آیا واقعا کوفه خائن به اهل بیت بود؟

کد خبر: 232235

آنچه در اذهان مردم از کوفیان وجود دارد یک نگرش بسیار منفی است که کل مردم کوفه را شامل میشود و هرجا فردی را به خیانت و بی وفائی متهم میکنند او را به مردم کوفه تشبیه میکنند و شعار ""ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند ""شهرت جهانی پیدا کرده است.

موسی قربانی در خبرآنلاین نوشت: نفی مطلق مردم کوفه و نادیده گرفتن خوبیها و رشادتهای آنان ظلم است و بدتر از آن ، اینکه برخی از افراد خائن ، به کوفیان تشبیه میشوند که مردم کوفه هم از آنان برائت می جویند و باید این مسائل را مورد توجه قرار داد.
آنچه در اذهان مردم از کوفیان وجود دارد یک نگرش بسیار منفی است که کل مردم کوفه را شامل میشود و هرجا فردی را به خیانت و بی وفائی متهم میکنند او را به مردم کوفه تشبیه میکنند و شعار ""ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند ""شهرت جهانی پیدا کرده است.
آنچه باعث این ذهنیت منفی شده دو حادثه ای است که در مورد نحوه برخورد کوفیان با امام علی (ع) و فرزندش امام حسین (ع) اتفاق افتاده است اما آنچه در ذهن مردم است بخشی از واقعیت است و تمام واقعیت چیز دیگری است که در این یاد داشت به آن می پردازم .
1- برخورد کوفیان با مولا علی (ع)
وقتی مردم با امام علی (ع) بیعت کردند امام مرکز خلافت را از مدینه به کوفه منتقل کردند با این که مدینه از عصر رسول ا...(ص) تا زمان خلافت امام علی(ع) مرکز حکومت اسلامی بود، اما آن حضرت پس از آن که پیمان شکنان را در بصره و در جنگ جمل شکست دادند به مدینه بازنگشتند و کوفه را مرکز خلافت خود قرار دادند. این امر نشان می دهد که امیرالمومنین(ع) کوفه را بر مدینه ترجیح دادند و تا پایان عمر هم ایشان به مدینه بازنگشتند و این نشان دهنده علاقه حضرت به این مردم بوده است که از نامه حضرت به مردم کوفه و تعابیر آن نیز بخوبی استفاده میشود امام پس از نقض بیعت ناکثین وبرای استمداد از کوفیان در جنگ جمل به آنان نوشتند:
از بنده خدا، على امیر مؤمنان، به مردم کوفه، که در میان انصار پایه‏اى ارزشمند، و در عرب مقامى والا دارند، پس از ستایش پروردگار همانا شما را از کار عثمان چنان آگاهى دهم که شنیدن آن چونان دیدن باشد، مردم بر عثمان عیب گرفتند، و من تنها کسى از مهاجران بودم که او را به جلب رضایت مردم واداشته، و کمتر به سرزنش او زبان گشودم. امّا طلحه و زبیر، آسان‏ترین کارشان آن بود که بر او یورش برند، و او را برنجانند، و ناتوانش سازند. عایشه نیز ناگهان بر او خشم گرفت، عدّه‏اى به تنگ آمده او را کشتند، آنگاه مردم بدون اکراه و اجبار، با من بیعت کردند. دیگر حوادث آشوب به جوش آمد و فتنه‏ها بر پایه‏هاى خود ایستاد. پس به سوى فرمانده خود بشتابید، و در جهاد با دشمن بر یکدیگر پیشى گیرید، به خواست خداى عزیز و بزرگ.
امام (علیه السلام) قبل از جنگ جمل هنگامى که مردم کوفه به یارى آن حضرت آمدند و در ذى قار به وى پیوستند، در خطبه اى از آنان تمجید کرد و فرمود: «اى اهل کوفه! شما از کریم ترین و میانه روترین مسلمانان هستید و روش شما عادلانه ترین روشها و سهم شما در اسلام از بهترین سهم هاست و از بخشنده ترین نژاد عرب مى باشید. شما در دوستى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و اهل بیت او از همه عرب محکم تر هستید و من بعد از خدا به شما اطمینان و اعتماد کرده ام که به سوى شما آمده ام.
حضرت پس از جنگ جمل نیز با شادى از مردم کوفه که دشمن را مغلوب ساخته بودند ستایش کرده، مى فرمایند: «جزاکم الله عن اهل بیت نبیکم أحسن ما یجزى العاملین بطاعته و الشاکرین لنعمته فقد سمعتم و اطعتم و دعیتم فأجبتم» خداوند از جانب خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله) بهترین پاداش را به شما مردم کوفه بدهد که دعوت مرا اجابت کردید و فرمان مرا پذیرفتید.
با توجه به مطالب فوق بخوبی روشن میشود که گرچه کسانی در کوفه بودند که خون به دل امام کردند اما اکثریت مردم این شهر حامی حضرت بودند و تا آخر ایستادند و اکثریت همین کوفیان بودند که با اهل جمل و خوارج و صفین جنگیدند و آنان را مغلوب ساختند و اگر در جنگ جمل 200 تا 700 نفر از مدینه و جاهای دیگر با حضرت به بصره آمدند و امام را یاری دادند در این جنگ و در جنگ صفین اکثریت یاران علی (ع) کوفیان بودند بنابر این نمیشود خیانت تعدادی از اهالی کوفه به علی (ع) را بهانه سرزنش کل مردم کوفه قرار داد و کوفه هم مثل هر جای دیگری خوب و بد دارد.
2- برخورد کوفیان با امام حسین (ع)
گاهی تصور میشود که علت اصلی و تامه شهادت امام (ع) و یارانش دعوت مردم کوفه بوده است در حالی که چنین نیست وقبل از آنکه کوفیان از امام دعوت کنند امام از مدینه خارج شد که در وصیت آن حضرت هنگام خروج از مدینه به برادرش محمد حنفیه آمده است:
من برای تفریج ، تفرًج ،استکبار ،فساد و ظلم خارج نمیشوم بلکه برای اصلاح امتً جدم خارج میشوم و تصمیم دارم امر به معروف ونهی از منکر کنم و سیره جدم رسول الله (ص) و پدرم علی (ع) را احیاء کنم.
ابن عباس هم امام را از خروج بر حذر داشت و به امام(علیه السلام) چنین گفت : «به من خبر رسیده که تصمیم دارید به سوى عراق بروید. آنان اهل حیله و مکراند و تو را به جنگ فرا مى خوانند و ...».
عبدالله عمر نیز خطاب به امام مى گوید: «من تو را به صبر و آنچه مردم پذیرفته اند دعوت مى کنم ـ یعنى حکومت یزید ـ ».
امام در پاسخ به عبدالله عمر مى فرماید: «وظیفه شما آن است که مرا یارى کنید و بدانید سوگند به کسى که جدم محمد(صلى الله علیه وآله) را برانگیخت اگر پدرت عمر بن خطاب زمان مرا درک مى کرد به یارى من برمى خاست چنانکه به یارى جدم برخاست و در بیعت با آنان عجله مکن تا عاقبت امور روشن شود».
. امام حسین(علیه السلام) به همه کسانى که به پندار خود امام را نصیحت کردند که از مدینه خارج نشوند اعتنا نفرمود زیرا که مى دانستند بیشتر آنان از زبان معاویه، یزید و طرفداران آنان این القاءات را گرفته اند و برخی افراد خودی نیز تحت تاثیر آن قرار میگیرند و توصیه خیرخواهانه می نمایند.
وصیت امام وپاسخ ایشان به پسر عمر بخوبی حکایت از خروج و قیام امام دارد که فعلا مقصد آن مکه است و مقصد نهائی آن معلوم نیست گرچه نمیتوان دعوت مردم کوفه را در تعیین مقصد نهائی منکر شد .
نکته جالب اینجاست که در عصر امام حسین(ع) فقط کوفیان با آن حضرت اعلام همکاری کردند و وقتی خبر بیعت نکردن ایشان با یزید به گوش مسلمانان جهان اسلام رسید، از هیچ کدام از بلاد اسلامی خبری نشد ولی مردم کوفه هزاران نامه به آن حضرت نوشتند و گفتند که ما هم مثل شما به وضع موجود اعتراض داریم و از شما برای حضور در شهر خود دعوت می کنیم و در راه شما جان فشانی می کنیم تا این حکومت غاصب برافتد و حکومت حق جای آن بنشیند.
همه اینها نشانه آن است که امام چشم امید به مردم و شیعیان کوفه دوخته بود و اگر در برخى از خطبه هاى امام على(علیه السلام) و دخترش زینب و بازماندگان شهداى کربلا مردم کوفه مورد سرزنش و ملامت قرار گرفته اند، نظیر اهل الغدر و... بدون تردید مقصود آنان تمام مردم نبوده است چون به خوبى مى دانستند که در بین آنان اصحاب خاص و برگزیدگان شیعه وجود دارند و خود ائمه به اطاعت و اخلاص آنان ایمان داشتند چنان که در میدان عمل نیز ثابت کردند.
در میان مردم کوفه افرادى مانند هانى، عابس بن شبیب، حبیب بن مظاهر، عبدالله عفیف، ازدى و قیس بن مسهر صیداوى و دهها تن دیگر بودند که حاضر بودند بارها جان خود را در راه اعتلاى کلمه توحید زیر سایه پرچم امامت بدهند. و تحلیل گران مسایل کربلا کمتر به این نکته توجه کرده اند مگر قیس نبود که جاسوسان عبیدالله او را دستگیر کردند در حالى که نامه اى از امام حسین براى مردم کوفه در اختیار داشت، براى این که به دست آنان نیفتد آن را بلعید و پس از دستگیرى عبیدالله به او گفت: تو کى هستى؟گفت: من مردى از شیعیان امیرمؤمنان على بن ابیطالب(علیه السلام) هستم.
- چرا نامه را از بین بردى؟
ـ براى اینکه از درون آن آگاه نشوى.
-نامه از جانب چه کسى بود و براى چه کسى؟
ـ از حسین (علیه السلام) به جماعتى از مردم کوفه که نام آنان را نمى دانم.
ابن زیاد ناراحت شد و گفت: از من جدا نخواهى شد تا نام آنان را ببرى و بر منبر بالا روى و حسین بن على و پدرش و برادرش را دشنام دهى و گرنه تو را قطعه قطعه مى کنم.
آنگاه قیس با دلى قوى و محکم روى منبر رفت، پس از سپاس و ثناى خداوند به تمجید امام حسین پرداخت و گفت: دروغگو; پس دروغگو عبیدالله زیاد است او را و پدرش را لعن کنید.
همچنین امام حسین(علیه السلام) درباره مردم کوفه دعاى خیر فرمود: «فسألت الله أن یحسن لنا الصنیع و أن یثیبکم على ذلک اعظم الاجر» از خدا خواستم که براى ما خیر و موفقیت ـ قرار داده ـ و به شما بزرگترین پاداش را بدهد که زحمت کشیده اید تا خلافت اسلامى را به جایگاه اصلى آن بازگردانید.
پس در میان مردم کوفه افراد زیادی بودند که خلوص بالائی داشتند و نمیتوان مقاومت آنان در برابر دشمنان علی (ع) را نادیده گرفت و حمایت مردم کوفه از اهل بیت (ع) انکار ناپذیر است و عمل عده ای از کوفیان را به پای همه مردم کوفه نوشت.
3- کوفه در نظر بزرگان
امیرالمومنین(ع) وقتی می خواستند به این شهر هجرت کنند، از این شهر با عنوان قبة الاسلام و جمجمة العرب یاد کردند که این تعابیر جایگاه برجسته شهر کوفه را نشان می دهد.
ابونصر تمار از سلمان روایت کرده که گفت: «کوفه گنبد ( قبه ) اسلام است. زمانى بیاید که مؤمنى نماند مگر آنکه در کوفه باشد و یا قلبش هواى کوفه کند».
نویسنده کتاب "کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی"با بیان این که جمعی از بهترین یاران پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) به شهرهایی از جمله کوفه مهاجرت کرده بودند، افزود: شهر کوفه در زمان خلیفه دوم تاسیس شد و این شهر در کنار بصره و فسطاط در مصر به مقری برای اصحاب رسول ا...(ص) و امیرالمومنین(ع) تبدیل شده بود زیرا در این زمان خلیفه دوم اصحاب را تشویق می کرد که به این شهرها مهاجرت کنند. در نتیجه بیشتر اصحاب با سابقه رسول ا...(ص) که به امیرالمومنین (ع) بسیار علاقه مند بودند و خدمات و شجاعت ها و فداکاری های آن حضرت را شاهد بودند، به این شهرها مهاجرت کردند؛ به لحاظ کمی و کیفی بیشترین مهاجرت ها به سوی کوفه بود و افرادی مثل حذیفة الیمان ، عمار یاسر، غرظة بن کعب انصاری ، هاشم مرقال مقیم کوفه شدند.
در جنگ صفین سپاه کوفه 2500 صحابه را با خود به همراه داشت که بیش از 100 نفر از این افراد کسانی بودند که در جنگ بدر نیز حضور داشتند که این نشان دهنده اقامت گسترده صحابه برجسته پیامبر اسلام(ص) در شهر کوفه است. در مقابل معاویه هم که تلاش کرده بود در صفین صحابه را همراه خود داشته باشد موفق شده بود فقط 5 صحابه را با خود همراه کند.
بزرگترین مرکز اجتماع مسلمانان و افرادی که امیرالمومنین(ع) را امام اول شیعیان می دانستند مثل عمار یاسر، خذیفة الیمان، خذیفة بن ثابت ذوشهادتین، که جزو اصحاب برجسته رسول ا...(ص) محسوب می شدند و قائل به برتری حضرت علی(ع) بر همه اصحاب بودند نیز ساکن شهر کوفه شده بودند. لذا مردم کوفه نسبت به مردم مدینه و دیگر نقاط عالم اسلام شناخت بیشتری از حضرت علی(ع) داشتند.
علاوه بر آن زبده ترین و برجسته ترین رزم آوران عرب مسلمان، ساکن شهر کوفه بودند. فاتحان ایران و بقیه جنگ های بزرگ صدراسلام در کوفه مقیم بودند. سرشناس ترین قبایل یمنی و قبایلی از دیگر نقاط عالم اسلام ساکن شهر کوفه شده بودند؛ به ویژه عرب های یمن که در سال دهم هجرت در اواخر حیات با برکت رسول ا...(ص) توسط امیرالمومنین(ع) مسلمان شده بودند لذا خود را مدیون حضرت علی(ع) می دانستند و رجالی از آن ها نیز به کوفه مهاجرت کرده و در این شهر ساکن شده بودند و به خوبی حضرت را می شناختند مالک اشتر نخعی و حارث همدانی از جمله این افراد بودند.
4- نتیجه بحث
در این که کوفیان در برابر امام حسین(ع) عملکرد بسیار ننگینی داشتند و جنایت بزرگ کربلا را مرتکب شدند، شکی نیست اما این بدین معنا نیست که شیعیان کوفه جنایت کربلا را مرتکب شدند. دشمنان شیعه با شیطنت به دنبال آن هستند که القا کنند تمام مردم کوفه شیعه بودند و این شیعیان، امام علی(ع) را دعوت کردند و پذیرای آن حضرت شدند اما در ادامه ایشان را یاری نکردند و به حضرت خیانت کردند واز درون این شیعیان گروه خوارج ایجاد شد.همچنین شیعیان امام حسین (ع) را دعوت کردند و نه تنها ایشان را یاری نکردند بلکه ایشان را به شهادت رساندند و بعد برای شهادت او عزاداری می کنند. وهمین شیعیان امام مجتبی(ع) را یاری نکردند و سبب صلح و کناره گیری ایشان از خلافت شدند.
این تهمت ها را از گذشته تا به حال به شیعه نسبت می دهند که اتهامات بسیار ناروا و بی مبنایی است و باید در برابر آن هوشیار بود.
ابن ابی الحدید شارح نهج البلاغه می گوید که بیشتر مردم شام، مدینه و مصر دشمن امیرالمومنین (ع) بودند و ادامه می دهد که فقط شهر کوفه بود که نیمی از مردم آن به حضرت علی(ع) ارادت داشتند اگرچه نیمی دیگر با ایشان مخالف بودند.پس فقط نیمی از کوفیان بودند که به حضرت علی(ع) ارادت داشتند.ولی افراد انگشت شماری در کوفه حضور داشتند که امیرالمومنین (ع) را امام نخستین خود می دانستند. دیگران چنین اعتقادی نداشتند، مدعی چنین اعتقادی هم نبودند.عموم افرادی که در کربلا با امام حسین(ع) جنگیدند نیز از عامه بودند و شیعه نبودند وقتی امام حسین(ع) در کربلا از نیروهای دشمن پرسیدند چرا کمر به قتل من بسته اید، گفتند بغضا لابیک؛ به دلیل بغض و کینه ای که نسبت به پدر تو داریم.
از سویی در میان اصحاب امام حسین(ع) هم غیر از خاندان خود امام و بنی هاشم و 4 نفری که از شهر بصره آمده بودند، بقیه یاران امام حسین(ع) که در کربلا به شهادت رسیدند اهل کوفه بودند. بنابراین اگر ما آن چهره زشت را از کوفه می بینیم، از این سو هم باید بدانیم که اغلب شهدای کربلا اهل کوفه بودند.
سران و بزرگان شیعیان در کوفه مثل مختار و میثم تمار در این زمان در زندان بودند.درست است که همه شیعیان کوفه خود را به امام حسین(ع) نرساندند اما آن هایی که به امام حسین(ع) اعتقاد داشتند امام خود را یاری کردند.
عده ای که درجه ایمان ضعیف تری داشتند و دچار اشتباه شدند آن ها از تهدیدهای ابن زیاد ترسیدند و وقتی شنیدند که راه های کوفه بسته شده است از این رو فکر کردند که دیگر تکلیفی ندارند و به امام حسین(ع) نپیوستند اما این افراد با ابن زیاد هم همکاری نکردند. سلیمان بن صرد خزاعی ، رفاعه بن شدادبجلی ، مصیب بن فرازی جزو این افراد بودند که بعدها گروه توابین را تشکیل دادند و در صدد جبران کوتاهی های خود برآمدند.پس این شیعیان هم با توجیه این که راه های کوفه بسته است پس تکلیفی ندارند، در این زمینه کوتاهی کردند. البته بعدها هم پشیمان و متوجه شدند که کارشان فقط توجیه بوده است. زیرا در همان شرایط افرادی مثل حبیب بن مظاهری و عبدا...وهب گریختند و خود را به کربلا رساندند .
بنا بر این نتیجه میگیریم که نفی مطلق مردم کوفه و نادیده گرفتن خوبیها و رشادتهای آنان ظلم است و بدتر از آن ، اینکه برخی از افراد خائن ، به کوفیان تشبیه میشوند که مردم کوفه هم از آنان برائت می جویند و باید این مسائل را مورد توجه قرار داد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد