نجیب‌‌زاده‌ای که منجی آمریکای لاتین شد +عکس

کد خبر: 703976

«سیمون بولیوار» به عنوان دشمن بردگی‌ و اسارت‌، شالوده امحاء بردگی را در‌ قاره آمریکا پی‌ریخت‌. از این‌روست‌ که‌ ایدئولوژی او پس از‌ ۲۰۰ سال هنوز‌ هم تازگی خود را‌ حفظ کرده‌ است. به قول رهبر جنبش استقلال کوبا: «کار بولیوار در آمریکا هنوز تمام نشده است».

نجیب‌‌زاده‌ای که منجی آمریکای لاتین شد +عکس
خبرگزاری فارس: «سیمون بولیوار» معروف به «منجی»، همواره اعتقاد داشت که آزادی ‌خلق‌های‌ آمریکا هرگز بطور کامل تحقق نخواهد یافت مگر آنکه کوبا و پورتوریکو را نیز دربرگیرد. وی‌ بر‌ آن بود‌ که بدون آزادی کوبا و پورتوریکو، آن «دو گوهر تاج و تخت اسپانیا» تلاش در جهت رهایی‌ قاره آمریکا از یوغ استعمارگران ناقص خواهد ماند، و از آن گذشته استقلال خلق‌های آمریکای لاتین همواره‌ در معرض تهدید چیزی‌ قرار خواهد‌ داشت که سال‌ها بعد، خوزه مارتی (رهبر جنبش استقلال کوبا) آن را به یک ببر تشبیه کرد، ببری که مداوم در تعقیب خلق‌های منطقه‌ای خواهد بود که وی با بصیرت ژرف تاریخی‌اش آن را «آمریکای ما» می‌نامید.
سیمون بولیوار
بولیوار به هیچ‌ روی از آمال و آرزوهای خلق‌های منطقه کارائیب بی‌اطلاع نبود. برعکس. فعالیت دامنه‌دار انقلابی او تا حد زیادی از تجاربش در منطقه کارائیب شکل می‌گرفت. فی‌المثل ما می‌دانیم که وی در جامائیکا در حال تبعید‌ می‌زیسته‌ و در سال 1815 نامه‌ای معروف به «نامه‌ای از جامائیکا» نوشته که طی آن، طرح تاریخی خود را برای آزادی قاره ذکر کرده و در این طرح درخشان کوبا و پورتوریکو را نیز گنجانده است. همچنین می‌دانیم که نمایندگانی نزد الکساندر پتیون‌ (رئیس‌جمهور هائیتی در 1807 میلادی) فرستاده، و نیز خود را متعهد ساخته بود که بردگان سیاهپوست ونزوئلا را آزاد کند. «منجی» خود را کاملا وقف آزادی سرتاسر آمریکای لاتین از قید استعمار اسپانیا کرده بود. دراین زمینه، «نامه‌ای‌ از‌ جامائیکا» که در 6 سپتامبر 1815 در کینگستون نوشته شده است سزاوار توجه خاص است. وی در این نامه می‌نویسد: «جزایر کوبا و پورتوریکو که جمعیت آن‌ها روی هم رفته به حدود 700 تا 800 هزار نفر می‌رسد‌، آرام‌ترین‌ مستملکات‌ اسپانیا هستند زیرا تماسی با ملت‌های‌ مستقل‌ ندارند‌. ولی مگر ساکنان این جزایر آمریکائی نیستند؟ مگر مورد تحقیر نیستند؟ مگر طالب رفاه نیستند؟» در واقع بولیوار بدین وسیله خواستار آزادی کوبا و پورتوریکو می‌شود، زیرا سکنه آن‌ها حلقه‌ای از‌ زنجیره ملت‌های‌ آمریکای لاتین را تشکیل می‌دادند، و در این مرحله آغازین پیکار رهائی‌بخش‌ که‌ دورنمای پیروزی نیروهای شورشی به هیچ روی در افق پدیدار نبود، دورنگری وی شایان تحسین است. شواهد موثق تاریخی حاکم است‌ که‌ بولیوار‌ هیچگاه تعهدخود را در قبال آزادی و حاکمیت ملّی کوبا و پورتوریکو‌ را کنار ننهاد. «منجی» حتّی به فکر لشکرکشی برای آزاد ساختن آن دو جزیره افتاد، امّا اوضاع داخلی و بین‌المللی وی‌ را‌ از اجرای‌ این نقشه باز داشت. نباید فراموش کرد که در ایامی که انقلاب‌ بولیوار‌ دوران طفولیت خود را می‌گذرانید، تولید در سراسر منطقه کارائیب مبتنی بر استثمار بردگان سیاه بود. فقط جمهوری‌ هائیتی‌ از‌ این قاعده مستثنی بود که در آنجا حماسه شکوهمند رهائی از قید بردگی منجر‌ به‌ دستیابی‌ به استقلال شد. یکی از پیامدهای مهم این امر آن بود که طبق موافقتنامه‌ای که میان‌ بولیوار‌ و پتیون‌ منعقد شد، بولیوار متعهد شد در قبال پشتیبانی هائیتی از مبارزات استقلال‌طلبانه در آمریکای‌ لاتین‌ تمام بردگان سیاه سرزمین‌های آزادشده خاک اصلی آن قاره را آزاد کند. بولیوار همچنین‌ به‌ فکر‌ ایجاد «کنگره بزرگ» افتاد و این کنگره قرار بود به سال 1826 در پاناما تشکیل شود‌. هدف کنگره مزبور عبارت بود از متحد کردن تمام خلق‌های آمریکای لاتین در چارچوب اتحادیه بزرگی از‌ ملل‌آزاد‌ و خودمختار امّا‌ ایالات متحده با استقلال کوبا و پورتوریکو مخالف بود و لذا نقشه تاریخی بولیوار را عقیم گذاشت‌. بولیوار‌ نجیب‌زاده‌ای ونزوئلایی بود که از بذل جان و مال خود در راه آزادی منطقه‌ای‌ که‌ آن‌ را «آمریکای جنوبی» می‌نامید دریغ نداشت؛ منطقه‌ای با خصوصیات قومی و فرهنگی متمایز از آنچه که‌ در‌ بخش‌ دیگر آمریکا، یعنی آمریکای شمالی دیده می‌شد. دایره نگرش انترناسیونالیستی و آمریکای لاتین‌ گرایی «منجی»، منطقه کارائیب‌ را نیز در بر می‌گرفت. کارائیب، این آتش هفت‌جوش اقوام و فرهنگ‌های گوناگون، که همه امپراتوری‌های بزرگ دوران بر سر آن‌ گرد آمده‌ بودند. آزاد ساختن کوبا و پورتوریکو جزئی از طرح‌ بزرگ بولیوار بود. امّا نیروهایی که‌ مقابله با آن‌ها حتی از عهده مردی با توان انقلابی‌ خارق‌‌العاده او نیز خارج بود، مانع از آن شدند‌ که‌ وی شاهد تحقق این بخش از نقشه خود باشد. بولیوار به عنوان دشمن بردگی‌ و اسارت‌، شالوده امحاء بردگی را در‌ قاره آمریکا پی‌ریخت‌. سرمشق انقلابی‌ عظیمی‌ که وی بر جا گذاشت، راه را‌ برای‌ مبارزات آینده، هم در کشورهای آزادشده و هم در کشورهایی که هنوز درگیر نبرد به‌خاطر‌ آزادی‌ بودند، هموار ساخت. بدون اندیشه و عمل‌ سیمون بولیوار، تاریخ منطقه کارائیب چیز‌ دیگری می‌بود. امّا حتی امروز‌ هم‌ در کارائیب خلق‌هایی هستند که هنوز نتوانسته‌اند آرمان‌های بولیوار را تحقق بخشند. از این‌روست‌ که‌ ایدئولوژی بولیوار اکنون پس از‌ 200 سال هنوز‌ هم تازگی خود را‌ حفظ کرده‌ است. سخن خوزه مارتی سخنی است‌ به‌جا‌ که می‌گفت: «کار بولیوار در آمریکا هنوز تمام نشده است». نویسنده: مانوئل مالدونادو دنیس (1933 ـ 1992 میلادی)، استاد فقید دانشگاه‌ پورتوریکو
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد