حادثه عظیم کربلا
آیت الله سید روح الله خاتمی/حضرت ابيعبدالله(ع) در يك صبح تا ظهر عاشورا توحيد، صبر، استقامت و مرداني را عملاً جلوه داد.
مجموعة حاضر گزيدهاي از سخنان حضرت آيتالله سيّد روحالله خاتمي را در دهة اول انقلاب اسلامی كه در ديدارها و خطبههاي نماز جمعه ايراد فرمودهاند، دربر دارد و ميتوان آن را بهمنزلۀ چكيده و عصارهاي از ديدگاهها و انديشههای حضرت آيتالله دربارة حادثة عظیم کربلا و ماهیت قیام حضرت سیدالشهداء (ع) دانست. اين سخنان آيينهاي است كه به قدر توان خود ميكوشد پرتوي از شخصيت آن مجتهد نستوه را بنماياند تا دوستدارانش، به ويژه جوانان شيفتهاي كه وصف سجاياي اخلاقياش را بسيار شنيدهاند، با خواندن آن بتوانند تا اندازهاي به وسعتنظر و عمق انديشههاي آن مجتهد روشنضمير پيببرند. كربلا ◄ حادثه عظيم و پرشكوه كربلا از حوادثي است كه تاكنون تاريخ نظير آن را نديده و تا دنيا هست هيچ نهضت، انقلاب و حادثهاي نظير و شبيه كربلا رخ نخواهد داد. ◄ ارزش شهادت شهداي كربلا به اين است كه شهادتشان را آگاهانه برگزيدند. محرّم ◄ اگر عزاداريهاي ما حقيقي باشد، از هر عبادتي بالاتر است. ◄ بايد مراقب برداشتهاي وارونه از عزاداريهاي سيدالشهداء(ع) باشيم. ◄ براي درك فلسفه و ماهيت قيام سيدالشهدا(ع)، بايد تاريخ جاهليت قبل از اسلام، تاريخ اسلام و تاريخ بعد از اسلام را تا زمان حضرت سيدالشهدا(ع) مطالعه كرد. ◄ بسياري از سنتهايي كه مردم هنگام عزاداري انجام ميدهند، عادتهايي خلاف شرع هستند كه زدودن آنها به سالها وقت و صرف هزينة فراوان از سوي علما نياز دارد. ◄ تحريفاتي كه دشمنان آگاه و دوستان ناآگاه سيدالشهداء(ع) بر قضاياي محرم وارد كردهاند،باعث انحراف اذهان سادة مردم شده، بر هدف عظيم حضرت امام حسين(ع) خدشه وارد كرده است. ◄ خداوند به خاطر اشك ريختن براي سيدالشهداء(ع) گناهان كسي را نميآمرزد، اشك ريختن اگر به توبة حقيقي نينجامد، رنج بيهوده و زحمت بيفايده است. ◄ خيلي ناگوار است كه دهه محرم بگذرد و انسان توفيق هيچ اظهار ادب و توسلي را به دست نياورد. ◄ در جريان حوادث محرم كه به عاشورا ختم شد، همهجور تظاهرات، تبليغات و افشاگري هنرمندانه ديده ميشود. ◄ در زمان قيام ابيعبدالله(ع)، اصلا احكام اسلامي، اخلاق اسلامي و روح اسلامي وجود نداشت. بچهها و جواناني كه تربيت شده بودند، همهشان تربيت شده روش بني اميه بودند. ◄ دستگاه عزاداري محرم چنان آغشته به تحريفات و كجيهاست كه سالها طول ميكشد تا بزرگان دين بتوانند آنها را از بدنة آن بزدايند. ◄ ذكر فضايل جعلي به جاي فضايل حقيقي درباره قيام عاشورا به اسلام لطمه ميزند و سبب سوءاستفاده دشمنان ميشود. ◄ روضهخوانيهاي مشحون از دروغ بزرگترين ضربهها را به هدف سيدالشهدا(ع) از قيام كربلا وارد كرده است. ◄ شأن محرم در تحليل هدف شهادت ابي عبداله (ع) است. ◄ شكل عزاداريهاي ما در محرم بايد تصفيه شود تا ناراستيها از آن زدوده گردد. ◄ عبادتي بالاتر و عظيمتر و پرثمرتر براي دنيا و آخرت انسان از عزاداري براي حضرت سيدالشهدا(ع) نيست. ◄ عزاداري براي حضرت سيدالشهداء(ع) مهمترين مسئلة اسلامي و عامل زنده نگه داشتن اسلام است. ◄ عزاداري براي حضرت سيدالشهداء(ع) و يارانش صرفاً اشك ريختن و سينه زدن و شركت در هيأتها و دستهجات نيست، بلكه عزاداري بايد به گونهاي باشد كه روح عزادار به روح سيدالشهداء(ع) متصل و از چشمة جوشانش سيراب شود. ◄ عزاداري براي سيدالشهداء(ع) و يارانش عملي مستحب با ثوابي عظيم،حتي بيشتر از برخي واجبات، است اما مراقب باشيد به خاطر انجام اين مستحب،عمل حرام مرتكب نشويد. ◄ عزاداريهاي محرم باعث تداوم زندگي شيعه و زندگي اسلام است. ◄ مراقب باشيم عزاداريهايمان با معصيت همراه نشود كه در اين صورت، اجر و ثوابش يكسره ضايع و تباه خواهد شد. ◄ هيأتهاي عزاداراي را به گونهاي برپا كنيد كه اگر حضرت سيدالشهدا(ع) در ميانتان حاضر شود، شرمنده نشويد و مورد تأييد آن حضرت قرار گيريد. حسين بن علي(ع)، امام سوم ◄ ابيعبدالله مكتبي تأسيس كرد كه اسلام را نجات داد و آزادي را در جهان اعلام كرد. ◄ ابيعبداله (ع) با شهادتش همه كمالات انسانيت را، همه فضايل را، همه حقپرستي را، همه توحيد را، همه حقايق را، عقل كامل را و همه چيز را به نمايش گذاشت. ◄ ابيعبداله (ع) در صحنه كربلا روحيه اسلام را مجسم ميكند. ◄ از روز اول قيام حسيني تا روز عاشورا تا گودال قتلگاه همه كلمات ابي عبدالله مثل آتش بر فرق دشمنان اسلام باريد و مثل نور و آب زلال بر قلب اشخاص طالب حق و ايمان ريخته شد. ◄ از همان لحظهاي كه حضرت امام حسين(ع) از مدينه حركت كرد، نقشهاش اين بود كه شهادت خودش را به صورتي دربياورد كه نشود آن را پنهان يا فراموش كرد. ◄ اصحاب امام حسين(ع) در كربلا بر اصحاب همه انبيا و امامان فضيلت دارند. ◄ اگر ابيعبدالله(ع) دعوت كوفه را قبول نكرده بود، نهضتش شكست خورده بود زيرا بعدها تاريخ ميگفت كه اي پسر پيغمبر(ص)، اهل كوفه كه اصحاب پدرت بودند و آن همه التماس كردند كه بيا و ما تو را ياري ميكنيم و اسلام را از دست يزيد نجات ميدهيم، چرا قبول نكردي؟ ◄ اگر امام حسين(ع) و اصحابش در كربلا كشته نميشدند و از تشنگي و گرسنگي ميمردند، پيام عاشورا به درستي منتقل نميشد. ◄ اگر بگوييم كه امام حسين(ع) خواست حكومت تشكيل بدهد اما نتوانست و كشته شد، مقامش را تنزل دادهايم. ◄ اگر حضرت امامحسين(ع) قيام نكرده بود، مردم اسلام را از عمال يزيد و معاويه ميشناختند. ◄ اگر حضرت امام حسين(ع) به جاي شهادت، در مدينه يا مكه ترور ميشد، هيچ اثري نداشت. ◄ اگر در كلمات و رفتارهاي سيدالشهدا(ع) دقت كنيم، ميبينيم كه مجموعه كاملي از اخلاق اسلامي شامل ناموسپرستي و صبوري و استقامت و حكمت و شجاعت را دربر ميگيرد. ◄ اگر شهادت حضرت سيدالشهدا(ع) نبود، به خدا قسم چهره اسلام به كلي بر اهل عالم مخفي مانده بود و اگر يكسره سقوط نكرده بود، با چهره كريهي در ميان مردم معرفي ميشد. ◄ امام حسين(ع) با شهادتش دستگاهي را ايجاد كرد كه اسلام را بيمه كرد. ◄ امام حسين(ع) حتي يك قطره از خون گلوي علي اصغر(ع) را نگذاشت هدر برود و اثرش هنوز باقي است. ◄ امام حسين(ع) در قضيه شهادتش حفظ احترام كعبه را به مسلمانان آموخت. ◄ امام حسين(ع) طرح شهادتي را چيد كه مانند بمب عالم را تكان داد كه هنوز هم آثارش پابرجاست. ◄ امام حسين(ع) مكتب شهادت را در دنيا تأسيس كرد؛ مكتبي كه تا روز قيامت پابرجا خواهد بود. ◄ امام حسين(ع) نخبههايي را برگزيد كه داراي ايمان كامل، توحيد كامل و از خودگذشتگي كامل باشند تا شايسته و لايق همكاري با او باشند. ◄ امام حسين(ع) هيچ چارهاي نداشت جز اينكه شهادت مظلومانه را برگزيند زيرا كشته شدن در مدينه يا مكه هرگز براي هدفش كفايت نميكرد. ◄ انسان بايد تأسي كند به حضرت امام حسين(ع) يعني حتي اگر قرار است بميرد و كشته شود، تا دم آخر وظايفي كه بر او محول است، به نحو احسن انجام دهد. ◄ انقلابي كه امام حسين(ع) رقم زد، نه پيش از او سابقه داشته نه پس از او تكرار خواهد شد. ◄ بيعت كردن ابيعبدالله(ع) با يزيد معادل با امضاي سقوط اسلام بود. ◄ بيعت نكردن حضرت سيدالشهدا(ع) با يزيد تكليف شخصياش بود و جنگيدن و شهيد شدن تكليف اجتماعي. ◄ تشكيل حكومت در قضيه قيام حضرت سيدالشهدا(ع) موضوعيت ندارد، بلكه آنچه مهم است، روشنگري آن حضرت است. ◄ جوانمردي حسين(ع) تا آنجاست كه چون خودش هم از امضاكنندگان صلحنامه امام حسن(ع) با معاويه بود، تا زماني كه معاويه زنده بود عليه او اقدامي نكرد. ◄ چراغي كه امام حسين(ع) روشن كرد همان شهادتش است، اما نه شهادت معمولي. ◄ حسين(ع) با خون خود اعلاميه داد كه ذلت را نبايد پذيرفت. ◄ حسين(ع) ميخواست كاري جهاني بكند و سرمشقي به همه عالم بدهد. ◄ حضرت ابيعبدالله(ع) در يك صبح تا ظهر عاشورا توحيد، صبر، استقامت و مرداني را عملاً جلوه داد. ◄ حضرت ابيعبدالله(ع) همه فرايض و مستحبات اسلامي را در روز عاشورا به نمايش گذاشت. ◄ حضرت امام حسين(ع) در كربلا به همه ما معنويت، شجاعت، عبادت و ناموسپرستي را يكجا درس داد. ◄ حضرت امام حسين(ع) اسلام حسيني را در برابر اسلام يزيدي زنده كرد. ◄ حضرت امام حسين(ع) با شهادت خود مردم خوابآلوده را بيدار كرد. ◄ حضرت امام حسين(ع) تنها يزيد را نميخواهد رسوا كند، بلكه ميخواهد بگويد كه نهضتش براي اين است كه اگر كسي مثل يزيد بر جامعه اسلامي حكومت كند، اسلام نابود است. ◄ حضرت امام حسين(ع) در قيام مسلحانه مثل جسم بسيار بزرگي بود كه در درياي ساكت اجتماع آن زمان قرار گرفت و آن را مواج كرد. ◄ حضرت امام حسين(ع) كساني را براي همراهي خود برگزيد كه ميدانست لياقت شهادت را دارند. ◄ حضرت امام حسين(ع) هرگز نگفت كه اي مردم من عليه يزيد قيام كردم تا به خلافت برسم، بلكه فرمود من آماده مرگ هستم، من زيربار ذلت نميروم. اين بزرگترين درس تاريخ است. ◄ حضرت سيدالشهداء(ع) با جامعهاي مواجه بود كه به ظاهر اسلامي بود ولي اصلا اثر و نشانه اسلام در آن جامعه نبود. ◄ خدا ميداند كه اگر شهادت حسين(ع) نبود، اصلا نامي از اسلام نبود. ◄ خطبهاي كه سيدالشهدا(ع) در شب عاشورا قرائت كرد، آزموني براي صبر و وفاداري و ايمان بود. ◄ خون سيدالشهداء(ع) موتور محرك رزمندگان در شبهاي عمليات بود. ◄ در روز عاشورا حسين(ع) دو تابلو رسم كرد: يكي نمايشگر اسلام حقيقي و ناب يكي هم نمايشگر اعمال و افعال خلاف انساني دشمنان اسلام. ◄ درست است كه امام حسين(ع) حكومت اسلامي تشكيل نداد، اما كاري كرد اثرش بزرگتر و ماندگارتر از تشكيل حكومت بود. ◄ دعوت ابيعبدالها(ع) براي قيام دعوت براي رسيدن به قدرت نيست، دعوت به شهادت است. ◄ رجزها و خطبههايي كه ابيعبدالله در روز يا شب عاشورا خوانده، سراسر پند و نصيحت و حماسه و تربيت است. ◄ رفتار امام حسين(ع) و رفتار دشمن در صحنه كربلا نشاندهنده تفاوت مكتب حسيني و مكتب يزيدي است. ◄ فضيلت زيارت حضرت سيدالشهداء(ع) و گريه بر شهادتش از همهچيز بيشتر است. ◄ سراسر نهضت حسيني درس احسان و گذشت است. ◄ شهادت ابيعبداللله(ع) مسئله مظالم بنياميه را زنده نگهداشت. ◄ اگر شهادت ابيعبدالله(ع) نبود، زمينه كار ائمه فراهم نبود. ◄ شهادت ابيعبدالله(ع) عملي بود كه نظر تمام اديان، لامذهبان، مورخين و دانشمندان عالم را به خود جلب كرد. ◄ شهادت ابيعبدالله(ع) مردم مسلمان را بيدار كرد. ◄ شهادت حسين بن علي(ع) شوكي بر عالم اسلام وارد كرد و آن را از مرگ حتمي نجات داد. ◄ شهادت حسين(ع) سرمشق كامل و جالبي براي همه عالم است. ◄ شهادت حضرت ابيعبدالله(ص) معلول حوادثي بود كه از صدر اسلام آغاز شد. ◄ قيام امام حسين(ع) سبب شد تا حكومت بنياميه و بنيعباس به حساب اسلام گذاشته نشود. ◄ قيام حسين(ع) تا قيامت جريان دارد. ◄ قيام حضرت سيدالشهدا(ع) از لحظه بيعت نكردن با يزيد شروع شد. ◄ قيام مسلحانه امام حسين(ع) براي تشكيل حكومت اسلامي نبود زيرا زمينهاش فراهم نبود، بلكه قيام او زمينه تشكيل حكومت اسلامي را براي اعصار بعد فراهم ساخت. ◄ ما هر چه داريم، از مجالس عزاداري حسين(ع) است. ◄ مصلحتجويان و نصيحتكنان حسين(ع) را به بيعت با يزيد توصيه ميكردند اما حسين(ع) كسي نبود كه سند از بين رفتن اسلام را امضا كند. ◄ نخستين نتيجه قيام حضرت سيدالشهدا(ع) رسواكردن جبهه كفر و نفاق بود. ◄ نهضت حضرت سيدالشهداء(ع) باعث بقا و پيشرفت اسلام و سرمشق شد براي هر كسي كه ميخواهد ترويج اسلام كند. ◄ هدفي كه حسين بن علي(ع) از قيام خود داشت بسيار فراتر از تشكيل حكومت بود، او در پي نماياندن حقيقت دين بود. ◄ همه حركات، رفتارها و گفتارهاي سيدالشهدا(ع)، از ابتداي حركتش از مدينه تا روز عاشورا، نشان ميدهد كه مبتني بر نقشه از قبل طرح شده عمل كرده است. ◄ همه كلمات ابيعبدالله(ع) در كربلا حماسه است. ◄ هيچكس در دنيا به اندازه حسين(ع) بر كشته شدنش يقين نداشته است. ◄ وقتي امام حسين(ع) از مدينه به سوي كوفه حركت كرد، همه كساني كه بر سر راهش قرار گرفتند او را از رفتن به كوفه نهي كردند، اما امام فقط ميفرمود: «من بايد بروم، آنچه خدا بخواهد ميشود». ◄ ارزش شهادت سيدالشهدا(ع) در روز عاشورا به كلماتش در خطبهها، به روحيه اصحابش و به صبوري زينب پس از عاشورا است. ◄ اينكه گفته شود حسين(ع) كشته شد براي كفاره گناهان امت، جز ترويج گناه نيست. ◄ در هيچيك از خطبههايي كه حضرت سيدالشهداء(ع) بين راه كربلا يا در صحراي كربلا ايراد فرمود، اثري از ضعف و عجز ديده نميشود، براي اينكه او از همان ابتدا ميدانست چه ميكند و چه چيزي در انتظارش است. ◄ شهادتي مانند شهادت ابيعبدالهه(ع) نخواهد آمد. ◄ قدم به قدم حركت ابيعبدالله(ع) از مكه تا كوفه همهاش نمايش جوانمردي، توحيد، عرفان، راضي به رضاي قضاء خدا بودن، صبر، شهامت و شجاعت است. ◄ مظلوميت حسين(ع) افكار همه عالم را در طول تاريخ متوجه كرد به اينكه مكتب اسلام كه جدش پيغمبر(ص) آورده، اصلا متباين است با آنچه به نام خلافت اسلامي عمل ميكنند. ◄ معجزه شهادت ابيعبدالهي همين است كه بعد از شهادتش هر چه دشمنان سعي كردند كه اين قضيه در تاريخ فراموش شود، نتوانستند. ◄ شهادت ابيعبدالله(ع) پشتوانهاي شد براي معرفي مكتب اسلام در عالم. ◄ نهضت حضرت سيدالشهداء(ع) دائماً در جريان تاريخ با مردم پيش ميآيد و روزبهروز هم جديدتر و عظيمتر ميشود و روزبهروز هم عظمتش بيشتر براي مردم آشكارا ميشود. ◄ معجزه ديگر قيام حضرت سيدالشهداء(ع) اين است كه هيچيك از دروغها و خرافاتي كه دوستان حسين(ع) به او بستند، نتوانست آن را نابود كند. زينب بنت علي (س) ◄ حضرت زينب (س)، سر خيل انقلابيون عالم هستند. ◄ بهترين نمونة تجاهل عارف همان تجاهل زينب در قتلگاه است. ◄ پايه زيارت را حضرت زينب خاتون(س) در گودال قتلگاه گذارد. ◄ پايه عزاداري حسين(ع) را حضرت زينب(س) در گودال قتلگاه گذارد. ◄ حضرت ابيعبدالله(ع) در شب عاشورا زينب را چنان آماده كرد كه در عصر عاشورا ديگر گريه زينب گريه عادي نيست، گريه تبليغ اسلام است. ◄ دربارة زينب كاري جز سر فرود آوردن و تعظيم نميتوان كرد زيرا ايشان مكمل هدف حضرت سيدالشهدا(ع) بودند. ◄ زينب بعد از عاشورا، غير از زينب قبل از عاشورا است. ◄ گفتوگوي حسين(ع) با زينب در شب عاشورا سبب شد تا زينب شب عاشورا با زينب روز عاشورا و پس از عاشورا از زمين تا آسمان فرق كند. ◄ پسنديدهترين خصلت مؤمن آن است كه هر قدمي كه برميدارد و هر انديشهاي كه از سر ميگذراند، همراه با ژرفنگري باشد. علي بن حسين(ع)، امام چهارم ◄ حضرت امام سجاد(ع) با گريههايش، با فرمايشاتش، با گوشهگيري و خانهنشينياش، جنايات بنياميه را برملا كرد و شهادت ابيعبدالله(ع) را زنده نگاه داشت. ◄ حضرت امام سجاد(ع) از همان لحظهاي كه سر ابيعبداله (ع) را از بدن جدا كردند، به نفع اسلام عمل كرد و قيامش را ادامه داد. عباس بن علي(ع)، ابوالفضل ◄ آبدهي در كربلا از هر مقامي بالاتر است، براي اينكه ارزش آب در كربلا عجيب بود. ارزش كربلا با خون علي اصغر و دهان خشك علي اكبر بود. اين است كه سقاي كربلا، ابوالفضل(ع)، خيلي مورد توجه حضرت سيدالشهداء(ع) است. ◄ افتخارآميزترين القاب حضرت عباس(ع) سقايت است. ◄ حضرت ابوالفضل(ع) فضايلي همچون بزرگي روح و شجاعت و دلاوري و زير بار ظلم نرفتن و حمايت حق كردن و جوانمردي و وفا همه را در يك روز نشان داد. ◄ گريه بر ابوالفضل، مثل گريه بر حسين است. قاسم بن حسن(ع) ◄ قاسم واقعي همان كسي است كه پس از شنيدن خطبه معروف حضرت سيدالشهدا(ع) در شب عاشورا، نزد عمويش ميرود و ميپرسد: اي عمو جان آيا من هم جزو كشتهشدهها خواهم بود؟ وقتي هم حضرت از ايشان ميپرسد كه مرگ در دهان تو چه مزهاي دارد؟ پاسخ ميدهد: به خدا قسم مرگ در مذاق من از عسل شيرينتر است. اين قاسم قاسم واقعي عاشوراست. ◄ گريهاي كه شهيد هنگام شهادت دارد، گريه شوق وصال است، مانند گريه قاسم پس از آن كه خبر شهيد شدنش را از سيدالشهدا شنيد. ◄ مسئله عروسي قاسم در كربلا قيام حسين(ع) را از آن مرتبه بالا ميآورد پايين و به نهضتش لطمه ميزند. ◄ واقعاً اين عروسي قاسم كه در تعزيهها درميآوردند، به مراتب از سينماهايي كه به اصطلاح فحشاء و منكر را پخش ميكنند بدتر بود. معاويه ابن ابيسفيان ◄ تمام سعي و كوشش معاويه در از بين بردن و كوبيدن شخصيت علي ابن ابي طالب(ع) و اولاد او بود. ◄ معاويه براي مقابله با علي(ع) برخي اصحاب را خريد و مزدور خود ساخت، برخي را تهديد كرد و برخي ديگر را از ميان برداشت و كشت. ◄ در نظام خلافت معاويه، هيچ جرمي بالاتر از دوستي علي(ع) نبود، به تمام ممالك اسلامي بخشنامه كرد كه حتي اگر كسي اتهام دوستي علي(ع) هم دارد ولو ثابت نشده بايد از بين برود. ◄ اسلام مردم شام اسلامي بود كه معاويه برايشان تشريح كرده بود و اسلام بنياميهاي بود. ◄ معاويه نخستينبار ترور شخصيت را در اسلام ترويج كرد. ◄ بالاترين سيئه معاويه اين بود كه يزيد را بر مردم مسلط كرد. ◄ به فرمايش اميرالمؤمنين(ع)، در زمان فتنه معاويه ملت اسلام بر دنيا و آخرتش عزادار بود. ◄ جعليات معاويه در دين براي ترور شخصيت علي(ع) و وارونه كردن اسلام صورت گرفت. ◄ معاويه دستگاه خلافت را طوري كرده بود كه به مراتب از دستگاههاي طاغوتي قيصر و كسري مفصلتر بود. بنياميه ◄ بنياميه دشمني شديدي به بنيهاشم داشت، چنانكه امكان نداشت بتوانند خود را راضي كنند زير بار اسلامي بروند كه از خانواده بني هاشم است. ◄ بنياميه كه در رأسشان ابوسفيان بود، تا آن دم آخر كه توانستند با اسلام جنگيدند. ◄ دستگاه بنياميه فهميده بود كه وقتي ميخواهد ميزان اسلام را بكوبد اول بايد علي(ع) را بكوبد. ◄ اولين اصل اسلامي كه بنياميه پايمال كردند، اصل مساوات و زيرپا گذاشتن ارزش تقوا بود. ◄ بنياميه به طور كلي كوشش داشتند كه همه ارزشهاي اسلامي را در اطراف و اكناف ممالك اسلامي بهخصوص شام از بين ببرند و به جاي آن ارزشهاي جاهليت را جايگزين كنند. ◄ بنياميه پس از فتح مكه رسمآ لباس نفاق را به تن كردند. ◄ بنياميه در تاريخ در فساد، در نقشه كشيدن و در توطئه كردن باهوش و زيرك بودند ولي هوشي كه در راه شر مصرف ميكردند. ◄ بنياميه وقتي ديد كه حضرت علي(ع) يگانه كسي است كه ميتواند مكتب اسلام را در ادامه نهضت پيامبر(ص) پيش ببرد، شروع به از بين بردن شخصيت او كردند. ◄ بنياميه، صرفنظر از وابستگيهاي نژادي و نژادپرستي، يك حزب و تشكيلات تمام عيار بودند. ◄ تنها چيزي بنياميه را شكست داد و نابود كرد، شهادت حضرت ابي عبدالله(ع) بود. ◄ زمان فتنه بنياميه مردم دو دسته بودند يا اهل دنيا بودند يا اهل دين، اهل دنيا بر دنيايشان گريه ميكردند يعني از فشارهاي ظلم بني اميه و از پايمال شدن حقوقشان و از نرسيدن بيتالمال به آنها و اهل دين از بين رفتن دينشان گريه ميكردند. ◄ مخالفت بنياميه با اسلام از همه گروهها و طوايف ديگر بيشتر، قديميتر و ريشهدارتر بود. ◄ مهمترين ضربه را به اسلام طايفه بنياميه زدند. ◄ ويژگي خاص بنياميه اين بود كه با كمال نقشه و توطئه در برابر اسلام ايستادند و مخالفت كردند و حتي بعد از پيروزي اسلام نيز تا وقتي كه زنده بودند، سرسختانه با اسلام حقيقي مخالفت كردند. منبع : کتاب روح باران «فرهنگ گفتار آیت الله سید روح الله خاتمی»، ناشر : انتشارات خانة فرهنگ خاتمی، سال نشر : 1387
دیدگاه تان را بنویسید