تحلیل عرفانی - ساختاری زیارت عاشورا حضرت سیَدالشهداء(ع)

کد خبر: 127783

دکتر سیدسلمان صفوی

تحلیل عرفانی - ساختاری زیارت عاشورا حضرت سیَدالشهداء(ع)
زیارت عاشورا، زیارت سالار شهیدانِ تاریخ مبارزات حق و باطل، رازنامه زمزمه های عاشقانه سالکان با انسان کامل و زبور شیعیان حسینی است. در میان زیارت نامه‏ها، زیارت عاشورا از منزلت ویژه ای برخوردار است، امامان (ع) و علماى بزرگ در طول تاریخ اهمیت‏بسیار به آن داده اند .

زیارت عاشورا یک حماسه عاشقانه "عرفان پویای حسینی" است. مساله ولایت و تولى، و مقابل آن تبرى و بیزارى از دشمنان و طاغوتیان از ارکان درس‏هاى زیارت عاشورا است. زیارت عاشورا تنها براى اجابت حاجات مادى نیست، که عده‏اى طوطی وار آن را بخوانند و از محتواى حماسى و عرفانی آن کورکورانه بگذرند، بلکه با خواندن آن باید عزم را جزم کرد که به اوج معنویت رسید و به محبوب سالار شهیدان واصل گردید. زیارت عاشورا یعنى تجدید بیعت با راه و اهداف مقدس اجتماعی و معنوی امام حسین (ع) و شهیدان کربلا .

در هیچ جای زیارت عاشورا ، زائر از حضرت محبوب دنیا نمی‌خواهد. مراحل قرب الی الله در آن ترسیم شده که اولین مرحله اش تسلیم شدن به ولایت اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین است و آخرین مرحله‌اش فنای فی الله است. سیر عشق به حضرت محبوب و تسلیم و ایثار و تبعیت از ولایت الهی خلیفه الله در سراسر زیارت عاشورا برجستگی دارد .

مرجع روائی زیارت عاشورا :

کهن ترین منبع روائی که زیارت عاشورا در آن ذکرشده، کتاب کامل الزیارات است. مؤلف کتاب متن زیارت را با پنج واسطه از حضرت امام باقر (ع) نقل کرده و سپس کتاب مصباح المجتهد به نقل این زیارت مبادرت ورزیده است. روایت مذکور دارای صدر و ذیل است. صدر روایت بر اساس نقل کامل الزیارات، توسط دو نفر به نام‌های «علقمة بن محمد حضرمی» و «مالک بن اعین جهنی» به معصوم علیه سلام می‌رسد. در هر دو طریق، صالح بن عقبة از آنان نقل کرده؛ در یکی همراه سیف بن عمیره است و در دیگری به تنهایی. ذیل روایت در کتاب‌های یاد شده مشترک است: «صالح بن عقبة و سیف بن عمیرة از علقمة بن حضرمی از امام باقر(علیه السلام ) .

زیارت عاشورا از دو طریق نقل شده است :

1- از طریق امام باقر (ع) که آن را علقمة بن محمد حضرمى و محمد بن اسماعیل از صالح بن عقبه، و او از مالک جهنى از امام باقر (ع) نقل کرده‏اند .

2- از طریق امام صادق (ع) که آن را صفوان بن مهران جمال (از اصحاب نیک امام صادق و امام کاظم علیهما السلام) نقل کرده‏اند . سیف بن عمیره مى‏گوید: صفوان گفت امام صادق (ع) فرمود: «همواره این زیارت (عاشورا) و دعایش را بخوان، که من بر کسى که این زیارت و دعایش را از دور و نزدیک مى‏خواند ضامنم که زیارتش قبول گردد، و سعیش مورد تقدیر خداوند شود، و سلام او به امام حسین (ع) برسد، و حاجتش - هر گونه و هر قدر باشد - از سوى خداوند برآورده گردد . » آنگاه امام صادق (ع) به من فرمود :

" من! این زیارت را با همین ضمانت (قبولى و تقدیر الهى و وصول سلام) از پدرم، و پدرم امام سجاد (ع) با همین ضمانت از امام حسین (ع) و حسین (ع) با همین ضمانت از برادرش حسن (ع) و حسن (ع) ضمانت از پدرش امیرمؤمنان على (ع) و امیرمؤمنان با همین ضمانت از رسول خدا (ص) و رسول خدا (ص) با همین ضمانت از جبرئیل، و او با همین ضمانت از خداوند متعال نقل میکنم ".

اقبال بزرگان دین به این زیارت و تقید و التزام به خواندن آن و توصیه به پیروان خودبیانگر اعتبار علمی و صحت آن میباشد. علامه طباطبائی، صاحب تفسیر المیزان، در تمام ماه محرم و صفر، به زیارت عاشورا مقید بود و از نسخه استاد خود، مرحوم ایت الله سید علی قاضی استفاده می‌کرده که کلمه «بک» در «اکرمنی بک» را حذف می‌کرده و به جای «امام هدی»، «امام مهدی» می‌فرموده است .

امام خمینی در دهه اول محرم، هر روز زیارت عاشورای معروف را با صد مرتبه سلام و صد مرتبه لعن می‌خواندند .

دهها شرح عربی و فارسی بر زیارت عاشورا نوشته شده است. شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشورا تالیف حاج میرزا ابوالفضل تهران کلانتر (1273 ـ 1316ق) (تحقیق و تکمله: سید علی موحد ابطحی اصفهانی. قم، چاپ سید الشهدا، 1368ش، 2جلد، 440+415صفحه، قطع وزیری) که مورد تایید و تمجید مرجع عالی‌قدر مرحوم آیت الله العظمی میرزای شیرازی قرار گرفته از نظر برخی گسترده‌ترین و پر فایده‌ترین شرح در زیارت عاشوراست. این کتاب، بارها در بمبئی، تهران و قم به چاپ رسیده و مورد اعتماد محدثان و مورّخانی چون: حاج میرزا محمد ارباب قمی در اربعین الحسینیة و حاج شیخ عباس قمی در منتهی الامال قرار گرفته است .

زیارت نامه امام حسین(ع) از جهت ساختاری شامل فرازهای متعددی است که تشخیص و بررسی آنها دریافت معانی متعالی آن را بهترممکن می سازد .

از جهت ساختار شناسی زیارت عاشورا دارای هیجده پاراگراف اساسی است. که آغاز و انجام آن بنام حضرت محبوب و یاد شهید عشق سرخ حضرت سید الشهداء ابا عبدالله امام حسین علیه سلام می باشد. پاراگراف نهم حاوی پیام اصلی زیارت عاشور به همه نسلها در همه عصرها می باشد. زیرا که بر اساس فرهنگ عاشورایی "کل یوم عاشورا وکل شهر محرم و کل ارض کربلا"ست. حسینی بودن را نشانه هایی است و از نشانه های بارز آن پیگیری راه مستقیم امام حسین علیه سلام و نشانه دوم آن حرکت اجتماعی و سلوک معنوی زیر پرچم رهبر عادل و امام مهدی عجَل الله تعالی فرجه الشریف میباشد .

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

نخست: ابتدا به "بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم" طرحِ نامِ محبوب و معشوقِ سیَدالشهدا با صفات بخشایشگری و مهربانی است؛ که "هوالاول و هوالاخر". آغاز و انجام حسین (ع)، "هـو"؛ فاعل اول و فاعل غایی هستی است .

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ .

دوم: تبارشناسیِ معنویِ اسماعیلِ اهل بیت، اشاره ای است که آن سپهسالار عشق، نـه از قبیله ای مجهول، که از تبار بهترین انسانها و موجودات در سلسله عوالم ممکن الوجود است. او فرزند تاج آفرینش وَ نور اول وجود و "مقام جمعِ جمع"، حضرت محمد مصطفی (ص) است. او فرزند شیـر حق مولی الموحدین قطب الاقطب العارفین است. او فرزند گل سرخ آفرینش، نمونه متعالی "عرفان ولایی" وسرور زنان دو عالم است. او فرزند مادری در خون غلتیده در احیای حق پایمال شده ولایت است. او خون خدا وَ وارث خون و شهادت است .

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَیْكُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ .

سـوم: مجالی است تا زائر حسین (ع) درودی به فراخنای تاریخ بر او و یارانش عَرضه دارد، سلامی که اعلام سرسپردگی به راه سرخ پرافتخار سالار شهیدان است .

یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَ عَلى جَمیعِ اَهْلِ الْاِسْلامِ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ .

چهارم: حماسه عاشورا محدود به زمان و مکان خاص نیست، بلکه سوگی است سترگ در دل و جان حق پرستان خاک و افلاک .

محتشم کاشانی می سراید :

چون خون ز حلق تشنهی او بر زمین رسید

جوش از زمین بذروه عرش برین رسید

نزدیک شد که خانهی ایمان شود خراب

از بس شکستها که به ارکان دین رسید

نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند

طوفان به آسمان ز غبار زمین رسید

باد آن غبار چون به مزار نبی رساند

گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید

یکباره جامه در خم گردون به نیل زد

چون این خبر به عیسی گردون نشین رسید

پر شد فلک ز غلغله چون نوبت خروش

از انبیا به حضرت روحالامین رسید

کرد این خیال وهم غلط که ارکان غبار

تا دامن جلال جهان آفرین رسیــد

هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال

او در دلست و هیچ دلی نیست بیملال

فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْكُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ ولَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ وَ اَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فیها. وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْكینِ مِنْ قِتالِكُمْ .

پنجـم: طلب لعن و نفرین الهی بر بنیان گذاران ظلم بر خاندان نبیِّ اکرم و ستمگرانی است، که ایشان را از مقام و جایگاه برحقشان در رهبریِ عالم محروم کردند. همچنین طلب لعنت بر کسانی است، که اسباب، لوازم و مقدمات این جور و جفا را در قتل امام حسین (ع) و یارانش فراهم آوردند. "اهل بیت"(ع) از مفاهیم کلیدی قرآن است که دو بار در قرآن به آن اشاره شده است: در آیـه 33 سوره احزاب، درباره اهل بیت حضرت محمد (ص) و در آیـه 11 سوره هـود درباره اهل بیت حضرت ابراهیم نبی (ع ).

خداوند در آیه تطهیرمی فرماید: "انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا". (همانا خداوند می خواهد از شما" اهل بیت" هر پلیدی را بزداید و شما را چنان که باید، پاکیزه بدارد). (33/33 ).

در فرهنگ اسلامی واژه "اهل بیت" اصطلاحی است که فقط انصراف به خانواده نزدیک حضرت محمد(ص) از جهت مقام برجسته علمی و معنوی آنان دارد .

اهل بیت علاوه بر نسبت ظاهری خود به پیامبر اسلام، به خاطر صفات اختصاصی، "اهل الذکر"، "اولوالعلم"، "راسخون فی العلم"، "حبل الله، و "اولوالامر"، جانشینان معنوی، علمی و سیاسی ایشان وَ واسطه فیض عالم ممکنات و واجب الوجودند. اصطلاح اهل بیت در قرآن "نشانه" ای از یک مفهوم و تصور دینی خاص است که با هاله ای از قدسیت یگانه احاطه شده و در فرهنگ قرآنی دارای اهمیت ویژه ای است .

بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْكُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیائِهِمْ .

ششـم: اعلام تبری و بیزاری از پایه گذاران ظلم و پیروان و دوستان آنها. تخلیه نفس از آلودگی های درونی که اسباب سرکشی نفس وپیروی از ظلمه می شود .

یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ .

هفتـم: اعلام تولی و دوستی با امام حسین و اصحاب او. براساس این فراز، زائر عاشورا با کسانی در صلح و صفاست که با امام و یارانش در صلح و صفایند و با معاندان ایشان، در ستیز است. این صلح و جنگ بین جبهه حق و باطل تا روز قیامت ادامه دارد؛ چرا که هر روز عاشورا و هرزمین کربلاست. حماسه حسینی خاصِّ دیروز نیست که پایان یافته باشد و ما بر آن گذشته غمبار بگرییم؛ بلکه ماجرای امروز و فردای بشریت است و تا زندگی در این گیتی در جریان است، داستان موسی و فرعون وَ حسین و یزید همچنان پابرجاست .

وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ .

هشتـم: تفصیل درخواست لعن و نفرین الهی بر ستم پیشگان و بدسگالان مکتب زیاد، مروان و بنی امیه .

بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَكْرَمَ مَقامَکَ وَ اَكْرَمَنى بِکَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ .

نهــم: زائر با یادآوری عظمت مصیبت کربلا وَ با تمسک به بلندای مقام قتیل آن، از خداوند درخوست فیض همراهی با قائم آل محمد ارواحنا له الفداء را دارد. ویژگی این فراز، تأکیدی است بر این که خونخواهی سیدالشهداء (ع) از یزیدیانِ دوران زیر پرچم رهبر عادل، رزق الهی زائران حقیقی سیدالشهداست. لذا آن که در جنگ حق و باطل زمانش حضور ندارد، مدعی دروغین پیروی از مکتب حسینی است .

اَللَّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ .

دهــم: طلب عِرض و آبرو در پیشگاه الهی، به واسطه پیروی از مکتب سالار شهیدان .

یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ وَ اِلى اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَ اِلى فاطِمَةَ وَ اِلَى الْحَسَنِ وَ اِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ وَ بِاْلبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ ذلِکَ وَ بَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ وَ جَرى فى ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَیْكُمْ وَ عَلى اَشْیاعِكُمْ بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْكُمْ مِنْهُمْ وَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَیْكُمْ بِمُوالاتِكُمْ وَ مُوالاةِ وَلِیِّكُمْ وَ بِالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِكُمْ وَالنَّاصِبینَ لَكُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرائَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ وَ وَلِىٌّ لِمَنْ والاكُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عاداكُمْ .

یازدهــم: عروج در حریم قرب الهی و آل عبا، با دو بال دوستی با اباعبدالله وَ دشمنی با دشمنان او میسر می گردد. وجه ایجابی این تقرب، در بخش نخستین این فراز عنوان می شود وَ وجه سلبی آن در بخش بعد از آن طرح می گردد .

زائر حسین (ع)، مقصد و غایتش خــداست. او راه وصول به محبوب اَعلی را در پیروی از ولایت ائمّه هُـدی و بیزاری جستن از دشمنان ایشان می جوید؛ که همانا دو اصل "تولـی" و "تبـری" است، که علاوه بر گفتار، در کردار نیز باید هویدا باشد. بدین سان زائر راستین با سپاه نور، در صلح و صفا و با سپاه دشمن، در جنگ و عِناد است .

فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَكْرَمَنى بِمَعْرِفَتِكُمْ وَ مَعْرِفَةِ اَوْلِیائِكُمْ وَ رَزَقَنِى الْبَرائَةَ مِنْ اَعْدائِكُمْ اَنْ یَجْعَلَنى مَعَكُمْ فِى الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ. وَ اَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَكُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَ اَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِىَ الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَاللَّهِ وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْكُمْ .

دوازدهــم: اساس نزدیکی به خداوند و خلیفة الله، شناخت عمیق نسبت به امامت است .

گام اول در شناخت حق و اولیاء الهی، تخلیه نفس از اوصاف و افعال ناپسند وَ وصول به مقام تخلـی، منوط به بیزاری جستن از دشمنان اولیاء الهی است. لذا می گوییم: خدایا ما را در دنیا پیرو راه حسین (ع) قرار بده، تا در آخرت نیز همنشین او گردیم. پیروی راه حسین علیه السلام سهل و آسان نیست، لذا از خداوند می خواهیم ما را در این راه سخت، صادق و ثابت قدم بگرداند که: "إنَّ الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کأنَّـهم بنیان مرصوص" (صف/4) "خداوند کسانی را که در راه او (همچون حسین (ع)) چون کوه استوار و مقاوم، کارزار می کنند دوست دارد." آری، هر که از باب صدق، در راه خدا ثابت قدم باشد؛ به مقام مبارک و منیع "محمود" نزد خداوند نائل می گردد. مقام "محمود" به بهانه حاصل نشود، بلکه با جانفشانی در راه خونخواهی حسین (ع) و احیاءِ مکتب او، زیر پرچم امام هادی که دعوت به حق می کند، میسر می گردد .

" و من اللیل فتهجـد به نافلـة لک عسی أن یبعثک ربک مقاما محمودا." (اسراء/79) "و پاره ای از شب را به راز و نیاز با خداوند بیدار باش، تا خداوند تو را به جایگاهی ستوده برانگیزد." با استناد به قرآن کریم؛ وصول به مقام رفیع "محمود" نزد پروردگار، از طریق تهجد امکان پذیر است. "مقام محمود" طلب ولايت مطلق محمدي است و هنگامي به دست مي آيد كه هدف از بعثت از مسير دايره ولايت مشخص و به يقين تبديل شده و ايمان در قلوب ستقر شده باشد تا بتواند ظلم و عصيان را از قلب سالک ريشه كن سازد .به تعبیر زیارت عاشورا؛ وصول به این مقام "محمود"، در پیروی و احیای مکتب حسینی است. فتأمل یا اولی الابصار .

وَ اَسْئَلُ اللَّهِ بِحَقِّكُمْ وَ بِالشَّأْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَهُ اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِكُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِه مُصیبَةً ما اَعْظَمَها وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الْاِسْلامِ وَ فى جَمیعِ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ . اَللَّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ اَللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ .

سیزدهــم: زائر حسینی، رحمت و مغفرت الهی را در پیروی از راه و مکتب امام حسین علیه السلام می یابد، که همانا راه و مکتب آخرین فرستاده الهی حضرت محمد (ص) است. در این فراز بر پیوستگی و درهم تنیدگی "عتـرت" در "سنت محمدی" تأکید می شود. زیرا که ولایت در دل نبوت محمدی است. شیخ محمود شبستری می سراید :

نبی چون آفتاب آمد، "ولیَ" ماه

مقابل گردد اندر "لی مع الله "

نبوت در کمال خویش صافی است

ولایت اندر او پیدا، نه مخفی است

ولایت در ولی پوشیده باید

ولیَ اندر نبی پیدا نماید

ولیَ از پیروی چون همدم آمد

نبی را در ولایت محرم آمد

ز "ان کنتم تحبون" باید او راه

به خلوتخانه "یحببکم الله "

( شبستری، محمود، گلشن راز، تصحیح صمد موحد، ص 80، ب:338-342، تهران، 1368 )

زائر حسینی خواهان یک زندگی براساس تعالیم روح بخش مصطفوی است؛ تا سلوک مصطفوی تا پایان عمر دنیوی اش مستمر و مستدام باشد .

اَللَّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آكِلَةِ الْاَكْبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فى كُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْیانَ وَ مُعاوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الْآبِدینَ وَ هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ اَللَّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ الْاَلیمَ .

چهاردهــم: اموی مسلکان، روز شهادت ارزشها را جشن می گیرند؛ آنهایی که مورد لعن و نفرین پیامبر الهی واقع شده اند، جبهه باطلی که در همه زمانها و مکانها حضور دارد .

اَللَّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَا الْیَوْمِ وَ فى مَوْقِفى هذا وَ اَیَّامِ حَیاتى بِالْبَرائَةِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکِ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ .

پانزدهــم: تقرب به حضرت دوست، با بیزاری از دشمنانِ محبان و محبوبانِ کاملِ محبوبِ اعلی حاصل می شود .

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنِ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً .

شانزدهــم: شامل نتیجه گیری نخستین است، با این مضمون: خدایا نفرین فرست بر اولین کسی که در حق محمد و آل محمد (ع) ظلم نمود و نفرین فرست بر آخرین غاصب مقام امامت و ولایت و نفرین الهی بر آمران و عاملان و مباشران شهادت سیدالشهداء .

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. اَللَّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ والرَّابِعَ اَللَّهُمِّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ .

هفدهــم: شامل نتیجه گیری دوم است، با این مضمون: یا اباعبدالله الحسین، من با تو و یاران در خون خفته ات، بیعت ابدی می کنم و از تو می خواهم که زیارت و درک مستمر معارف خود را نصیبم گردانی. بیعت من با سالار شهیدان و سیدالساجدین (ع) و امامان از ذریه آنان و یاران برجسته ایشان و پیشوایان حسینی است. خدایا براساس تـولــی، تبری می جویم و نفرین می فرستم و دوری می گزینم از پیشوایان باطل و غاصبان مقام ولایت و امامت و رهبران ظلمت در هر عصری .

اَللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاكِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ للَّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى اَللَّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ .

واپسیـن فـراز: خدایا تو را سپاس می گویم؛ سپاسی درخور آنان که در این مصائب و سوگ بزرگ شکرگزار تو بوده اند. خدایا با پرداختن به ارزش های رفیع حسینی، در روز ورود به عالم واپسین، مرا شایسته شفاعت سالار شهیدان - که مقبول عالی مقام درگاه احدیت توست - قرار بده. خدایا مرا با امام حسین (ع) و یاران پاکبازش در راستی و درستی سلوک عاشقانه پابرجا بدار .

از جهت ساختارشناسی فراز واپسین به زیبایی و استحکام، اول و آخر و محتوای باطنی و ظاهری زیارت عاشورا را بیان موکد نموده است. کلمات کلیدی عرفان نظری و عملی این فراز که ستون فقرات کل زیارت عاشورا میباشد عبارتند از: مبداء، معاد و ولایت خلیفه الله، انحصارسپاس و ستایش مخصوص ذات اقدس الهی، مقام شاکرین، استقامت در طریقت، مقام صدق و سلوک راه سرخ فنای فی الله وبقای بالله .

هواخواه توام جانا و میدانم که میدانی

که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی

ملامت گو چه دریابد میان عاشق و معشوق

نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت