آن مانکن البسه های عجیب و غریب... آن مدرس هزار کلک و فریب
نقل است او را گفتند: این دیپلماسی دوگانه که گویی، چیست؟؟» فرمود: «یعنی هر چه تحریم را کمتر بیشتر کنیم، مذاکره بیشتر کمتر می شود!!» نقل است مریدان گفتند: «خوب آیا این راهبرد اثری هم داشته است؟» فرمود: «هیچ نداشته باشد، خوبی اش آن بود که ما با ادامه مذاکرات توانیم که لباس های متحیر العقول به تن کنیم و خود بر سر زبان ها اندازیم!! به سان آن معر ایرانی که می گوید: روزنه نبود خودش رو نشون داد!!
آن عضو حزب کارگر بریتانیا، آن دارای کیا بیا!!، آن دارای لقب بارونس، آن که هیلاری کلینتون و مرکل را بود انیس و مونس!آن آمده بر سر کار پس از خاویر سولانا، آن مدیر مناظرات پر تنگنا، آن چانه زن مذاکرات هسته ای با ایران، آن که امتیاز می داد به ما با قطره چکان!!،آن مانکن البسه های عجیب و غریب، آن مدرس هزار کلک و شگرد و فریب، آن در میدان دیفلماسی بود سالک!!،آن رئیس مذاکرات ایران با پنج به اضافه یک، آن نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امور امنیتی، آن که در انتخاب پوشش داشت مشکل هویتی!!آن کمیسر عالی پیشین اتحادیه اروپا در امور تجارت و بازرگانی، آن زن میدان مذاکرات پشت پرده و پنهانی، آن که مناظرات او شده بود یک ماراتون، کاترین خانم اشتون!!
متولد شهر لانکشایر از شهرهای انگلستان بود و برای خود هزار دستان بود و از جمله جامعه شناسان بود و و با جمله مستکبران غرب و شرق هم داستان بود!!نقل است مریدان او را گفتند: « میان ضرب المثل ها کدامین را در میدان دیفلماسی نیک تر یافتید!!؟؟» فرمود: «با پا پس زدن و با دست پیش کشیدن!!» صادق بانویی که او بود!!
از او کرامات و عجایب بسیار نقل است. یکی آنکه چون از برای مذاکره به ایران آمد، برخی گفتند: «بارونس نان به نرخ روز خورَد!!» و چون این شنید، فرمود: «آری چنین است!!» جمله مریدان در صداقت بارونس بماندند!! پس از لختی حیرت او را پرسیدند: « این شدت صراحت و صداقت چه بود که اندر کار کردی؟؟» فرمود: «این که از کرامات ما نیست بلکه از کرامات هدفمندی یارانه ها در ایران است!! که قیمت نان هر روز فزونی یابد!! و هر چه ما اسرار همی کنیم که یا شاطر!! نان به نرخ دیروز بده روی تُرُش می کند و می گوید:«اوفینا!!» یعنی نمی دهم!!!» زیرک زنی که این اشتون بود!! پدر سوخته!!
نقل است لقمان را گفتند: «عهدشکنی را از که بیاموزیم؟» گفت: «از اشتون!!»
نقل است او را گفتند: این دیپلماسی دوگانه که گویی، چیست؟؟» فرمود: «یعنی هر چه تحریم را کمتر بیشتر کنیم، مذاکره بیشتر کمتر می شود!!» نقل است مریدان گفتند: «خوب آیا این راهبرد اثری هم داشته است؟» فرمود: «هیچ نداشته باشد، خوبی اش آن بود که ما با ادامه مذاکرات توانیم که لباس های متحیر العقول به تن کنیم و خود بر سر زبان ها اندازیم!! به سان آن معر ایرانی که می گوید:
روزنه نبود خودش رو نشون داد!!
آورده اند که روزی ز جایی می رفت و اصحاب را حکمت می آموخت که: «کشورها سه دسته اند: دسته اول، دسته دوم و دسته سوم!!» به این حد در سخن گفتن دقیق بود!!!
نقل است مریدی او را عرضه داشت یا بانو: «از چه روی در مذاکرات از خود سختی همی نشان دهید؟» پس فرمود: «ما که اهل تسامح و تساهلیم!! و قدم ها برداشتیم و تا آن حد که شاعرکی، از بر ما به طریق کنایت سروده است:
اشتون تو که با بنده به پیکار آیی
در ترکیه با پیرهن و شلوار آیی
دارم ز تو انتظار در ملک عراق
با چادر و روسری تو اینبار آیی!!!
و ما نیز به طریق مولانا بارباپاپا رنگ عوض کردیم و جامه دیگرگون نمودیم!! حال دیگر بر هیئت ایرانی است که گام در قرابت مواضع بردارد و غنی سازی تعویق نماید!! مریدان فضول، این سخن به مولانا جلیلی رساندند و از او خواستار جوابی در خور و پاسخی فلفور شدند!! پس مولانا جلیلی به طریق بداهت فرمود:
«دست بردار انرژی نیَم و می دانی مرد
حرفش یکی و بنده که مردم اشتون
بر بلندای غنی سازی اگر استادم
زان سبب هست که ما مرد میدانیم اشتون!!»
پ. خالتور
دیدگاه تان را بنویسید