15 نکته ناب اخلاقی از زبان رجبعلی‌خیاط

کد خبر: 219774

شیخ رجبعلی نکوگویان را با خدایش پیمانی بود که هر چه می‌خواست به او عطا می‌کرد؛ این پیمان چنان درست و در راه خدا اجرا شد که منجر به این شد که افقی تازه برای درک و مفهوم خداشناسی چهره بنماید و خواننده یا بیننده را سرمست عشق الهی گرداند، «غیر از خدا هر آنچه بخواهی شکست توست» که سر فصل دنیای مفهوم را جلوه‌گر و انسان به اصل خود واقف می‌سازد و نور خدا را در رسیدن به کمال و دیدار معشوق سالک مشتاق و رهروی خستگی ناپذیر در گذشتن از قلل خداجویی و خدا خواهی می‌بیند.

فارس: مرحوم شیخ رجبعلی خیاط مطالبش را یک بار می‌گفت، آنها که اهل دل بودند، به خوبی درک می‌کردند. این عارف نامی در پایان سخنانش، یاری و راهنمایی خداوند را برای مستمعان آرزو می‌کرد. مرحوم شیخ رجبعلی خیاط (نکوگویان) یکی از عارفان نامی معاصر کشورمان است که سال‌های نه چندان دور سخنان و موعظه‌های او در سطح شهر تهران شنیده می‌شد و افراد بسیاری در کلاس درس اخلاق ویحاضر می‌شدند. در ادامه و به مناسبت فرا رسیدن پنجاه و یکمین سال رحلت شیخ رجبعلی خیاط به نکاتی درباره جلسات اخلاق این عارف نامی اشاره می‌شود که توسط یکی از شاگردان به رشته تحریر در آمده است. این یادداشت توسط خانواده نکوگویان برای نخستین بار در فضای رسانه‌ای کشور منتشر می‌شود: از سلسله دروسی که شیخ رجبعلی خیاط می‌فرمودند: شیخ رجبعلی نکوگویان را با خدایش پیمانی بود که هر چه می‌خواست به او عطا می‌کرد؛ این پیمان چنان درست و در راه خدا اجرا شد که منجر به این شد که افقی تازه برای درک و مفهوم خداشناسی چهره بنماید و خواننده یا بیننده را سرمست عشق الهی گرداند، «غیر از خدا هر آنچه بخواهی شکست توست» که سر فصل دنیای مفهوم را جلوه‌گر و انسان به اصل خود واقف می‌سازد و نور خدا را در رسیدن به کمال و دیدار معشوق سالک مشتاق و رهروی خستگی ناپذیر در گذشتن از قلل خداجویی و خدا خواهی می‌بیند. چشم حرص و آز دنیا دار/ یا قناعت پر کند یا خاک گور چند جمله که همواره مورد اشاره شیخ بود: 1. زنده باش و زندگی کن و بدان که حیات در حرکت و ممات در سکون است. 2. می‌داند شما و دنیای شما از مجموع ذراتی خلق شده‌اند و خالق برای هر ذره جهان به این عظمت وظیفه خاصی قرار داده تا این نظم و شکوه را بیان کند و انسان از آن و گاهی در اثر غرور جزیی از آن است. 3. هستی به سرعت غیر قابل باوری در حرکت است و همین حرکت در اندام شما وجود دارد و کل عالم با این شتاب به سوی خدا روانند، در نتیجه چنان بیاندیشید و حرکت کنید که از میدان وسیع این مغناطیس خارج نشوید که خالق را بشناسید و به عظمت خود پی ببرید و این خلقت حیرت انگیز نامش انسان است، را از دست ندهید. 4. انسان الهی در وجود خویش خوی حیوانی را دربند می‌کند تا نیروی وجودی او پاک و سالم به کمال برسد، از نظر جهان‌بینی شیخ خشم و غضب و تندی و سرکشی انسان‌ها را غافلگیر می‌کند، از تغییر این راه که ره سنان بیشماری در آن خفته‌اند، آن است که نیکی و محبت را در وجود خود بیدار نگهدارید که اساس خوشبختی در همین عمل و اجرای آن است. 5. نیکی و احسان سخت‌ترین دشمن را دوست و دوستان را به سوی خداوند رهبری می‌کند. 6. ندای غیبی در درون دل مشتاق؛ مسیر الهی می‌افکند و به آرامش ابدی می‌رساند، لذا لطف و احسان به دیگر بندگان خدا در درجه اول به خود عامل باز می‌گردد که انسان بنده احسان است. 7. از خداوند جز کرامت و احسان و خیر و رحمت و محبت و بنده‌پروری و امور سازنده عملی صادر نمی‌شود. 8. خداوند خدای خیر و رحمت است، آن که شر می‌سازد، شیطان است. 9. انسان به توفیق خالق و خیر خداوند معنی زنده بودن و رحمانیت و ترحم و هر نوعی از دشمنی را درک و با آن مقابله می‌کند. 10. راهیان راه الهی با عشق و محبتی که در اعماق وجود دارد، می‌دانند که هر چه غیر خدا بخواهند موجب شکست و ناکامی آنان می‌شود. 11. شما خیال نکنید خالق کائنات را باید بیرون از دلتان پیدا کنید، بلکه او در وجود شما جلوه و مکان دارد، لذا خدا را در اعماق وجود خویش بیابید، از یکی از سالکان اهل عرفان و سیر و سلوک را پرسیدند: «خدا را در کجا بیابیم؟»، آن عارف بدو پاسخ داد: «در کجا گشتی که او را نیافتی؟!» 12. شیخ می‌گفت: «بر می‌خیزید و خود را برای نماز آماده می‌کنید، حمد و سوره را درست می‌خوانید، بدون اینکه متوجه مفاهیم و معانی کلمات شوید، پس معلوم است این نماز، نماز وظیفه‌ای است و فقط کلمات را ادا می‌کنید». 13. فراموش نکنید که به قول سعدی هر نفسی که فرو می‌رود، ممد حیات است و چون باز می‌گردد مفرح ذات! در واقع سعدی مفهوم رحمت خداوند و راه رسم شکرگزاری را برای ما گفته است، ولی ما خوانده و نخوانده به راحتی از این جمله معرفتی و سلوکی گذشته‌ایم و کسی آن را برای‌مان معنی و تفسیر نکرده است. 14. به نظر می‌رسد از این پس غیر از شما شاگردان شخص دیگری با این مباحث معرفت شناسی و خداجویی به این نحو آشنا نشود، شما از رحمت و لطفی که در حقتان شده از جان و دل شاکر باشید، سعادت را به این آسانی به کسی نمی‌دهند، ایمان، خلوص، عاشقی و دنیای محبت لازم است تا خود را سالک این راه ببینید و ارزش خود را بدانید، بنگرید که مبدا خلقت چه عظمت‌هایی در وجود شما نهاده و شما از آن بی‌خبرید. 15. ایشان مطالبشان را یک بار می‌گفتند، آنها که اهل دل بودند، به خوبی درک می‌کردند و در پایان گفتند: برای شما نگفته و ندیده‌ای باقی نگذاشتم، ان شاء‌الله خدا یاری و راهنماییتان کند، مطمئن باشید هر چه از واجب‌الوجود طلب کنید، به شما با شرایط فوق خواهد رسید.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت