آقای احمدی‌مقدم، پلیس کی بیدار می‌شود؟
مسئولین و فرماندهان نیروی انتظامی بدون توجه به واقعیت‌ها تنها در صدد پاک کردن صورت مسئله هستند. برخی رویه‌های غلط و در نهایت پاره‌ای از سوء مدیریت‌ها به اتفاقات دردناکی منجر شده که حتی بر وجه نظام نیز تأثیر گذار بوده است.
در حالی که افکار عمومی هنوز از شوک حادثه سعادت آباد و عملکرد سوال برانگیز نیروی انتظامی در این خصوص بیرون نیامده است، حادثه دیگری در یکی از شهر‌های کشور اتفاق افتاده که از لحاظ چگونگی وقوع و عملکرد نیروهای پلیس در ان شباهت زیادی با حادثه سعادت آباد دارد. سرویس اجتماعی «فردا» ؛ خدشه‌دار شدن احساس امنیت عمومی و روانی جامعه را می‌توان از اثرات ابتدایی و ملموس اینگونه حوادث ارزیابی کرد ضمن آنکه نحوه حضور نیروهای پلیس و عملکرد آنها، تاثیر مستقیمی بر میزان اعتماد شهروندان به نیروی انتظامی و مسئول اصلی حفظ امنیت و آرامش در شهرها داشته باشد. در یک جامعه پویا، امن و در مسیر پیشرفت، پلیس و نیروی انتظامی در ایجاد نظم و آرامش، برخورد با بزهکاری و از همه مهمتر احساس امنیت و آرامش روانی جامعه نقش اساسی دارد و اگر شهروندان به دلیل ضعف، اهمال و یا هر دلیل دیگری نتوانند این شاخصه‌ها را در پلیس خود پیدا کنند، آن جامعه در بستری از ناامنی، ترس و نوعی هرج و مرج توسعه می‌یابد که مطمئناً آینده خوبی نخواهد داشت. وقوع حادثه سعادت آباد و رسانه‌ای شدن موضوع زنگ خطری بود تا همه مسئولین را متوجه موضوعاتی نظیر میزان توانمندی پلیس، وجدان عمومی، اخلاق و ارزش‌های اجتماعی کند و ابعاد آن تا آنجا گسترده شد که مجلس، دولت و سایر نهادها و دستگاه‌های مسئول را وارد ماجرا کرد. با این همه وقوع حادثه دوم مشابه با حادثه سعادت آباد، بیان برخی اظهارات نظیر کمبود امکانات و تجهیزات از زبان فرماندهان نیروی انتظامی و ارائه‌ای گزارشی رسمی از نحوه عملکرد پلیس در این حادثه که علیرغم همه ابهامات و تناقض‌گویی‌ها تنها رفتار نیروی پلیس را توجیه می‌کرد، نشان می‌دهد مسئولین و فرماندهان نیروی انتظامی بدون توجه به واقعیت‌ها تنها در صدد پاک کردن صورت مسئله هستند. مردم به خوبی عملکرد مدیران مختلف را بر نیروی انتظامی نظاره و قضاوت می‌کنند، ورود ابزار و تجهیزات جدید، ارتقای سطح معیشتی پرسنل نیروی انتظامی، ایجاد بستر مشارکت همگانی و پاسخگویی نیروی انتظامی با ایجاد سامانه‌های 110 و 197 و ... از جمله اقداماتی بوده است که در سالیان گذشته اعتماد به پلیس را در دل مردم تزریق کرد و سرمایه‌ای با ارزش را در اختیار مدیران آینده این نیرو قرار داد، سرمایه‌ای که متأسفانه به نظر می‌رسد آنچنان مورد توجه و دقت نظر قرار ندارد.
در حادثه دوم که زمان و مکان آن به طور دقیق مشخص نیست، زنی قاتل با ضربات متعدد مردی را به قتل می‌رساند و این در حالی است که علاوه بر تماشاچی بودن مردم، نیروی‌های پلیس نیز به محض حضور ضمن خودداری از هرگونه دخالت تنها به تماشا کردن این جنایت هولناک بسنده می‌کنند. به گزارش «فردا»، در این حادثه تأسف‌بار، زن بارها و در فواصل زمانی مختلف ضرباتی را به پیکر غرق در خون مقتول وارد می‌کند و به غیر از چند مورد مداخله بی‌اثر برخی افراد حاضر در صحنه، پلیس و سایر عابرین پیاده و سواره با بی‌تفاوتی محض تنها نظاره‌گر جان دادن مرد مقتول هستند. نکته قابل توجه در خصوص عملکرد نیروهای پلیس حاضر در صحنه آنجا است که پس از رسیدن این نیروها به صحنه، با دیدن زن چاقو به دست، پلیس به درون ماشین خود برگشته و حتی شیشه خودروی خود را هم بالا می‌کشد و حتی در زمان مداخله مأمور اورژانس نیز هیچگونه واکنشی از خود نشان نمی‌دهد. تا کنون تنها قاضی حسینی، قاضی کشیک ویژه قتل در کرج اعلام کرده است چنین حادثه‌ای در کرج رخ نداده و سرهنگ اصلانی فرمانده انتظامی کرج نیز وقوع چنین حادثه‌ای را در این شهر تکذیب کرده و هشدار داد کسانی که این خبر را به کرج منتسب کرده‌اند تحت پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت. فیلم مربوط به این فاجعه دلخراش، حاوی نکات مبهم متعددی است که از آن جمله می توان به هویت افراد حاضر ، زمان و مکان وقوع و ... اشاره کرد ، ولی آنچه واضح و بیش از هر موضوع دیگری ذهن را درگیر خود می کند ، نحوه رفتار مأموران پلیس در این خصوص است که جایگاه و مسئولیت این نیرو را مورد سؤال جدی قرار می دهد.
کارنامه نیروی انتظامی در طول سالهای اخیر که با مدیریت سردار احمدی مقدم همراه بوده مورد انتقادات متعددی بوده که تنها در حاشیه حوادث یاد شده علنی شده است که از این میان می توان به بدسلیقگی و شتابزدگی در اجرای برخی طرحهای ضربتی نظیر گشت های ارشاد ، جمع آوری اراذل و انضباط اجتماعی اشاره کرد که در نهایت کلیت موضوع را علیرغم تأیید همگانی زیر سوال برده است . به گزارش خبرنگار اجتماعی «فردا» ، اهمیت و حساسیت حوزه فعالیت نیروی انتظامی بر هیچ کس پوشیده نیست ، این نیرو سالانه دهها شهید را در زمینه مبارزه با اشرار و مواد مخدر و حفظ امنیت و آرامش جامعه تقدیم کشور می کند که نمی توان ارزشمندی این فعالیت جهادی را نادیده گرفت اما یک سری اشتباهات در تصمیم گیری ها ، فقدان نیروهای متخصص ، برخی رویه های غلط و در نهایت پاره ای از سوء مدیریت ها به اتفاقات دردناکی منجر شده است که حتی بر وجه نظام نیز تأثیر گذار بوده است . حکم رهبر انقلاب در انتصاب فرمانده نیروی انتظامی بر اهمیت نقش این نیرو در جامعه می افزاید و از این رو است که عملکرد پرسنل خدمتگذار در پلیس می تواند به عنوان گوشه ای از عملکرد نظام اسلامی مورد ارزیابی قرار بگیرد و از این رو است که فرماندهان نیروی انتظامی باید به جای فرافکنی و سعی در توجیه اشتباهات و کوتاهی ها با درک صحیح این موقعیت خطیر ، درایت و تدبیر ، بکارگیری علم روز و مدیران متخصص ، اعتماد سازی بین اقشار مختلف مردم ، توانمند سازی نیروها و بخش های مختلف سازمانی در مسیر خدمت به مردم و عمل به رهنمود های رهبری قدم بردارد. مردم پلیس پیشرو می خواهند ، پلیس توانمند می خواهند ، پلیسی می خواهند تا ضمن عملکرد حرفه ای در اتفاقات و حوادث جامعه به عنوان الگو در حوزه های اخلاقی ، ارزشی و پاسخگویی مطرح باشد . مردم از پلیس امنیت می خواهند ، و فرماندهان این نیرو باید بدانند سرمایه اعتماد مردم به آسانی و یکباره به دست نمی آید ، هرچند برخی اتفاقات ، حوادث و کوتاهی ها می تواند به یکباره فعالیت ها و خدمات نیروی انتظامی را زیر سؤال برده که در این صورت جبران این مسئله به راحتی امکان پذیر نخواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید