گلايه گردآورنده«اهل ماتم»از سازندگان مختارنامه

کد خبر: 128392

محسن شريفيان پژوهشگر و گردآورنده آلبوم موسيقي «اهل ماتم» كه بخش‌هايي از آن در موسيقي تيتراژ سريال «مختارنامه» استفاده مي‌شود، با نگارش نامه‌اي خطاب به سيد عزت الله ضرغامي رئيس سازمان صداوسيما نسبت عدم درج نامش در تيتراژ اين سريال گلايه كرد.

فارس: پژوهشگر و گردآورنده آلبوم موسيقي «اهل ماتم» كه بخش‌هايي از آن در موسيقي تيتراژ سريال «مختارنامه» استفاده مي‌شود، با نگارش نامه‌اي خطاب به سيد عزت الله ضرغامي رئيس سازمان صداوسيما نسبت عدم درج نامش در تيتراژ اين سريال گلايه كرد. محسن شريفيان پژوهشگر و گردآورنده آلبوم موسيقي «اهل ماتم» كه بخش‌هايي از آن در موسيقي تيتراژ سريال «مختارنامه» استفاده مي‌شود، با نگارش نامه‌اي خطاب به سيد عزت الله ضرغامي رئيس سازمان صداوسيما نسبت عدم درج نامش در تيتراژ اين سريال گلايه كرد. بنابراين گزارش، شريفيان در بخش‌هايي از نامه خود كه نسخه‌اي از آن را در اختيار خبرگزاري فارس قرار داده؛ آورده است: منبع اصلي لالايي تيتراژ سريال و همين‌طور تيتراژ شروع از سي‌دي و كتاب «اهل ماتم» (كار پژوهشي نگارنده در حوزه‌ موسيقي آييني بوشهر) است البته كارگردان محترم نام مآخذي كه از اين كتاب استفاده كرده است را در تيتراژ ذكر كرده، اما در اقدامي ناپسند و بدون نام گردآورنده آن مجموعه يعني آقاي «جهانگير نصري‌اشرفي» و بدون نام خواننده يعني خانم صديقه بهراني و يا نام و نشاني گردآورنده و پژوهشگر موسيقي بوشهر در اين مجموعه. از كارگردان نامي اين مجموعه كه خود اهل قلم و صاحب تاليف است، بعيد به نظر مي‌رسد فقط به نام ناشر بسنده كند! آنهم در مورد موسيقي‌اي كه به كرات از آن در تيتراژ شروع و پاياني و البته در موسيقي متن نيز استفاده شده است. وي با بيان اينكه تصور كنيد شخصي از سريال مختار نامه استفاده فراواني بكند اما در پايان ننويسد كه كارگردان و عوامل چه كساني بودند و تنها براي رفع مسئوليت بنويسد كه با تشكر از تهيه كننده!!!، در بخش ديگري از نامه خود نوشته است: اما باز هم در مورد همين موضوع؛ سال 1380 براي انتشار يكي از پژوهش‌هايم تصميم به ضبط بخشي از موسيقي مذهبي بوشهر گرفتم. براي ضبط موسيقي امكاناتي نداشتم. از اين رو، به ناچار، با صدا و سيماي مركز بوشهر صحبت كردم. گفتند ما فقط استوديو را در اختيارت قرار مي‌دهيم. در نتيجه تمام هزينه‌هاي اين كار از پذيرايي تا اياب و ذهاب بعضي از هنرمندان كه آن‌ها را بايد از روستاها مي‌آوردم، و راضي كردن عوامل ضبط همه و همه به عهده‌ي خود شما خواهد بود! خيلي‌ها نمي‌دانستند و نمي‌دانند كه من براي ثبت و ضبط اين ملودي‌ها چه كشيدم. بعدها هم حاصل زحمتم، يعني ساعت‌ها پژوهش و گردآوري آواهاي ناب مذهبي را صدا و سيماي مركز بوشهر به كام خود ثبت كرد؛ آن هم بدون پرداخت حقوق مادي و معنوي من و همكارانم. اكنون هم اين گونه مورد تقدير قرار مي‌گيرم كه آقاي ضرغامي بدون اينكه از پژوهشگر و گردآورنده‌ي آن ذكري شود، از خانم خواننده‌ لالايي به نفع خود و همكارانش تقدير مي‌كند! چه مي‌شود كرد؟ اين روزگار تلخ پژوهشگران موسيقي در ايران است... راديو و تلويزيون همواره بي‌اذن و اجازه از مطالب پژوهشي و يافته‌هاي صوتي ما استفاده كرده و مي‌كند. اما حالا باز آقاي ضرغامي بدون اين‌كه ذكر كند چگونه اين آواها ضبط شده - با وجود همه‌ تنگناها و مشكلات از جمله ممنوعيت ضبط صداي زن - به گونه‌اي عمل مي‌كنند كه گويي اين اثر زاييده‌ ذهن و تلاش دست‌اندركاران صداوسيما بوده است! اين را گفتم چون هم دفتر ايشان و هم امور استان‌هاي سازمان و هم مركز بوشهر همگي در جريان اصل ماجرا بوده و جالب اينكه در اين خصوص با نگارنده در تماس بودند اما... در ايران كسي نگران حقوق معنوي پژوهشگران نيست! حكايتي كه حالا حالاها به قوّت خودش باقي است!

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت