کلید باب های بسته ای تو ...تو شیطان تر ز هر شیطانی ای پول!!!

سرویس خواندنی‌های «فردا»: «مناظره الرجال» بخش جدیدی از مطالب طنز « فردا » است که حال و هوایی مشابه با تذکره الرجال دارد. در این سری مطالب میان رجال مباحثاتی در می گیرد که به زبان طنز نیم نگاهی به مسائل روز دارد. بدیهی است که نظرات سازنده شما کاربران عزیز می تواند به بهترین وجه به غنای این مطالب یاری کند.در این مطلب « رفیق بی کلک » روایت مباحثه ای میان«اکبر عبدی » و «محمدرضا شریفی نیا» را برعهده گرفته است.

****************************

چه شد آن همه پیمان، که از آن لب خندان

بشنیدم و هرگز خبری نشد، از آن!

پس در این حال شریفی نیا مرا سخنان نامربوطی بگفت که او راگفتم: «برو بابا!!!» پس سخن چینان این عبارت نزد مولانا شریفی نیا بردند و این سخن چنان در دل و جان او کارگر افتاد که چند ماهی گم و گور شد، تا آب ها از آسیاب بیفتد!!! و همچنان کسی از او خبری نداشت تا این که اندکی بعد مریدان روی ماه او را به طور همزمان در سه سریال تلویزیونی بدیدند و مرهمی بر دل بی قرار خود بکشیدند و از قحط الرجال بازیگر در ایران جامه ها دریدند!!!

با این حال، سوالی مریدان را بی خواب و قرار بکرده بود که چرا این دو با این همه مشکلی که با یکدگر دارند، بار دیگر در فیلم رسوایی مولانا مسعود خان ده نمکی، پروانه وار گرد شمع وجود او جمع شدند و در مقابل هم بازی می کنند!!! پس این سوال نزد منبعی آگاه! بردند و از او حکمت خواستند و او بگفت: «برخی این از اسرار خفیه بدانند، اما این موضوع بر من از روز روشن تر است که این از معجزات پول (لعنت الله علیه!) است که اینگونه دو دشمن خونی را به برادرانی جانی تبدیل نماید و در چشم بر هم زدنی گرد کدورت از دل و جان برباید!!!» سپس این ابیات در فضیلت پول بخواند که:

تو قاطع تر ز هر برهانی ای پول

تو محکم تر ز هر فرمانی ای پول!

کلید باب های بسته ای تو

تو شیطان تر ز هر شیطانی ای پول!!!

نقل است که مولانا شریفی نیا را پرسیدند که کدام یک از نقش های مولانا اکبر عبدی را بیشتر دوست می داری؟! پس تاملی بکرد و گفت: « آن فیلم هایی که در آن نقش زنان بازی کرده است! همچون آدم برفی و رضا خوابم می آید!!!» پس نظر مولانا عبدی را در این باره جویا شدند. بگفت:« ایشان نظر تخصصی داده است، چون در این مورد صاحب نظر است!» و مریدان زیرک ایهام موجود در «صاحب نظر» را به فراست درک بکردند!!! پس همین سوال از مولانا عبدی در باب بهترین فیلم مولانا شریفی نیا پرسیدند. پس پاسخ داد: «نقش هایی که در آن خودش را بازی کرده است!!!» گفتند: « مثلا کدام؟!» گفت: «حاجی گرینوف اخراجی ها و ازدواج به سبک ایرانی!!!» و اینگونه بود که هر یک به زبان کنایه به یکدیگر ماهرانه تیر اندازی می کردند و ردی از خود برجای نمی گذاشتند، از بس که زیرک بودند!!!

از مولانا شریفی نیا نقل است که فرموده بود: «اگر سینما در انحصار من باشد، مسلما فیلم‌های بهتری تولید خواهیم کرد!!! در طول سال 100 فیلم ساخته می‌شود، من از این تعداد فقط در 5 یا 6 فیلم حضور دارم، لیکن اگر همه این‌ 100 فیلم در انحصار من بود، بدانید که این 100 فیلم قابل قبول‌تر از آب درمی‌آمد!!!»

آورده اند که چون مولانا عبدی این سخن شنید، هیچ نگفت و قاه قاه خندید و سپس چون باران بهار اشک ریخت!!! سپس برای آنکه حال و هوایی عوض کند کنترل تلویزیون بر دست گرفت و برای آنکه خیالش راحت باشد که چشمش به مولانا شریفی نیا نمی افتد ، شبکه ای آموزش برگزید، و ناگاه در کمال حیرت مولانا شریفی نیا بدید که در مستند قرآنی «نشانه» به عنوان مجری، سخنانی مذهبی بر زبان می راند و مخاطبان را به پند گرفتن از آیات الهی فرا می خواند! نقل است که مولانا اکبر به نشان همراهی و به مقتضای حال این آیه قرائت فرمود که: «انا لله و انا الیه راجعون!» و سپس در حالی رنگ از رخساره اش پریده بود، به بیمارستان تخصصی قلب منتقل شد!!! خدایش حفظ کناد!!!

رفیقِ بی کلک