با افکار کودکمان چه کنیم؟

کد خبر: 348089

زبان، اغلب چهار حالت گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن را در بر می‌گیرد. به هر میزان که کودکان مهارت بیشتری در گوش دادن، سخن گفتن، خواندن و نوشتن پیدا کنند، در امر فکر کردن نیز به شکل موثرتری عمل خواهند کرد.

با افکار کودکمان چه کنیم؟

رشد در زمینه مهارت‌های زبانی نیازمند تمرین‌های زیاد است. کودکان برای توسعه مهارت‌های فکری خود در قالب چهار حالت گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن، به تلاش زیادی نیاز دارند. حالت پنجم زبان که بیشتر وقت‌ها نادیده گرفته می‌شود می تواند نقشی حیاتی در توسعه مهارت‌های زبانی ایفا کند. حالت پنجم زبان، گفتار درونی است که می‌تواند در زمانی که کودک نیاز به تمرکززدایی و بسط گستره‌ی افکار خود دارد به اندازه گفتار برونی مفید واقع شود.

در این‌جا به روش‌های توسعه ساختارهای فکری از طریق پنج حالت زبان می پردازیم:

1- گفتار درونی و تفکر کودک

گفتار درونی، «گفت و گو با خود» است که ما اغلب در زمان روبرو شدن با یک مشکل اقدام به آن می‌کنیم. این نوع گفت و گو در واقع نوعی قابلیت انسانی است که به آهستگی و با درجات متفاوتی در کودکان ایجاد می‌شود. این صحبت‌های درونی نقش مهمی را در کنترل و تأثیرگذاری بر رفتار ما دارند، نیز بر نگرش‌ها و اعمال ما تأثیر خواهند گذاشت. علاوه بر آن، گفتار درونی بر درکی که از جهان داریم نیز تأثیر دارد.

کودکان تکانشی اغلب فاقد آن دسته از الگوهای گفتار درونی هستند که بتواند به آنان در ارتباط با تمرکز کردن روی موضع‌های در دست بررسی کمک کند. بررسی شیوه‌های گفت‌و‌گو کردن درباره آن‌چه که در حال انجام است، می‌تواند به آنان کمک کند تا به دیدگاه دقیق‌تر و اندیشمندانه‌تری دست یابند. همه ما تجربه‌هایی در مورد گفت‌و‌گو با خویش به‌منظور قانع کردن خودمان برای انجام امری یا منصرف شدن از انجام آن داریم. کودکان هم می‌توانند در زمان حل مسأله، خود را قانع کنند که اعتماد به نفس یا خلاقیت لازم برای حل مسائل را ندارند. آنان هم‌چنین می‌توانند خود را قانع کنند که قدرت رویارویی و تحلیل چالش‌ها، نظارت و نظم بخشیدن به مهارت‌ها و آگاهی‌های خویش برای پرداختن به کاری که در حال انجام آن هستند را دارند.

شواهد نشان می‌دهند که واداشتن کودکان به صحبت کردن درباره آن‌چه در هنگام کار، قبل و بعد از کار روی یک موضوع انجام می‌دهند باعث افزایش توانایی‌های آن‌ها برای تفکر درباره آن می‌شود

البته گفتار درونی هیچ جانشینی برای بعضی از مهارت‌ها و دانش‌ها محسوب نمی‌شود، اما می‌تواند در تحریک دانسته‌های کودک و مرتبط کردن آن با توانایی‌های او در انجام کار مفید واقع شود.

روش مهمی که بزرگسالان با استفاده از آن می‌توانند به کودکان کمک کنند، مدل کردن فرآیند به زبان آوردن افکار است. اگر بخواهیم «به زبان آوردن افکار» را برای کودکان مدل کنیم، باید تمام توجه ما به گفتار درونی فرد باشد که هم اکنون در حال انجام آن است. به عبارت دیگر هدف ما این باشد که شیوه‌هایی را که متخصصین برای برخورد با موقعیت به ما نشان می‌دهند مورد تأکید و توجه قرار دهیم. مشخصات واکنش‌های یک فراگیر واقعی عبارتند از: تلاش برای یافتن راه و روش درست، برگشت به نقطه‌های شروع، بررسی راهبردها، شناخت مسائل جدیدی که به‌وجود می‌آیند، روبرو شدن با ناکامی‌ها، غلبه بر شکست‌ها، به‌دنبال ناکامی‌ها حرکت را از نو آغاز کردن، شکست و تردید داشتن در انتخاب‌ها، ابراز حیرت و سردرگمی‌های بین شک و امیدواری.

برخی از کودکان به‌واسطه کار کردن در قالب گروه‌های دوتایی یا چندتایی و بر زبان آوردن افکار خود در حالی‌که تلاش برای حل مسائل مشترک دارند، پیشرفت می‌کنند. دلایل ارزشمند بودن این امر بدین قرار است:

** کودک می‌تواند با گوش دادن به هم‌کلاسی‌های خود که سرگرم حل مسائل خویش هستند رویکردهای سایر افراد را به حل مسأله را فرا گیرد.

** کودک می‌تواند از طریق بیان افکار خود برای خود و دیگران، رویکردی را که نسبت به مسأله دارد مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.

معلم می‌تواند کلاس را به گروه‌های دوتایی تقسیم کند و یکی از دو عنصر هر گروه را وادار کند تا افکار خود را بر زبان بیاورد در حالی‌که عضو دیگر گروه، نقش یک شنونده یا محقق را ایفا می‌کند. ممکن است پیروی از این قوانین در عمل برای کودکان مشکل باشد و آن‌ها احتمالاً ترجیح دهند تا در یک موقعیت مساوی با فرد مقابل در مورد مسائل بحث کنند. اما نشان دادن این‌که چگونه بر زبان آوردن افکار، می تواند نوعی فعالیت مشترک باشد برای کودک مفید است.

«استراق سمع» در این فرآیند برای معلم بینش‌های ارزشمندی و شگفت‌آوری را در مورد افکار کودک در پی خواهد داشت. بر زبان آوردن افکار، اهمیت شنونده، نیاز به شنیدن، چگونگی پرسیدن سوال و منافع فعالیت‌های دسته جمعی را هم نشان خواهد داد. شواهد نشان می‌دهند که واداشتن کودکان به صحبت کردن درباره آن‌چه در هنگام کار، قبل و بعد از کار روی یک موضوع انجام می‌دهند باعث افزایش توانایی‌های آن‌ها برای تفکر درباره آن می‌شود. صحبت کردن درباره تفکر با استفاده از گفتار برونی یا درونی، باعث تشویق شخص به تفکر بیشتر می‌شود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت