کارگردان «خانه امن»: خاوری را زدم تا دلم خنک شود!
کارگردان سریال «خانه امن» با بیان اینکه من در فیلم تیراندازی به خاوری را نشان دادم و دلم خنک شد گفت: این صرفا به این علت بود که نشان دهیم به این راحتی نیست که بخورید و بردارید و ببرید.
خبرگزاری فارس: روزنامه فرهیختگان گفتوگویی با احمد معظمی، کارگردان سریال «خانه امن» انجام داده است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
الحمدلله خیلی از مردم خانه امن را میبینند و چه داخل کشور و چه خارج از کشور بیننده دارد. از ابتدا یک طرح کلی آماده بود که آقای اصفهانی آن را نوشته بود ولی طرح اولیه بود. وقتی کار سارق روح و ترور خاموش هم ساخته میشد این طرح را ایشان کاملتر میکردند که به خانه امن رسید.
کلیت قصه از پروندههای واقعی است/ میخواستیم ادای دینی به سردار سلیمانی کنیم
کلیت قصه از پروندههای واقعی است ولی در جزئیات تخیل نویسنده است.
تصمیم این بود که ادای دینی به سردار شهید قاسم سلیمانی کنیم. یعنی امیدواریم این کار را بهخوبی انجام داده باشیم. از دریای رشادتهای ایشان قطرهای را اشاره کردیم. امیدوارم این ادای دین بهخوبی انجام شده باشد.
سعی میکنم تمام بازیگران در خدمت فیلمنامه باشند
اصولا شخصیتی با عنوان قهرمان در کارها نداریم. این امر بد نیست ولی به شرطی که در فیلمنامه تعریف شود. اصولا سعی میکنم تمام بازیگران و عوامل در خدمت فیلمنامه باشند و درواقع در ساختار سعی میکنم بازیگری بالاتر از بقیه نباشد و همگی در یک سطح باشند.
ترکیب آقای پگاه، امین زندگانی، ترکیب جدید و نویی است که قصه را متفاوت کرده و این ترکیب درکنار حمیدرضا پگاه که خیلی متفکر است و بازی خونسردی دارد با امین زندگانی که شلوغکنتر است، خوب جواب داده است.
صرفا اینچنین نیست که ماموری را نشان دهیم که کارهای این تیپی انجام میدهد درحالی که خانواده دارد و زندگی و مشکلاتی در خانه خود دارد. همه اینها برای این فرد هم وجود دارد.
گاهی با سه خط قصه جلو میرویم
با یک خط قصه جلو نمیرویم و گاهی با سه خط قصه جلو میرویم و سه شخصیت قصه موازی با هم جلو میروند. هرچقدر قصه جلو میرود التهاب بیشتر میشود و پیچیدگیها سختتر و عمیقتر میشود.
خاوری را زدم تا دلم خنک شود!
در رابطه با تیراندازی علیه خاوری که حاشیه درست کرد و مخالف زیادی داشت اصولا از این زاویه نگاه کنید که هشدار میدهیم. به همین راحتی نیست که حق ملت را بردارید و بروید و اتفاقی هم نیفتد. اواخر هم خبری خواندم که پلیس امنیت درگیر این شده که از کانادا خاوری را به ایران بازگردانند. این هشداری است که میگوید به این راحتی نیست که بخورید و فرار کنید و فکر کنید خبری نمیشود. این اتفاقا احساس مسئولیتهاست.
من در فیلم این را نشان دادم و دلم خنک شد. این صرفا به این علت بود که نشان دهیم به این راحتی نیست که بخورید و بردارید و ببرید. بهنظرم بیشتر هشدار است.
در خانه امن جعبهسیاه تروریسم را برای مردم باز میکنیم
چیزی که در مجموعه خانه امن برای من مهم بود واکاوی تروریسم علیه مردم ایران بود. در خانه امن جعبهسیاه تروریسم را برای مردم باز میکنیم.
خیلی از اینها واقعیت است. بالای ۷۰درصد از آن جعبهسیاه را بازگو میکنیم ولی ملاحظاتی داریم و این طبیعی است. هدف این بود که از اجماع نامبارک علیه مردم صحبت کنیم. هیچ چیزی از این مهمتر نیست. بحث داعش، تروریسم و مطالب دیگر است که وقتی جلوتر میرویم بهشدت جذابتر میشود. همه اینها با تحقیق و پژوهش بوده است.
کارهای این تیپی هم کاری نیست که فکر کنید در ۳-۲ماه و با چهارتا کتاب بتوانیم این کار را انجام دهیم. این فیلمنامهها طوری است که احتیاج به طراحی مهندسیشدهای دارد. آقای مرتضی اصفهانی سالیانسال استاد دانشگاه هستند و این رشته را تدریس میکنند. شخصیتی کنار فیلم است که دقیقا روی اینها شناخت دارد و آنها را تدریس میکند.
در هالیوود کار نمیکنیم/ عوامل فیلم از سر غیرت در این سریال کار کردند
تعقیب و مراقبت کف خیابان تهران کار سادهای نیست. در هالیوود کار نمیکنیم که بهراحتی بتوان کار کرد. من میخواهم سریالی بسازم که ۴لوکیشن دارد و بیدردسر است. ساختن این کارها سخت نیست. زحمت کارهایی همچون خانه امن زیاد است و تنها بر دوش کارگردان هم نیست بلکه تهیهکننده، نویسنده، تولید، تدارکات، فیلمبرداری و غیره زحمت کشیدهاند.
فیلمبردار وقتی خانه امن را فیلمبرداری میکند میتواند همزمان سر فیلم دیگری هم برود که پول بیشتری هم گیر او میآید. از سر غیرت است کسانی که در این سریال کار کردند و روزهای سختی را فیلمبرداری کردیم. در دل کرونا و سختی کار کردیم.
یکسال و خردهای فیلمبرداری طول کشید. یکماهونیم بهخاطر کرونا کار خوابید و ۴-۳ماه در کرونا بود. مثلا فیلمبرداری در ترمینال جنوب شلوغ کار سختی است که هزار نفر به دوربین نگاه میکنند. ما ترور داعشی را در آنجا فیلمبرداری کردیم. به من همین الان ۴-۳سریال راحت و آپارتمانی پیشنهاد کردهاند. پول این سریالها بیشتر است و زحمت کمتری دارد ولی احساس خودم این است که ژانر اینچنینی مورد علاقه من است و نمیخواهم سمت هر کاری بروم.
صحبتهایی درباره ساخت یک سریال جاسوسی انجام دادهایم/ نمیخواستیم گاندو باشیم
با آقای صفری یک صحبتهایی درباره سریالی میکنیم که بهزودی رسانهای میشود. ژانر ما تقریبا جاسوسی است. چون در حد صحبت است بعد از تصمیمگیری عنوان میکنیم که بتوانیم پیش برویم. این مساله قطعی نیست.
درمورد مسئولان خودمان سعی کردیم چیزی نگوییم. بحث ما بیشتر داعش و تروریسم است. این مساله متفاوت است. ممکن است در جایی از سریال عنوان شد ۱۵قاضی فاسد محاکمه میشوند ولی درمورد اینکه بخواهیم مسئولان خود را زیرسوال ببریم از اهداف سریال نبوده است. هدف سریال فراتر از این مسائل است. جهانیتر نگاه میکنیم. سریالی بود که مسئولان را میکوبید ولی پایه این سریال این مسائل نیست.
سریال گاندو مسئولان را میکوبید. هدف ما چیز دیگری است و درباره این مسائل صحبتی نمیکنیم. من فیلمساز هستم و بحث ما آشنایی با تروریسم و اتفاقاتی است که در این حوزه میافتد. این از همهچیز برای من مهمتر است. ممکن است در یک قسمتهایی اشاراتی داشته باشیم ولی اینها جزئی است. اینطور نیست که مسئولان داخل را بکوبیم.
دیدگاه تان را بنویسید