خاطره شهيد ستاري و «عمليات كربلاي 5»

کد خبر: 181821

بدون اطلاع از سايت خارج شدند و يکباره زنگ تلفن صحرايي که در اتاق عمليات «هاگ» مستقر بود به صدا درآمد. سرلشکر ستاري با صداي دلنشين و گرمش يورش رزمندگان اسلام به مواضع دشمن را خبر داد و فرمان روشن کردن دستگاه‌ها را صادر کرد.

ایسنا: هيچ يک از پرسنل نمي‌دانستند که عملياتي در راه است. شب 19 دي‌ماه 1365 ، شهيد سرلشکر ستاري فرمانده نيروي هوايي ارتش و شهيد سرلشکر اردستاني يك ساعت قبل از عمليات با من صحبت مي‌کردند ولي خبر انجام عمليات را به من نگفتند. جملات بالا بخشي از خاطره سرهنگ «خسرو جهاني» فرمانده «سايت موشكي کوثر 8» در عمليات كربلاي 5 است. وي در ادامه خاطره‌اش مي‌گويد: فکر کردم سرلشکر ستاري و سرلشکر اردستاني براي سرکشي آمده‌اند. من در آن زمان در «سايت کوثر 8» در جاده اهواز- خرمشهر مستقر بودم. در مورد وضعيت پرسنل پدافندي حاضر در منطقه و کارکرد تجهيزات و ادوات رزمي موشکي و توپي استقرار يافته، بسيار عادي به صحبت نشسته و حتي به من فرمانده سايت و کارکنان پدافندي که نزديک‌ترين نفرات به آنها بوديم زمان اجراي عمليات را خبر ندادند. بدون اطلاع از سايت خارج شدند و يکباره زنگ تلفن صحرايي که در اتاق عمليات «هاگ» مستقر بود به صدا درآمد. سرلشکر ستاري با صداي دلنشين و گرمش يورش رزمندگان اسلام به مواضع دشمن را خبر داد و فرمان روشن کردن دستگاه‌ها را صادر کرد. اين قدر در مسائل حفاظتي و نگفتن اسرار نظامي دقيق بود که حتي از چهره‌شان هم نمي‌شد فهيميد که عملياتي در راه است. هيچ استرسي نداشت و با اطمينان قلبي خاصي همه کارها را انجام مي‌داد. تازه فهميدم که الا بذکرالله تطمئن القلوب. روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد. سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع مقدس ارتش جمهوري اسلامي ايران
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت