پس از مرگ چه اتفاقی برای بدن انسان می‌افتد؟

کد خبر: 462790

واقعیتی که از اولین روزهایی که زندگی درک کرده‌ایم، فناپذیر بودن موجودات زنده و مخصوصا انسان‌ها است.

زومیت: مرگ سرنوشتی است که به سراغ همه‌ی موجودات زنده و بالاخص انسان‌ها خواهد آمد. پس از اینکه انسان‌ها دارفانی را وداع می گویند، چه سرنوشتی در انتظار کالبد انسان‌‌ها است و چه فرآیندهایی توسط بدن انسان پشت سر گذاشته می‌شود؟ در موارد مرگ مشکوک بدن انسان چه مراحلی را پشت سر می‌گذارد؟ با ما همراه باشید تا به ۱۰ مرحله‌ای که انسان از پس از مرگ پشت سر می‌گذارد، بپردازیم.
پس از مرگ چه اتفاقی برای بدن انسان می‌افتد؟
واقعیتی که از اولین روزهایی که زندگی درک کرده‌ایم، فناپذیر بودن موجودات زنده و مخصوصا انسان‌ها است. روزانه شاهد درگذشت شماری از افراد در محیط پیرامون خود هستیم. شاید به تازگی از دست دادن نزدیک‌ترین افراد به خود را تجربه کرده‌اید، اما با این وجود، آگاهی چندان زیادی در مورد کیفیت و آنچه که انسان در طی فرآیند جدا شدن روح از بدن با آن روبرو می‌شود، ندارید. در واقع مرگ حقیقتی است که فراری از آن نیست و تمام انسان‌ها در اعماق وجود خود، روبرو شدن با این پدیده را باور دارند.
لحظاتی که انسان به مرگ نزدیک‌تر می‌شود، ثانیه‌هایی هستند که تعریف مشخصی از آن وجود ندارد. وجود شواهد تاریخی نیز حاکی از آن است که انسان‌ها از دیرباز با این پدیده آشنا بوده و در هر دوران به صورت‌های مختلفی با آن ارتباط برقرار کرده‌اند. البته واکنش افراد در برابر مرگ کاملا متفاوت است، برخی مرگ را با آغوش باز می‌پذیرند، اما شمار دیگری از افراد، پایان زندگی انسان را بسیار تلخ شمرده و از آن به عنوان تلخ‌ترین بخش از حیات انسان یاد می‌کنند که همین موضوع مقابله با مرگ را برای این گروه بسیار سخت و درک آن را با چالش‌های زیادی روبرو می‌کند.
در کنار نگاه‌های متافیزیکی به قضیه‌ی مرگ، کالبد انسان نیز در طی فرآیند مرگ و خارج شدن روح از بدن، دچار تغییراتی می‌شود. در موراد مشکوک مرگ، اضافه شدن فرآیند کالبد شکافی، مراحلی را به تغییرات در اجساد ایجاد می‌کند. در ادامه به بررسی ۱۰ تغییری خواهیم پرداخت که طی فرآیند مرگ و پس از آن در بدن انسان رخ می‌دهند. با زومیت همراه باشید.
مراحل مرگ
مرگ نیز همچون بسیاری از فرآیند‌های فیزیکی بدن انسان دارای مراحلی است و به یکباره رخ نمی‌دهد. در واقع مرگ یک انسان طی چند مرحله نهایی شده و در نتیجه‌ی آن انسان بطور کل حیات خود را از دست می‌دهد.
مرگ کلینیکی
در طی مرگ کلینیکی، تمام علائم حیاتی بدن که وجود آن‌ها گویای ادامه‌ی زندگی انسان است، از بین رفته و فعالیت آن‌ها متوقف می‌شود. از جمله‌ی مواردی که می‌توان به آن‌ها اشاره کرد باید از ضربان قلب و تنفس یاد کرد. مغز انسان معمولا در طی فرآیند از دست دادن علائم حیاتی بدن که از جمله‌ی آن به تنفس و ضربان قلب اشاره کردیم، همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهد. شماری از افراد بر این باورند که تجربه‌ی نزدیک شدن به مرگ و توضیح آن در این مرحله نهفته است. مرگ کلینیکی یک دلیل و عامل برای مرگ قطعی انسان نیست و می‌توان با انجام عملیات احیا، دوباره فرد مورد نظر را به زندگی بازگرداند. البته این موضوع در تمام شرایط حاکم نیست.
مرگ بیولوژیکی یا زیستی
مرگ بیولوژیکی با عنوان دیگری نیز در ادبیات محاوره‌ای خوانده می‌شود که آن چیزی نیست جز مرگ مغزی. در مرگ بیولوژیکی، فعالیت مغز انسان متوقف می‌شود و دیگر نمی‌توان کنشی الکتریکی را در مغز انسان رویت کرد. بعضا در این حالت علائم حیاتی انسان که در مرحله‌ی پیش به آن اشاره کردیم، با استفاده از ابزارهای بیمارستانی به قوت قبل وجود داشته و کار می‌کنند، اما دیگر خبری از عملکرد مغز انسان نیست. در باور بسیاری از انسان‌ها، این نوع مرگ بهترین نوع است. رنگ پریدگی، سفتی اعضای بدن و همچنین سرد شدن بدن را باید از نشانه‌های مرگ بیولوژیکی خواند. مرگ بیولوژیکی قابل بازگشت نیست و فردی که به آن دچار شده، در انتظار سرنوشتی است که همه‌ی انسان‌ها به آن دچار خواهند شد.
مرگ مولکولی
مرگ مولکولی را باید پایانی قطعی برای زندگی انسان خواند. مرگ مولکولی مرحله‌ای است که متلاشی شدن بدن با آن آغاز می‌شود. در این مرحله که معمولا پس از مرگ بیولوژیکی آغاز می‌شود، باکتری‌های موجود در روده و شکم انسان آغاز به فعالیت کرده و از درون ساختار بدن انسان را که میزبان این باکتری‌ها بوده، متلاشی می کند. همانطور که اشاره کردیم، این مرحله مدت کوتاهی پس از مرگ بیولوژیکی به سراغ انسان می‌آید.
کبودی نقاطی از بدن
شاید یکی از مشخصات اصلی در چهره‌ی فردی که فوت کرده، رنگ پریدگی باشد. دلیل این رنگ پریدگی جریان نیافتن خون در رگ‌ها و در واقع جمع شدن خون بدن در ناحیه‌ای از بدن است که فشاری روی آن نیست و نزدیک‌ترین ناحیه به سمتی است که جاذبه‌ی زمین روی آن تاثیر می‌گذارد، بطوریکه اگر فرد به پشت خوابیده باشد، این ناحیه، کمر و بخشی از ران فردی است که فوت کرده.
در واقع پس از آنکه تمام علائم حیاتی بدن از بین رفت و خون از جریان افتاد، جاذبه تاثیر خود را گذاشته و خون را به سمتی هدایت می‌کند که در نقطه‌ی پایین‌تری قرار داشته و فشار خاصی نیز روی آن نیست. در حالت درازکش، پشت فرد نظیر قسمتی از کمر و قسمت پشت ران پذیرای تمام خونی می‌شوند که در بدن وجود دارد. این پدیده با عنوان کبودی پس از مرگ شناخته می‌شود. با توجه به اینکه قسمت‌هایی از بدن نظیر پشت و نشیمن‌گاه در تماس با سطح بوده و فشاری از جانب سطح به آن‌ها وارد می‌شود، پس خون حضور کمتری در این ناحیه‌ها داشته و می‌توان رنگ پریدگی را در این ناحیه‌ها نیز مشاهده کرد. البته نحوه‌ی قرار گرفتن بدن فردی که فوت کرده می‌تواند به حالت‌های دیگری باشد که در این صورت محل جمع شدن خون نیز متفاوت خواهد بود. برای مثال در صورتی که فرد رو به شکم قرار گرفته باشد، بخشی از صورت و سینه به همین صورت دچار خونمردگی می‌شود که در واقع تجمیع خون‌های بدن است.
با توجه به اینکه خون در ناحیه‌های اشاره شده جمع می‌شوند و قلب انسان جریانی را هدایت نمی‌کند، رفته رفته گرمای بدن از دست رفته و خون نیز به علت ثابت ماندن در یک نقطه از بدن، حالت ژله‌ای به خود می‌گیرد.
در صورتی که بدن برای بیش از ۱۲ ساعت در چنین حالتی باقی بماند، رنگ پوست کبود شده و بدن فرد مورد نظر در آن ناحیه‌ها تغییر رنگ می‌دهد.
مرحله اول پس از مرگ
معمولا برای درک علت مرگ یک فرد باید جسد وی را کالبدشکافی کرد. در ابتدا متخصصان امر کالبد شکافی تمام نقاط بدن را بصورت ظاهری مورد بررسی قرار می‌دهند و وجود علائم و نشانه‌هایی نظیر خالکوبی، خال و علائم جراحی‌های روی بدن را مشخص کرده و یادداشت می‌کنند. کارشناسان در این مرحله دلایل ظاهری که از چشم همه ناپدید مانده را نیز که می‌تواند دلیلی برای مرگ باشد را مورد بررسی قرار می‌دهند که از جمله‌ی چنین مواردی باید به وجود زخم در ناحیه‌هایی که زیر پوشش مو قرار گرفته و محل ورود سوزن سرنگ اشاره کرد.
پس از بررسی ظاهری بدن، اولین برش در ناحیه جناغ سینه انجام می‌شود. این برش از قسمت پایین استخوان شرمگاهی، کمی پایین‌تر از گلو و در ابتدای سینه آغاز می‌شود. دلیل انجام برش از این ناحیه به این دلیل است که پس از مرگ، زبان فرد جمع شده و دسترسی به گلو را از طریق دهان غیرممکن می‌کند، به همین دلیل برش از این ناحیه انجام می‌شود تا بتوان از طریق حفره‌ی سینه به گردن و گلو دسترسی داشت.
پس از انجام برش، تمام جوارح در سه مرحله از بدن خارج می‌شوند.
مرحله‌ی دوم پس از مرگ
پس از آنکه کالبدشکافان تمام اعضای بدن موجود در درون شکم را خارج کردند، این توانایی را در اختیار دارند تا یک یک این اعضا را از نزدیک مورد آزمایش قرار دهند. در صورتی که متخصصان به دنبال مورد مشکوکی نباشند، تنها اعضای اصلی به منظور شناسایی گرفتگی شریان‌ها، رسوب چربی و سایر موارد که می‌توانند باعث مرگ در فرد شوند، مورد بررسی قرار می‌گیرد.
اما در صورتی که کارشناسان به دنبال مورد مشکوکی باشند، به دنبال علائم دیگری نظیر وجود مواد سمی، تومورهای ناشناخته و سایر علائم می‌گردند که می‌تواند دلیل مرگ را توجیح کند. در صورتی که کارشناسان تومورهای ناشناخته‌ای را در بدن فرد پیدا کنند، موارد یافت شده باید به اطلاع خویشاوندان فرد برسد، چراکه وجود چنین مواردی می‌تواند ناشی از موارد ژنتیکی باشد که در صورت اطلاع، خویشاوندان فرد فوت شده می‌توانند با اطلاع از این موضوع از تکرار مرگ در این حالت جلوگیری کنند.
شست و شوی کالبد
در اقصی نقاط جهان، پس از آنکه فردی دار فانی را وداع گفت، براساس رسوم خود اقدام به شست و شوی جسد فرد متوفی می‌کنند. البته در شماری از کشورها رسوم دیگری نظیر نگهداری خاکستر فرد متوفی انجام می‌شود که البته این موضوع بیشتر در کشورهای مشرق زمین عمومیت دارد. در کشورمان ایران نیز پس از آنکه فردی فوت کرد، وی را غسل میت می‌دهند. غسل دادن در آموزه‌های دین اسلام آداب خاص خود را دارد که پرداختن به آن‌ها خارج از حوصله‌ی این متن است. در کشورمان پس از غسل دادن میت، وی را کفن پیچیده و درون مزار قرار می‌دهند. در کشورهای غربی، پس از شست و شوی کالبد، لباس‌های فرد را پوشانده و وی را درون تابوت قرار می‌دهند.برخلاف آداب مسلمانان که جسد فقط با کفن و بدون لباس در خاک قرار داده می‌شود، غربی‌ها متوفی را پس از پوشاندن لباس در تابوت گذاشته و با تابوت زیر خاک قرار می‌دهند.
مرحله اول تجزیه؛ خود هضمی
تجزیه و پوسیدگی اولین مرحله‌ای است که تمام اجساد به آن دچار خواهند شد. در واقع پوسیدگی برای اجسادی که حتی مومیای شده‌اند، اتفاق می‌افتد با این تفاوت که این فرآیند در مورد اجساد مومیایی شده سرعت بسیار پایین‌تری دارد.
پوسیدگی دقایقی پس مرگ فرد مورد نظر آغاز می‌شود. پس از آنکه خون از جریان ایستاد، سلول‌هایی که نیازمند اکسیژن بودند، بسیار اسیدی می شوند، چراکه دیگر خونی برای رساندن اکسیژن به این سلول‌ها در گردش نیست. آنزیم‌ها شروع به متلاشی کردن و استفاده از اعضای سلولی می‌کنند و همه چیز دست به دست هم می‌دهد تا بدن به سرعت به سوی از هم پاشیدگی و پوسیدگی کامل سوق پیدا کند. همین موضوع یکی دیگر از عوامل تغییر رنگی است که پیش از این به آن اشاره کردیم.
علت خشک شدن بدن انسان نیز به دلیل واپاشی اسید نوکلیک‌ها و آزاد شدن پروتئین‌ها در فیبر ماهیچه‌ها است. در واقع پروتئین‌ها بدون پشتیبانی زنجیره‌ی انرژی، درون ماهیچه گیر افتاده و باعث خشک شدن بدن می‌شوند. البته خشک بودن بدن به مرور زمان با پوسیدگی و از بین رفتن بافت ماهیچه‌ای از بین رفته و بدون دوباره به حالت اولیه خود باز می‌گردد.
میلیاردها باکتری که در بدن انسان زندگی می‌کنند طی فرآیندپوسیدگی سلول‌ها آزاد شده و روند تجزیه‌ی انسان را سرعت بیشتری می‌بخشند. در واقع باکتری‌ها به عنوان یک کاتالیزور عمل کرده و سرعت تجزیه را افزایش می‌دهند.
مرحله دوم تجزیه: فساد بدن
مرحله‌ی دوم از تجزیه‌ی بدن، فاسد شدن کالبدی است که دیگر خون در آن جریان ندارد. در مرحله‌ی اول از تجزیه‌ی بدن، مقدار زیادی شکر، نمک، مایعات و باکتری ناهوازی که از زندان بدن خارج شده‌اند، شروع به تغذیه از مواد موجود کرده و با استفاده از شکر و انجام فرایند تخمیر، بوی بسیار نامطبوعی را ایجاد می‌کنند که همین موضوع باعث بو گرفتن جسد می‌شود.
با آغاز به کار جدی باکتری‌ها برای تجزیه بدن، هموگلوبین خون نیز تغییر ماهیت داده و رنگ آن به سبز تیره تبدیل می‌شود. در جریان انجام فرآیند تخمیر در بدن انسان، گاز زیادی ایجاد می‌شود که تمام این گازها منجر به جمع شدن آن در بدن و باد کردن جسد می‌شود. به این مرحله نفخ اطلاق می‌شود.
در صورتی که میزان گاز و مایع موجود در بدن بسیار افزایش پیدا کند، این گاز از منافذ موجود در بدن خارج می‌شود. البته باید به این نکته اشاره کرد که در فرآیند شست و شوی بدن در آداب اسلامی، فردی که به عنوان غسال وظیفه‌ی شست و شو را بر عهده دارد، در بخشی از کار شست و شو، گاز به ناحیه‌ی شکم فشار می‌‌آورد تا محتویات شکم اعم از گاز و مایعات خارج شود.
فرآیند نرم شدن پوست نیز به مرور زمان انجام می‌شود. پوست در طول زمان تغییر رنگ داده، نرم شده و حالت کشسانی پیدا می‌کند.
مرحله سوم تجزیه: تغذیه از بدن
پس از خروج تمام محتویات درونی و پاکسازی بدن از انواع گازها، کالبد انسان به میزبانی ایده‌ال برای پذیرایی از تخم‌گذاری موجودات زنده تبدیل می‌شود. برای مثال مگس‌ها با تخم‌گذاری در بدن انسان چندین کرم را ایجاد می‌کنند. زندگی چند صد کرم روی کالبد باعث می‌شود تا دمای بدن بصورت میانگین تا ۱۰ درجه‌ی سانتیگراد افزایش یابد. با توجه به بالا رفتن دمای بدن انسان، کرم‌ها همیشه در حال حرکت هستند تا آن‌هایی که در زیر دیگران باقی مانده‌اند، از شدت گرما از بین نروند. کرم‌ها با وجود گرمای مناسب و غذایی که از جسد تغذیه می‌کنند، بزرگ شده و تبدیل به مگس می‌شوند. مگس‌های جدید نیز روی قسمتی از بدن که دست نخورده باقی مانده، تخم‌گذاری می‌کنند.
مایعی که از بدن ترشح می‌شوند، حاوی مقدار زیادی نیتروژن است که از این‌رو این موضوع باعث دور ماندن سایر موجودات از جسد می شود. اما این موضوع در مدت محدودی اتفاق می‌افتد. نفوذ نیتروژن در خاک باعث تقویت آن شده و در نتیجه رشد گیاهان و انواع درخت را در آینده نوید می‌دهد. همچنین موجودات زیر زمینی نیز از آن پس می‌توانند از کالبد قرار گرفته زیر خاک استفاده کنند.
البته باید به این نکته اشاره کرد که پوسیدگی بدن به دلایل متعددی بستگی دارد. عمقی که جسد در آن قرار گرفته، گرمای محیط، امکان دسترسی به اکسیژن، جنس خاک و فاکتورهایی از این جنس را باید در زمره‌ی دلایلی خواند که همگی در فرآیند پوسیدگی و از بین رفتن جسد انسان نقش دارند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت