: دستگاه حافظ عدالت كشور، سرانجام يكي از قاتلان فلان محيطبان يا جنگلبان شهيد را به مجازات رسانده است ... باور كنيد رود هم به ناله افتاده است ...
داشتم فكر ميكردم، مگر ميشود؟ و اصلاً چگونه چنين چيزي ممكن است؟! كه يادم افتاد: تا به حال خانوادههاي حدود 80 تن از محيطباناني كه به شهادت رسيدهاند، حتي نتوانستهاند از حق و حقوق خانواده شهيد بهرهمند شوند، چه رسد به اينكه شاهد مجازات جنايتكاراني باشند كه عزيزانشان را اينگونه ناجوانمردانه، براي هميشه از ايشان گرفتهاند. حتي شنيدهام كه جنازه مطهر برخي از اين شهيدان جان بر كف را - مانند همين يحيي شاه كوه محلي عزيز - اجازه ندادهاند تا در گلزار شهدا دفن كنند!! در عوض متجاوزين به طبيعت و حافظين پاكباز آن، هر روز گستاختر از روز پيش عمل كرده و ميكنند ... جنايتكاري كه در هيبت شكارچي و از فاصلهي يك متري، قلب يحيي شاهكومحلي را نشانه ميگيرد؛ قاتل خونآشامي كه با تيغ موكتبري گردن ناصر پیروی را از تن جدا ميسازد؛ قاچاقچي بزدلي كه منزل يكى از جنگلبانان در اركوازملكشاهى استان ايلام را با نارنجك منفجر ميسازد، آن هم در هنگامي كه همهي اعضاي بيپناه خانواده در منزل حضور دارند و جملگي را راهي بيمارستان ميسازد تا زهر چشم بگيرد؛ يا قاچاقچي خونآشامي كه در يك لحظه ۴ جنگلبان را در استان كرمانشاه به رگبار بسته و به شهادت ميرساند، آن هم در حالى كه در پاسگاه جنگلبانى حضور داشتند؛ و سرانجام آن انساننماي بيوجداني كه شهيد غفارى، جنگلبان شجاع تالشى را در پيش چشم همسر و ۴ فرزندش در نيمههاى شب با ضرب گلولههاى پى درپى از پا درميآورد ... آري، شوربختانه بايد اعتراف كرد كه هنوز هيچ يك از بازماندگان آن شهيدان پاكباز طبيعت مقدس وطن، شاهد مجازات قاتلين سنگدل عزيزانشان نبودهاند؛ عزيزان جان بر كفي كه بين 120 تا 200 هزار تومان در ماه حقوق ميگيرند و هر يك از آنها - كه شمارشان در مجموع به حدود 2هزار و 300 مأمور رسمي و پيماني ميرسد - مؤظف هستند تا حافظ و پاسدار 13 ميليون هكتار از مناطق تحت مديريت سازمان حفاظت محيط زيست باشند (يعني: سرانهي حفاظت در كشور 5 هزار هكتار به ازاي هر محيطبان خواهد بود! در حالي كه اين رقم در دنيا فقط يك هزار هكتار است و با اين وصف، كماكان اجازهي جذب محيطبان و استخدام نيروهاي جديد هم صادر نميشود). راستي! در اين اتاق تهي پيكر چه ميكنيم؟ چرا نميبينيم و چرا تاريكي را كنار نميزنيم؟!
دیدگاه تان را بنویسید