بازی های ویدیویی چه تاثیراتی روی فرزندان ما دارند؟

کد خبر: 407351

انجام بازی های ویدیویی از نگاه شما ممکن است سرگرم کننده باشد و از نگاه دیگران وقت تلف کردن. اما یک سوال کاملا علمی وجود دارد؛ انجام این عمل، دستاوردی منفی برای ذهن ما به همراه خواهد داشت یا بالعکس، به ما کمک خواهد کرد؟ جواب کاملا روشن است: هر دو.

بازی های ویدیویی چه تاثیراتی روی فرزندان ما دارند؟
بازی های ویدیویی توسط والدین «وقت تلف کن» خطاب می شوند و حتی بدتر از آن، برخی محققین فکر می کنند که این بازی ها مغز را نابود می کند. بازی های ویدیویی خشن، به دلایل متعددی مورد انتقاد رسانه ها و متخصصین هستند. یکی از این دلایل، رفتارهای خشونت آمیز و ضد اجتماعی کودکان و نوجوانان طی سال های اخیر است.
اما بسیاری از دانشمندان و روان شناسان متوجه شده اند که بازی های ویدیویی می توانند فواید بسیاری داشته باشند که مهم ترین آن ها باهوش تر کردن کودکان است. بازی های ویدیویی می توانند به کودکان مهارت های فکری مهمی که در آینده به آن نیاز دارند را بیاموزند.
در این مطلب می خواهیم فواید و مضرات بازی های ویدیویی را از نگاه متخصصین حوزه های مختلف بررسی کرده و در موردشان صحبت کنیم. اگر از آن دسته پدر و مادرهای نگرانی هستید که دوست دارید در این مورد بیشتر بدانید، با دیجیاتو همراه باشید، قطعا نگاه تان را نسبت به بازی های ویدیویی عوض خواهیم کرد.
سی. شاون گرین، روانشناس دانشگاه ویسکونسین می گوید بازی های ویدیویی مغز ما را به طور کل عوض می کند. انجام بازی های ویدیویی، ساختار فیزیکی مغز را به همان شکلی که یاد می گیرید چگونه بخوانید، پیانو بنوازید یا با استفاده از نقشه راهنمایی کنید، تغییر می دهد. دقیقا مانند تمرین ورزشی که عظلات را می سازد، بازی ها مغز را پرورش می دهند.
تاثیرات مثبت بازی های ویدیویی
وقتی فرزند شما بازی ویدیویی انجام می دهد، این کار به مغز او یک تمرین واقعی می دهد. در بسیاری از بازی های ویدیویی، مهارت و مرحله ای ویژه از تفکر لازم است که در موقعیت های درگیرکننده، پیروز شوید. این مهارت ها حتی در مدارس هم تدریس نمی شوند. برخی از مهارت های روانی که با استفاده از بازی های ویدیویی ارتقاء پیدا می کنند عبارتند از:
پیروی از دستور العمل ها: کودکان می آموزند که از دستورالعمل ها پیروی کرده و برای رسیدن به هدف، روالی را طی کنند.
حل مشکلات و منطق: وقتی بچه ها بازی هایی مثل The Incredible Machine، انگری بردز یا Cut The Rope را انجام می دهند، مغزشان را تمرین می دهند که با استفاده از راه هال خلاقانه، پازل ها و دیگر مشکلات را در مدت زمان اندکی حل کنند.
همکاری دست و چشم: در بازی های تیراندازی، شخصیت اصلی ممکن است هم بدود و در همان زمان تیراندازی کند. ملزوم است که بازیکن به محل حضور کاراکتر توجه کند. اینکه به کجا می رود، چه سرعتی دارد، تفنگ کجا را هدف می گیرد، آیا گلوله ها به دشمن برخورد می کند و بسیاری دیگر از موارد را باید در نظر داشت.
همه این فاکتورها لازم است مورد توجه قرار بگیرند و پس از آن بازیکن باید بین عکس العمل دست و انگشتان و کارایی مغز، همکاری به وجود آورد. این پروسه، همکاری دست-چشم فوق العاده بالا و مهارت دیداری-فضایی بسیاری برای کسب موفقیت می طلبد.
همچنین، تحقیقات اشاره می کند که مردم می توانند مهارت های دیداری-فضایی و آیکونیک از بازی های ویدیویی یاد بگیرند. حتی تحقیقاتی بوده که سوژه آن بزرگسالان بوده اند و نشان داده که تجربه انجام بازی های ویدیویی، منجر به مهارت یافتن در جراحی شده است. همچنین، متخصصین دلایلی برای این سوال که چرا خلبانان جنگی این روزها بهتر عمل می کنند دارند و آن تمرین کردن خلبانان با استفاده از بازی های ویدیویی است.
برنامه ریزی، مدیریت منابع و لجستیک (تدارک دیدن منابع): بازیکن یاد می گیرد که منابع را با وجود محدودیت چگونه کنترل کند و بهترین راه مصرف آن ها را انتخاب کند. همانند کاری که در دنیای حقیقی انجام می دهیم. این مهارت در بازی های استراتژیکی چون Age of Empires، سیم سیتی و The Railroad Tycoon یاد داده می شود. قابل توجه است که سازمان برنامه ریزی آمریکا و Maxis، سازنده سری بازی سیمز و سیم سیتی، ادعا کرده اند که بسیاری از افراد از سیم سیتی الهام گرفته و شغلی را در زمینه معماری و طراحی شهری انتخاب کرده اند.
مالتی تسکینگ یا چند وظیفگی: در نظر گرفتن اجزای مختلف به صورت پی در پی و مدیریت آن ها. در بازی های استراتژی، برای مثال زمانی که در حال توسعه یک شهر هستید، یک اتفاق غیر منتظره مثل حمله دشمن ممکن است اتفاق بیفتد. این اتفاق غیر منتظره، بازیکن را مجبور می کند که منفعل باشد و سریعا تاکتیک اش را عوض کند.
تفکر سریع، تحلیل ها و تصمیم های سریع گرفتن: گاهی اوقات، بازیکن در هر ثانیه از بازی به انجام این کار می پردازد و به مغز تمرین می دهد. بر اساس تحقیقات دانشگاه روچستر که توسط دفنی باوالیر مدیریت می شود، بازی ها وقایع پر از استرس را در میادین جنگی یا صحنه های اکشن برای بازیکن شبیه سازی می کنند و ذهن را برای شرایط حقیقی آماده می نمایند.
این مطالعات نشان می دهد که انجام بازی های اکشن مغز را آماده تصمیمات سریع می کند. همچنین، ویدیوگیم می تواند برای پرورش سربازها و جراح ها مورد استفاده قرار بگیرد. از همه مهم تر، تصمیماتی که توسط بازیکنان بازی های اکشن گرفته می شوند، دقتی بیشتری دارند. باولیر می گوید: "بازیکنان بازی های اکشن تصمیمات صحیح بیشتری در واحد زمان می گیرند. اگر شما یک جراح هستید یا در وسط میدان نبرد قرار دارید، تفاوت آنجا مشخص می شود."
دقت: بر اساس این تحقیق، بازی های اکشن، مغز بازیکنان را آموزش می دهد تا بدون از دست دادن دقت، تصمیمات سریع تر بگیرند. در دنیای امروز، این خیلی مهم است که سریعا واکنش نشان دهید بدون اینکه از دقت خود بکاهید.
استراتژی و آمادگی داشتن: استیون جانسون، نویسنده کتاب «هر چیز بد برای شما خوب است: چگونه فرهنگ امروز حقیقتا ما را باهوش تر می سازد» این مسئله را تلسکوپ کردن می نامد. گیمرها باید با مشکلاتی که سریعا رخ می دهد سر و کله بزنند در حالی که هدف اصلی خود را در ذهن دارند.
آگاهی لحظه ای: «اخبار دفاعی» گزارش کرده که ارتش آمریکا برای ارتقا سطح هوشیاری سربازان اش در جنگ از بازی های ویدیویی در تمرین ها استفاده می کند. بسیاری از بازی های استراتژی، نیازمند این هستند که بازیکن آماده تمامی اتفاقات لحظه ای شود که نیازمند تصمیمات جدید است.
افزایش مهارت های خواندن و ریاضیات: گیمرهای جوان خودشان را مجبور به خواندن دستورالعمل بازی می کنند. داستان را دنبال می کنند و اطلاعاتی از نوشته های جانبی می یابند. همچنین استفاده از مهارت های ریاضی برای اینکه در بسیاری از بازی ها پیروز شوید لازم است.
استقامت: در بازی های رده بالاتر، بازیکنان معمولا برای بار اول شکست می خورند اما باز هم به تلاش خود ادامه می دهند تا موفقیت حاصل شود و به مرحله بعدی بروند.
شناخت الگوها: بازی ها درون خود منطقی دارند و بازیکنان این منطق را زمانی که الگوها شناخته شود پیدا خواهند کرد.
مهارت های تخمینی: بازیکن می داند که چند ثانیه دیگر به چه چیزهایی نیاز دارد و خود را برای شرایط پیش رو آماده می کند.
استدلال قیاسی و آزمودن فرضیه ها: جیمز پائول گی، پروفسور دانشگاه ویسکونسین می گوید که انجام بازی های ویدیویی مشابه حل یک مسئله علمی است. همانند دانشجویی در آزمایشگاه، گیمر باید با فرضیه هایی جلو رود. برای مثال، گیمر باید مدام سعی کند با اسلحه ها و قدرت های مختلف، ترکیباتی بسازد تا دشمن را نابود کند. اگر این شیوه جواب نداد، او باید فرضیه اش را عوض کرده و بعدی را امتحان کند. بازی های ویدیویی تجربه هایی هدف محور هستند که همین باعث می شود پایه های یادگیری در مغز باشند.
استفاده از نقشه: گیمرها معمولا از نقشه ها استفاده می کنند یا برای خود نقشه هایی می سازند تا بدانند چه جایگاهی در دنیای مجازی شان دارند.
حافظه: انجام بازی های شوتر اول شخص مثل Call of Duty و بتلفیلد، به بازیکن اجازه می دهد که قضاوت کند به چه اطلاعاتی نیاز دارد و چه اطلاعاتی نباید به خاطر سپرده شوند.
تمرکز: پژوهشی که آزمایشگاه تحقیقاتی Appalachia انجام شده نشان می دهد که کودکانی با اختلالات اعصاب، زمانی که Dance Dance Revolution بازی کرده اند، قدرت بیشتری در خواندن پیدا کرده اند و حواس جمع تر شده اند.
افزایش عملکرد در تشخیص سریع اطلاعات بصری: کسانی که بازی های ویدیویی انجام می دهند، ذهن پویاتری دارند و می توانند برخی اطلاعات را سریع تر پردازش کنند.
قضاوت های منطقی: پژوهش هایی، رابطه مستقیم میان انجام بازی های ویدیویی و گرفتن تصمیمات منطقی را ثابت کرده.
ریسک پذیری: بردن، سبب می شود که گیمر بخواهد ریسک های بیشتری را بپذیرد. وی برای رسیدن به پیروزی از هیچ کاری دریغ نمی کند.
چگونگی پاسخ به چالش ها: گاهی اوقات لازم است چالش های اضافه ای در مسیر بازی بپذیرید و به آن ها پاسخ دهید.
چگونگی پاسخ به شکست ها: در بازی های دشوار، بازیکن مرتبا شکست می خورد و راه های مختلف را تکرار می کند تا در نهایت رمز موفقیت را پیدا کند.
چگونگی کاوش کردن و تجدید نظر در اهداف: در طول مسیر بازی، گیمر می آموزد که محیط را چگونه بگردد تا امتیازات اضافه پیدا کند و علاوه بر این در طول همین جریان ممکن است با چیزهای جدیدی آشنا شده که آینده بازی را برای مدتی کوتاه تغییر می دهد.
افزایش روحیه کار تیمی: بسیاری از بازی های مالتی پلیر مثل تیم فورترس ۲، بازیکن را با دیگران در یک تیم قرار می دهند و هدف همگی پیروز شدن است. معلمین مرکز جوآن گانز گزارش داده اند که دانش آموزان شان پس از انجام بازی های ویدیویی آنلاین، روحیه کار تیمی بالایی پیدا کرده اند.
مدیریتی: بازی های مدیریتی مثل Rollercoaster Tycoon یا Zoo Tycoon باعث می شود بازیکن در موقعیت های اتفاقی قرار بگیرد و در این زمان لازم است که استفاده درستی از منابع اش کند. دیگر بازی ها مانند Age of Empires و Civilization هم کنترل جمعیت را می آموزد.
شبیه سازی و تمرین مهارت های دنیای واقعی: برای مثال، شبیه سازهای پرواز. این بازی ها به خلبانان کمک می کنند بدون اینکه در محیط واقعی قرار بگیرند، با موارد بسیاری آشنا شوند تا از پیش، آمادگی هر وضعیت خطرناکی را داشته باشند.
تاثیرات منفی بازی های ویدیویی
علت اصلی مقصر دانستن بازی های ویدیویی خشونت بالای آن ها است. بر اساس یک تحقیق علمی، کودکانی که بازی های خشن تری بازی می کنند، طبیعی است که رفتار، افکار و احساسات خشن تری هم داشته باشند (اندرسون و بوشمن ۲۰۰۱). زمانی خشونت در بازی ها تاثیر بدتری می گذارد که تعامل طبیعی بیشتری برقرار کنند.
در بسیاری از بازی ها، کودکان اگر خشونت بیشتری به خرج دهند، پاداش داده می شوند. عمل خشونت، بارها و بارها تکرار می شود. کودک به کنترل خشونت در می آید و خشونت را با چشمان خودش تجربه می کند (کشتن، کتک زدن، چاقو زدن، تیراندازی). همکاری فعال، اعتبار و جایزه برای یادگیری طرز رفتار، ابزارهای موثری هستند.
در حقیقت، تحقیقات زیادی این موضوع را تائید کرده اند که خشونت بازی های ویدیویی، رابطه مستقیمی با رفتارهای تند دارند. به هر حال، مدارک مستدل نیستند و این مسئله هم تا به اثبات رسیدن راه بسیاری پیش روی دارد.
متخصصین بسیاری از جمله هنری جنکینز از انستیتو تکنولوژی ماساچوست اشاره کرده اند که جرم و جنایت میان نوجوانان همزمان با عرضه بازی های محبوبی چون Death Race، مورتال کامبت، Doom و GTA افزایش یافته. وی به این نتیجه رسیده که این نوجوانان، پس از اتمام بازی قادر به پشت سر گذاشتن تاثیرات احساسی نبوده اند.
دقیقا، بسیاری از پرونده های جنایت در میان نوجوانان، مربوط به افرادی است که ساعات بسیاری به انجام بازی های ویدیویی می پرداخته اند. به نظر می آید که برخی افراد هیچ وقت نمی توانند خشونت را کنار بگذارند و این مسئله ای انکار نشدنی در ذات انسانی است. حالا از میان این افراد، تعدادی هم به بازی های ویدیویی علاقه نشان می دهند و زمان زیادی خشونت خود را در این عناوین خالی می کنند.
بسیاری از بازی های ویدیویی، کودک شما را از لحاظ اجتماعی ایزوله می کند. ممکن است ساعات بازی از ساعات انجام تکالیف، تحصیل، خواندن، ورزش کردن و تعامل اش با خانواده و دوستان اش بیشتر شود.
در سوی دیگر، پژوهشگران دانشگاه نیویورک، کارولینای شمالی و اونتاریو به این مسئله اشاره کرده اند که گیمرها زندگی اجتماعی آفلاین خود را با انجام بازی های آنلاین جایگزین نمی کنند بلکه آن را گسترش هم می دهند. در حقیقت، تک و تنها بازی کردن میان گیمرها طبیعی نیست و معمولا دسته ای از آن ها به صورت گروهی روز را با یکدیگر پشت سر می گذراند.
بعضی بازی ها به کودکان ارزش های غلطی می آموزند. رفتارهای خشونت آمیز، انتقام و پرخاشگری، مورد تائید این بازی ها هستند و بابت آن ها به بازیکن جایزه داده می شود. مذاکره و دیگر گزینه های غیر خشونت آمیز معمولا شامل بازی نمی شوند. زن ها عموما در نقش کاراکتر ضعیف ظاهر می شوند که یا به کمک مهره ای قدرتمند نیاز دارند یا نقش محرک های جنسی را در محیط بازی ایفا می کنند.
از سویی دیگر، پژوهش دانشگاه بوفالو اشاره می کند که انجام رفتارهای زننده و خشونت آمیز در دنیای مجازی، در نهایت به رفتاری شایسته در دنیای واقعی منجر می شود. گیمرهایی که بازی های خشن انجام می دهند، نسبت به رفتار خود درون بازی احساس شرم و گناه پیدا می کنند و همین مسئله سبب می شود که در دنیای واقعی، بیشتر مراقب رفتار خود باشند.
اما بازی ها برای برخی افراد می توانند مرز میان حقیقت و فانتزی را از بین ببرند!
دانش آموزان گاهی اوقات شکست های خود در دنیای مجازی را به دنیای واقعی می آورند. برای مثال با معلمین یا دوستان خود در محیط مدرسه درگیر شوند و از درس خواندن پرهیز کنند.
برخی بازی ها می توانند روی سلامتی به صورت مستقیم تاثیر بگذارند. چاقی بیش از حد، فشار به اعصاب، خمیده شدن، فشار به کمر و حتی ابتلا به سندروم مجرای مچ دستی.
هنگام بازی آنلاین، کودک شما می تواند با دیگران به شیوه ای نادرست صحبت کند و وی را در این فضا آسیب پذیر کند.
انستیتو ملی Minneapolis می گوید بازی های ویدیویی برای کودکان اعتیاد آورند و و اعتیاد به بازی، درجه افسردگی و اضطراب را در کودک بالا می برد. کودکانی که درگیر این معضل هستند، فوبیاهای اجتماعی از خود نشان می دهند. شگفت انگیز نیست که ببینیم این دسته از کودکان در مدرسه ضعیف عمل کنند.
کودکانی که زمان زیادی به انجام بازی می پردازند ممکن است حواس پرت شوند. آن ها درگیر هدفی مجازی می شوند و تمام تمرکز خود را برای رسیدن به آن صرف می کنند. البته، پژوهش هایی هم هستند که می گوید بازی ها در نهایت می توانند باعث افزایش تمرکز کودک شوند.
پیشنهادها برای والدین
به همان میزان که تلویزیون دیدن یا دیگر فعالیت های کودک تان را مهم می شمارید، به بازی های ویدیویی هم اهمیت بدهید و بدانید فرزندتان چه بازی می کند.
پدر و مادری دوست داشتنی باشید که به تربیت کردن فرزندشان اهمیت می دهند. یک کودک پرخاشجو بیش از هر چیز حاصل تربیت ناکارآمد والدین اش است. اگر فرزند شما بازی های ویدیویی خشن انجام می دهد یا برنامه های ویدیویی نامناسب تماشا می کند، این اشتباه شماست.
دکتر رابرت باتروُرث، روان درمان آمریکایی در این ارتباط نظر جالبی دارد: "اغلب کودکانی که مرتکب جرمی می شوند، مشکلات اخلاقی و شخصیتی از خود نشان می دهند که نشات گرفته از نداشتن همبازی در دوران پیش از مدرسه است. در سال دوم و سوم، فوق العاده ضعیف عمل می کنند و دوستان کمی دارند. وقتی ده ساله می شوند، مرتبا دعوا می کنند و توسط دوستان شان قلدر خطاب می شوند. این فرزندان معمولا از خانواده هایی می آیند که والدین برای تربیت، از تنبیه های شدید فیزیکی بهره می جویند."
البته، بازی کردن می تواند تجربه ای آموزشی باشد. بازی هایی را در اختیار کودکان تان قرار دهید که از آن چیزی می آموزند، بنابراین فرزند شما تنها به یک چیز معتاد نخواهد شد. اطمینان حاصل کنید که کتاب می خواند، ورزش انجام می دهد و برنامه های تلویزیونی مناسب می بیند. همه چیز باید در نظر گرفته شود.
آکادمی پزشکی کودکان آمریکا به مردم این کشور پیشنهاد داده که فرزندان شان روزانه حداکثر یک الی دو ساعت در برابر وسایل الکترونیکی، از جمله تلویزیون، بازی های ویدیویی (کامپیوتر، کنسول خانگی، دستی، موبایل و …) یا کامپیوتر (برای استفاده های غیر تحصیلی) قرار بگیرند. یعنی مجموعا، ۷ الی ۱۴ ساعت در هفته.
کودکانی که در مدرسه بهتر عمل می کنند و نمره های بهتری دریافت می کنند را برای فرزندان خود مثال بزنید و به هدف ایجاد رقابت، مدت زمان بازی کردن شان را به میل خودشان کاهش دهید و نه با تهدید و زور.
اثر بازی ها روی کودک تان را تحت نظر بگیرید. رفتارش را مشاهده کنید. اگر دیدید زمان انجام بازی های خشن، با دوستان و اطرافیان اش رفتاری خشونت آمیز دارد، دیگر نگذارید این بازی را ادامه دهد. اگر پس از انجام بازی های تاریخی، به تاریخ علاقه مند شد، بنابراین متوجه می شوید که بازی برای او سودمند بوده.
اگر دیدید که بازی کردن به نمرات او لطمه می زند، زمان سرگرمی اش را محدود کنید تا زمان بیشتری به درس هایش بپردازد؛ باز هم با ایجاد میل شخصی، و نه تهدید به از دست دادن چیزهایی که دوست شان دارد. این شیوه مخصوص انسان های نئاندرتال است، نه انسان قرن ۲۱٫
اگر دیدید که بازی کردن او را تبدیل به یک موجود تنبل کرده و از تمرین و ورزش دوری می کند، زنگ خطر را به صدا درآورید و زمان بازی اش را محدود کنید.
اگر رگه هایی از اعتیاد را در او مشاهده کردید، زمان انجام بازی را محدود کنید.
به جای آنکه بگذارید کودکان در برنامه های تلویزیونی غرق شوند، بگذارید یک بازی ویدیویی روی کنسول یا تبلت شان انجام دهند. بر اساس تحقیقات دانشگاه کویینزلند، برای کودکان کم سن و سال، بازی بهتر از تماشای تلویزیون است.
برخی بازی ها به فرزند شما می آموزند که به طور مرتب فعال باشند. دکتر پنی سوییتر می گوید این مدل بازی ها می تواند مهارت های اجتماعی و عزت نفس کودکان را بالا ببرد.
برای انتخاب بازی مناسب دنبال چه چیزی باشیم؟
تشخیص بدهید که چه چیزی در خانه و فرهنگ شما قابل قبول است. اگر از نظر شما بازی های خشن با جو خانه سازگار نیست، به کودکتان توضیح دهید که چرا انجام این بازی را برای وی منع کرده اید.
به رده بندی بازی ها توجه بسیاری داشته باشید. روی تمامی بسته بندی های رسمی، درجه بندی سنی درج شده و یا اگر آن را نیافتید، با جستجویی در اینترنت به اطلاعات خود اضافه کنید. بعضی بازی ها محتوای غیر مناسب با فرهنگ ما دارند و این مسئله روی جعبه بازی مشخص شده است. اگر برای تان مقدور است نام بازی را جستجو کنید و بررسی های مرتبط با آن را بخوانید. گاهی اوقات، قسمت های نامناسب در مراحل بالاتر قرار دارند و بد نیست که با جستجویی، متوجه این مشکلات شوید.
با حد پختگی فرزند خود آشنا باشید تا بازی های مناسبی برای او برگزینید. گاهی اوقات سن شناسنامه ای، بیانگر سن واقعی فرزند شما نیست.
بازی هایی را انتخاب کنید که به فرزند شما قدرت اختیار، تصمیم گیری و حل پازل می دهد و آن هایی که در مورد دعوا، دزدی و قتل هستند را فراموش کنید.
به بازی های تیمی و آنلاین توجه بسیاری داشته باشید. باید از سنین اندک با کار گروهی آشنا شوند.
بنابر گفته های دکتر رابرت باترورث، شما باید "برنامه های تلویزیونی و بازی ها را نه فقط بر اساس خشونت و فحاشی، بلکه از منظر درگیری روحی که نیاز دارند بررسی کنید. پسرها لازم دارند که اژدها بکشند و بازی هایی انجام دهند که آن ها را در نقش کابوی ها قرار می دهد. آن ها نیاز دارند در دنیای فانتزی ای باشند که در آن نقش یک قهرمان را بازی می کنند. سرکوب این خواسته در طولانی مدت ممکن است اثرات خوبی به همراه نداشته باشد."
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت