خبرگزاری فارس: حسین علاء از رجال ایرانی بود که در دو دورهٔ مهم و بحرانی تاریخ معاصر ایران نخستوزیر ایران شد. پس از ترور رزمآرا در نیمه اسفند 1329 مجلس شورای ملی به نخستوزیری علاء ابراز تمایل کرد و علاء مأمور تشکیل کابینه شد ولی به علت ضعف در حل بحران نفت در اردیبهشت ماه استعفا داد و مجدداً به وزارت دربار بازگشت. وی مجدداً در دی ماه 1334 به فرمان شاه به نخستوزیری رسید و پس از تشکیل کابینه بلافاصله برای معالجه رهسپار اروپا و عبدالله انتظام نایب نخستوزیر شد.
آبان ماه 1334 به مناسبت درگذشت سیدمصطفی کاشانی مجلس ختمی در مسجد سلطانی برقرار بود که حسین علاء نیز در آن شرکت داشت و در همان زمان مورد سوءقصد قرار گرفت. ضارب وی مظفر ذوالقدر از اعضای جمعیت فدائیان اسلام بود، و به علت گیر کردن گلوله، با اسلحه به سر علاء زده که مختصر خونریزی و جراحت میکند. در دوران نخستوزیری او پیمان بغداد منعقد شد. حسین علاء در خرداد 1335 از نخستوزیری استعفا کرد که مورد موافقت قرار نگرفت و مجدد تشکیل کابینه داد و بالاخره در فروردین 1335 از نخستوزیری استعفا کرد و دوباره به وزارت دربار تعیین شد تا سال 1342 که به عنوان سناتور انتصابی از شیراز به مجلس راه یافت و یک سال بعد در سن 82 سالگی در تهران درگذشت. همسر وی فاطمه قراگزلو دختر ناصرالملک، نایبالسلطنه احمدشاه بود. محمد مصدق پس از حسین علا محمد مصدق در اردیبهشت ماه سال 1330 دکتر مصدق با تکیه به رای اعتماد اکثر نمایندگان مجلس و برای به ثمر رساندن قانون ملی شدن صنعت نفت و نظارت هرچه بهتر بر انجام امور، مقام نخستوزیری ایران را پذیرفت. نخستین اقدام دکتر مصدق پس از معرفی کابینه، اجرای طرح ملی شدن صنعت نفت بود. به دنبال شکایت دولت
انگلیس از دولت ایران و طرح شکایت مزبور در شورای امنیت سازمان ملل، دکتر مصدق عازم نیویورک شد و به دفاع از حقوق ایران پرداخت. سپس به دادگاه لاهه رفت و در احقاق حق ملت ایران به پیروزی دست یافت. در بازگشت به ایران سفری نیز به مصر کرد و در آنجا مورد استقبال پر شکوه ملت مصر قرار گرفت.
مصدق پس از بازگشت دولت جدید خود را به شاه معرفی کرد. در این دولت پست وزارت جنگ را نیز خود برعهده گرفته بود که با مخالفت شاه مواجه شد. شاه چندان تمایلی نداشت که کل قدرت را به وی واگذار کند. نتیجه این بحث و جدل، استعفا و خانه نشینی مصدق بود. اما رهبر روحانی نهضت ملی شدن نفت آیت الله کاشانی این بار زمام امور را در دست گرفت و قیام 30 تیر حاصل فراخوان وی بود. مصدق تنها 4 روز از نخست وزیری برکنار شد و قوام السلطنه که چندان رقیب مناسبی برای او نبود دولتش در 30 تیر 1331 سقوط کرد. همزمان با این پیروزی، دیوان لاهه نیز رأی خود را به نفع ایران صادر کرد و عدم صلاحیت خود را در رسیدگی به شکایت دولت انگلستان اعلام نمود. دکتر مصدق از روز 31 تیر 1331 تا 28 مرداد 1332 بار دیگر بر مسند نخست وزیری تکیه زد اما توطئه های مخالفان داخلی و خارجی و اختلافی که بین او و آیت الله کاشانی به وجود آمد، درها را برای رخنه نفوذ دشمنان بزرگی چون امریکا و انگلستان باز کرد و همدستی این دو استعمارگر به کودتای 28 مرداد و سقوط دولت وی انجامید. دکتر مصدق پس از کودتا محاکمه و به احمدآباد تبعید شد و در اسفند 1345 در بیمارستان نجمیه
تهران درگذشت. دکتر مصدق از روز 31 تیر 1331 تا 28 مرداد 1332 بار دیگر بر مسند نخست وزیری تکیه زد اما توطئه های مخالفان داخلی و خارجی و اختلافی که بین او و آیت الله کاشانی به وجود آمد، درها را برای رخنه نفوذ دشمنان بزرگی چون امریکا و انگلستان باز کرد و همدستی این دو استعمارگر به کودتای 28 مرداد و سقوط دولت وی انجامید. دکتر مصدق پس از کودتا محاکمه و به احمدآباد تبعید شد و در اسفند 1345 در بیمارستان نجمیه تهران درگذشت. قوامالسطنه قوام السلطنه از جمله سیاستمدارانی است که نام و سرنوشت او به دوران پهلوی اول ودوم گره خورده است. او 5 بار نخست وزیر شد؛ اگرچه کابینههای وی غالباً عمر کوتاهی داشتند، امّا خطی که قوام در مدیریت سیاسی جامعه ایران ازاولین سال قرن جاری هجری دنبال کرد، مهمترین بستر را برای نفوذ امریکا در اقتصاد و سیاست و فرهنگ جامعه ایرانی باز کرد.
دوره پنجم نخست وزیری با استعفای دکتر مصدق در 25 تیر 13 از سمت خود و به فرمان شاه، نمایندگان مجلس بدون حضور نمایندگان نهضت ملی، به نخست وزیری قوام السلطنه رأی مثبت دادند و شاه در فرمان نخست وزیری با لقب جناب اشرف حکم نخست وزیری او را صادر نمود. قوام پس از دریافت فرمان نخستوزیری، اعلامیة شدیداللحنی خود تحت عنوان «کشتیبان را سیاستی دگر آمد» منتشر نمود که منجر به واقعه 30 تیر 1331 شد و برای همیشه پروندة سیاسی قوام بسته شد. فضلالله زاهدی نام فضل الله زاهدی با کودتای انگلیسی ـ امریکایی 28 مرداد 1332 در تاریخ سیاسی معاصر ایران عجین شده است. زاهدی در 1328 ش. ریاست شهربانی و در 1330 ش. در کابینه حسین علاء به وزارت کشور منصوب شد. و این سمت رادر کابینه محمد مصدق نیز حفظ کرد. در این دوره علاوه بر سمت وزارت کشور، سرپرستی شهربانی را نیز عهدهدار شد. در اسفند 1331 به اتهام توطیه علیه مصدق بازداشت شد، ولی در اواخر همان ماه آزاد گردید. در 22مرداد 1332 به هنگامی که شاه آماده خروج از ایران بود، محرمانه حکم عزل مصدق و نخستوزیری زاهدی کرد. زاهدی در 28 مرداد، با کودتایی که از حمایت امریکا وانگلیس برخوردار بود، مصدق
را برکنار و زمینه بازگشت شاه را از رم فراهم ساخت. و نخستوزیر کودتا شد. زاهدی در این دوره روزنامههای مخالف را توقیف کرد، موجی از بازداشت و سرکوب به راه انداخت، نظامیان مغضوب مصدق را آزاد کرد و طرفداران وی را بازداشت نمود. سرلشکر باتمانقلیچ از زندان خارج شد و رییس ستاد ارتش را عهدهدار شد و سرتیپ نعمت الله نصیری نیز پس از آزادی از زندان، به ریاست گارد شاهنشاهی منصوب شد. در سه روز اول کودتا، 500نفر از شخصیتهای سیاسی ونظامی وفادار به دولت مصدق بازداشت و تبعید شدند. حزب توده که در دوره مصدق، در بسیاری از ارکان حاکمیت از جمله درارتش نفوذ کرده بود، سرکوب شد و 14 نفر از افسران این حزب تیرباران شدند.
افزایش اقتدار زاهدی که از حمایت امریکا نیز برخوردار بود، شاه را نگران کرد. در نتیجه، شاه پس از سفری به امریکا ـ اسفند 1333 ـ توانست موافقت آیزنهاورـ رییس جمهور امریکاـ را برای تغییر دولت در ایران جلب کند. از این رو در فروردین 1334 با اشاره شاه، امیر اسدالله علم زاهدی را برای استعفا تحت فشار گذاشت. زاهدی ابتدا اصرار علم را جدی نگرفت، اما هنگامی که اردشیر زاهدی ـ پسرش پیغام سفیر امریکا در تهران را مبنی بر ضرورت کنارهگیری از نخست وزیری را نزد او آورد، تسلیم شد وپس از 20 ماه، در 16 فروردین 1334 از کار کناره گرفت. زاهدی سپس رهسپار ژنو شد و ریاست دفتر نمایندگی دایمی ایران در مقر اروپایی سازمان ملل را برعهده گرفت. زاهدی تاپایان عمر خود، به جز یک هفته که آن هم برای شرکت در مراسم ازدواج پسرش با شهناز پهلوی ـ 1336 ش. به تهران آمد، اجازه ورود به کشور راه نداشت فضل الله زاهدی سرانجام در شهریور 1342 درگذشت.
دیدگاه تان را بنویسید