خبرگزاری فارس: امیر نعمتی مورخ و تاریخپژوه در مورد نقش تاریخی قوامالسلطنه اظهار داشت: قوام السلطنه دارای دو بعد تاریخی مثبت و منفی است که مثبتترین وجه آن ختم قائله آذربایجان است. وی افزود: بعد از جنگ جهانی دوم نیروهای روسی حاضر به ترک ایران نبودند و شرط خروج آنان از ایران به دست آوردن امتیاز نفت شمال بود. تنها کسی که در تاریخ سر استالین را کلاه گذاشت قوام بوده است.
این مورخ ادامه داد: قوام السلطنه در مذاکره با استالین قول مساعد به او داد که امتیاز نفت شمال را به شوروی واگذار کند. این درحالی است که مطابق قوانین مشروطه امتیاز خارجی باید به تصویب مجلس برسد. و به مجلس توصیه کرد به هیچ وجه چنین امتیازی را به شوروی واگذار نکنند. وی گفت: زندگی سیاسی قوام دارای فراز و فرود بسیاری است. قوام از دوران مشروطه برای کسب مقام صدارت و نخست وزیری لابیهای بسیاری با کشور های خارجی کرده و از آنان مشورت گرفته است و گاهی به انگلیس نزدیک می شده است و گاهی به روس نزدیک میشد. نعمتی با بیان اینکه قوام السطنه آدم فرصت طلب سیاسی بود، افزود: نقطه اوج زندگی سیاسی قوام ختم قائله آذربایجان بود. وی با پاسخ به این پرسش که برخی معتقدند روشی که قوام در ماجرای ملی شدن صنعت نفت برگزیده بود کارآمدتر بود اگر با اعتراض روبهرو نمیشد میتوانست به موفقیت برسد، گفت: قیاس قوام السطنه و مصدق معالفارق است. تنها شباهتی که بین این دو وجود دارد این است که قوام در ماجرای امتیاز نفت شمال با تیزهوشی نگذاشت روسیه امتیاز نفت شمال را بگیرد. اما مصدق سعی کرد در ماجرای ملی شدن صنعت نفت به امریکا نزدیک شود که
در آغاز مرحله ملی شدن صنعت نفت موفق بود و در نهایت به علت نزدیکی انگلیس با آمریکا نتوانست موفق شود و منتهی به کودتای 28 مرداد شد. این مورخ و روزنامهنگار در پاسخ به اینکه مطابق شواهد تاریخی قوام پای آمریکا را به ایران باز کرد،ادامه داد: سیاست های خارجی قوام در ارتباط با آمریکا آن اندازه بود که آمریکا برای اولین بار از حق وتو خود علیه روسیه استفاده کند. اما نمیشود گفت که برای اولین بار قوام پای آمریکا را به ایران باز کرد. چون تا قبل از ملی شدن صنعت نفت وجه آمریکاییها در ایران مثبت بود. وی گفت: در دوران مشروطیت افرادی مانند مورگان شوستر که مستشار مالی بود و یا در جریان مشروطیت آمریکایی داریم که در جریان قیام با مردم همراهی میکند و کشته می شود. به همین دلیل آمریکا در نزد مردم ایران و حتی سیاستمدارهای ایرانی دارای وجه مثبت بود. نعمتی ادامه داد:اما مصدق بود که پای آمریکاییها را در مناظرات سیاسی ایران با دیگر کشورها باز کرد. قوام سعی داشت در جریان آذربایجان سعی داشت پای آمریکا را باز کند. اما به صورت تئوریزه شده پای آمریکا در ایران باز نکرد. نعمتی در پاسخ به این پرسش که آیا قبول نخست وزیری از سوی قوام
قبل از قیام 30 تیر با این نیت بود که به جریان ملی شدن نفت کمک کند یا نقش دیگری میخواست ایفا کند، تصریح کرد: قوام با وجود اینکه سیاستمداری فرصتطلب بود آدم بسیار زیرکی بود. سعی میکرد از هر فرصتی برای پیشبرد اهداف خودش استفاده کند. اما قوام به فکر ملی کردن صنعت نفت نبود.
دیدگاه تان را بنویسید