نصب مجسمه اميركبير پس از33سال درتهران
در این مراسم با حضور شوشتري، كلخورايي و فريدون صديقي از تلاشهاي حسن حامدي، واحدي، عليرضا اسماعيلي، محسن يزداني، ملاصالحي و سيد مجتبي موسوي براي بازگردان اين مجسمه به ايران قدرداني شد.
ایسنا: 33 سال از زمان ساخت مجسمه اميركبير زنده ياد ابوالحسن صديقي در ايتاليا ميگذرد، در حالي كه او 16 سال پيش و براي آخرين بار آرزو كرد تا اين يوسف گمگشتهاش براي نصب در ايران بازگردانده شود. امروز 19 مهرماه سال 88 بالاخره بعد از تلاشهاي چند ماهه هنرمندان و مديران سازمان سازمان زيباسازي شهر تهران بالاخره مجسمه پرشكوه اميركبير به ايران رسيد و در فضاي زيبايي از پارك ملت نصب شد. ورودي پارك ملت را كه سپري ميكنيد كمي بالاتر به پلههايي ميرسيد كه در دوسوي آن تنديسهاي جاودانهي مشاهير ايرانزمين خودنمايي ميكند. درست در نقطه بالايي پلهها و در افق زيبايي كه به چشم ميآيد، مجسمهي رشيد و پرابهت اميركبير كه 33 سال پيش در كارگاه هنرمند ايتاليايي به دست زنده ياد ابوالحسن صديقي ساخته و توسط لورنزو نيكولوچي ريختهگري شده خود را نشان داد. **** در مراسمي كه براي رونمايي و نصب مجسمهي اميركبير در فضاي باز پارك ملت برپا شده بود، سيد مجتبي موسوي مدير اداره حجم و نقاشي ديواري سازمان زيباسازي شهر تهران گفت: پيش از آغاز اين مراسم بايد يادي از لورنو نيكولوچي هنرمند فقيد ايتاليايي كنيم كه كار ريختهگري اين مجسمه را در كارگاه خود در فلورانس انجام داد و در تمام آن سالها همكاري مستمري با زندهياد ابوالحسن صديقي داشت. او ادامه داد: در روزهايي كه زنده ياد صديقي نگران انتقال اين مجسمه به ايران بود، ايشان هميشه به استاد دلداري ميداند و بارها براين نكته تاكيد ميكردند كه حتي اگر مجسمهي اميركبير به ايران بازگردانده نشود، او حاضر است اين مجسمه را در يكي از ميادين ايتاليا و به نام اميركبير نصب كند. موسوي با اشاره به چگونگي انتقال اين مجسمه از فلورانس به تهران گفت: ارديبهشت ماه سال گذشته و در حاشيه مراسم نكوداشت زنده ياد ابوالحسن صديقي در ميان آثار و اسناد ايشان كه در گالري برگ به نمايش درآمده بود، يكي از مكاتبههاي ميان استاد صديقي و نيكولوچي ريختهگر را دربارهي انتقال اين مجسمه مشاهده كرديم و همانجا به صراحت افتاديم تا از محل نگهداري اين مجسمه و وضعيت فعلي آن با خبر شويم. موسوي متذكر شد: جناب آقاي حامدي مدير مسؤول نشريه تنديس و مديران سازمان زيباسازي شهر تهران نقش بسزايي در پيداكردن اين مجسمه داشتند. با پيگيريهايي كه از طريق خانواده زندهياد صديقي انجام داديم، موفق شديم به اسنادي دست پيدا كنيم كه دست آخر ما را به فلورانس رساند و به كارگاه مرحوم نيكولوچي رسيديم. به گزارش ايسنا، در ادامهي اين مراسم محمدجواد شوشتري مديرعامل سازمان زيباسازي شهر تهران با اظهار خرسندي از انتقال اين مجسمه و رونمايي آن بعد از 33 سال در تهران گفت: امروز هم از كسي قدرداني ميشود كه اثرش ساخته شده و هم ياد هنرمندي را ميكنيم كه اين اثر را با دستهاي خود خلق كرده است. دراين مراسم هم از ابوالحسنخان صديقي و هم از اميركبير يادآوري ميكنيم. او با تاكيد بر شخصيت منحصربه فرد اميركبير در طول تاريخ ايرانزمين يادآور شد: اميركبير از آن دست افرادي است كه در طول تاريخ از او به نيكويي و بزرگي ياد شده است و در كنار او ابوالحسنخان صديقي از آن دست هنرمنداني است كه يكتاست و جايگزيني براي او نداريم. او تصريح كرد: با ديدن اين مجسمه، نبايد فراموش كنيم كه اميركبير چه زحمتهايي براي اين مملكت كشيده است. او حق بزرگي بر گردن ما دارد و وظيفهي سازمان زيباسازي شهر تهران بر اين است كه از هر كسي كه در بزرگداشتن ايران تلاش داشته قدرداني كنند و نامش را گرامي بدارند. شوشتري خاطرنشان كرد: خوشحاليم كه اين اثر با تدبير شهردار محترم و تلاشهاي جناب آقاي ملاصالحي در دوران مديريتشان و به كوشش جمعي از دوستداران هنر بعد از سه دهه به ايران بازگردانده شد. كسي در فلورانس اين اثر را نميشناخت و حتي هنرمندي كه كار ريختهگري اين اثر را انجام داده بود نيز در قيد حيات نبود، اما دوستان ما با پيگيريهاي فراوان موفق شدند بالاخره اين مجسمه را به ايران منتقل كنند. اگرچه پيش از اين نيز چه قبل و بعد از انقلاب تلاشهايي در اين حوزه شده بود. ***** به گزارش ايسنا، فريدون صديقي مجسمهساز و فرزند زندهياد ابوالحسن صديقي نيز با حضور خود در اين مراسم ضمن قدرداني از كساني كه كار انتقال اين مجسمه را انجام دادهاند، گفت: مجسمهي اميركبير اثر شگرفي است كه آخرين ساخته پدرم محسوب ميشود. ايشان از دو جهت ارادت خاصي به شخصيت اميركبير داشت و همين نكته باعث شد كه در طول حيات خود سه مجسمه از اميركبير خلق كند. او با برشمردن ويژگيهايي از اميركبير از ذهن زنده ياد صديقي گفت: شخصيت اميركبير براي پدرم قابل احترام بود. ايشان هميشه معتقد بود كه اميركبير مردي بزرگ، ستورگ، پروقار و متكي به نفس بود كه دلش هم براي ايران و هم براي مردم سرزمينش ميتپيد و با وجود آن كه ضرر و زيان فراواني در دوره صدارت خود ديده بود، اما دگرگونيهاي بسياري در مملكت ايجاد كرد. او همچنين به احساسات عاطفي زندهياد ابوالحسن صديقي و امير كبير اشاره كرد و افزود: وقتي اميركبير با ملكزاده خانم ازدواج كرد فرزندي به دنيا آمد كه اسم آن اميرزاده خانم گذاشت و بعد از مرگ پدر اين دختر به همسري پدربزرگ بنده در آمد. زنده ياد ابوالحسن صديقي به دليل علاقهي ويژهيي كه به زن پدرش داشت و براساس اسنادي كه در دست ايشان بود، اولين مجسمهي اميركبير را در مدرسه دارالفنون ساخت و به زعم بنده اگر امروز اميركبير در اين مراسم حاضر شود كوچكترين تفاوتي با مجسمهاي كه مرحوم پدرم ساخته بود، ندارد، زيرا ايشان براساس عكسها، اسناد ملكزاده خانم اين مجسمه را ساخته بود. *** صديقي در بخش ديگري از صحبتهاي خود به ديگر مجسمههايي كه پدرش از اميركبير ساخته بود، اشاره كرد و گفت: دومين مجسمهي اميركبير را در فاصله كمي براي سفارت فرانسه در پاريس ساخت و سومين آن همين مجسمهاي است كه امروز در برابر شما قدبرافراشته است. او گفت: سال 1350 پدرم براي انجام برخي مسائل مالي به تهران آمده بود و در همان جلسه اشاره شد كه مجسمه اميركبير در مدرسه دارالفنون خسارت ديده است. ما براي بازديد به آن جا رفتيم و براي اولين بار اشك پدرم را در طول زندگياش ديدم. ايشان روي برگرداندند و به ما گفتند كه اين مجسمه متعلق به من نيست و بهتر است آن را دور بيندازيد. در طول آن سالها نيز آن مجسمه نه تنها بهتر نشد كه صدمات بيشتري ديد. لذا انجمن آثار ملي به پدرم پيشنهاد داد تا مجسمهي ديگري از اميركبير بسازند و آن را در ميدان ارگ جنب كاخ گلستان نصب كنند. پدر هم قبول كرد ولي از آن جا كه توانايي جسمي نداشت پيشنهاد داد تا مجسمه را به صورت برنزي بسازد كه آنها قبول كردند. اين هنرمند مجسمهساز با مرور چگونگي ساخت اين مجسمه در ايتاليا توضيح داد: مجسمه در شش يا هفت تكه در كارگاه ريختهگري هنرمند ايتاليايي ساخته شد، اما در جريان شلوغيهاي شهر تهران و تغييرات اداري كه صورت گرفته بود، پيگيريهاي خواهرم به جايي نرسيد و پدرم موفق نشد دستمزد اين هنرمند ايتاليايي را پرداخت كند. سال 73 پدر با عصبانيت غم و اندوه پيش خود زمزمه ميكرد كه ابوالحسنخان بالاخره اين يوسف گمگشته به كنعان باز ميگردد. ايشان در آن تمام سالها غمي در دل داشت كه هيچوقت آن را بيان نكرد. اين مجسمه براي پدرم و چون يوسف گمگشتهاي بود و شك ندارم كه امروز روح ايشان از بالا نظارهگر است و خوشحال. لذا به نيابت از پدر خودم و خواهر و برادرانم از شما قدرداني ميكنم. *** محمد حسن حامدي مدير نشريه تنديس نيز در بخش ديگري از اين مراسم با پرداختن به جايگاه ويژه ابوالحسن صديقي در عرصهي مجسمهسازي گفت: چند روز پيش از شهر مشهد بازديد كردم و براي بار ديگر مجسمهي نادر را كه زنده ياد صديقي در سال 35 ساخته بود ديدم. در شهر شيراز نيز مجسمهي سعدي و در شهر تهران مجسمهي فردوسي از ساختههاي اين هنرمند است. همدان نيز با مجسمهي بوعلي سينا ياد ابوالحسن صديقي را براي ما زنده ميكند.او هنرمندي است كه هنرش نمادهايي براي طرحهايي بزرگ است. اين ذهنيت كه از چهرهي مشاهير براي تكتك ما وجود دارد همگي زايده ذهن خلاق اين هنرمند است. حامدي سپس به يكي از كارهاي انجمن آثار ملي در سال 1326 اشاره كرد و افزود: در آن زمان شورايي تشكيل شد تا چهرهي مشاهير ايران را به ثبت برساند. تكتك چهرههايي كه از سعدي، حافظ، فردوسي، خيام و خيليهاي ديگر براي ما آشناست همگي حاصل تخيل ابوالحسنخان صديقي بود كه براساس اسناد موجود شبيهترين چهره به اين مشاهير عنوان شده است. او در بخش ديگري از صحبتهاي خود بيان كرد: ابوالحسن صديقي شاگرد زندهياد كمالالملك نقاش برجستهي ايراني است كه در كنار ويژگيهاي بيشماري كه از او ميتوان نام برد، بايد به غرورش نيز اشاره كرد. زماني كه كمالالملك مدرسه صنايع را بنيان نهاد ابوالحسن صديقي به شاگردي او درآمد و آن چنان حرفهي نقاشي را به خوبي آموخت كه كمالالملك به او لقب «ابوالحسنخان رقيب» را داد. آن زمان كمالالملك 70 ساله و ابوالحسنخان 15 ساله بود. حامدي متذكر شد: كمالالملك معرفت هنر را به ابوالحسنخان آموخت، اما او نقاش بود و ابوالحسن گرايش به مجسمهسازي داشت و به صورت ذوقي كار خود را پيش برد و در ادامهي فعاليتاش يك بيان از هنر مجسمهسازي را در ايران فراهم آورد. او تنها پيكرهتراش مجسمهساز تا به امروز محسوب ميشود. سردبير نشريه تنديس سپس به مجسمه اميركبير اشاره كرد و گفت: همانطور كه فرزند ايشان اشاره كردند مجسمهي اميركبير گويا آخرين مجسمه ساختهشده توسط زنده ياد صديقي است. ايشان در زمان ساخت اين مجسمه 80 سال داشت و به همين دليل تمام همت، توانايي و ذوق خود را براي ساخت اين مجسمه به كار برد. مجسمهاي كه امروز بالاسر شما خودنمايي ميكند حاصل خلاقيت چنين انسان بزرگي است. مجسمه اميركبير شكل كماليافته هنر ابوالحسن صديقي است و بهتر است با احترام به آن نگاه كنيم. *** در بخش پاياني اين مراسم، كلخوراني معاونت اجتماعي و خدمات شهرداري تهران گفت: بايد زحمات اساتيدي چون ابوالحسن صديقي را قدر بدانيم. نمادي كه امروز از اميركبير بالاي سر ما نصب شده است افتخاري از افتخارات ملت ايران است. اين نماد يكي از پرافتخارترين، هوشمندترين و با درايتترين مردماني را نشان ميدهد كه به مردمان خود با اقتدار و براساس قانون عمل كرده است. اين نماد كه حتما زندهياد صديقي نيز براي ساخت آن به اين نكات توجه داشته است، امروز در چنين فضايي به مردمان شهر معرفي ميشود تا آنها نيز مجذوب اين افراد شوند. او در پايان يادآور شد: اين افراد حق بزرگي برگردن ما دارند و آنهايي كه اين آثار را ساختهاند نيز شخصيت گرانقدري هستند كه توجه به آنها در هركشوري باعث آباداني و پيشرفت ميشود. *** به گزارش ايسنا،در پايان مراسم با حضور شوشتري، كلخورايي و فريدون صديقي از تلاشهاي حسن حامدي، واحدي، عليرضا اسماعيلي، محسن يزداني، ملاصالحي و سيد مجتبي موسوي براي بازگردان اين مجسمه به ايران قدرداني شد.
دیدگاه تان را بنویسید