كسي از حسين گيل خبر دارد؟
حسين گيل، همان مرد با خداي هزاردستان بود كه در شهريور 20 بين سربازهاي مفلوك نان و خرما خيرات ميكرد و وقتي رضا خوشنويس از بالاي بالكن گراندهتل روي سنگفرش افتاد، بالاي سر رضا خوشنويس آمد و با خشم از پايين به هزاردستان-عزتالله انتظامي- نگاه ميكرد، چشمهاي خشمگين گيل و عبارت «يدالله فوق ايديهم» نماي پاياني هزاردستان بود. حسين گيل حالا هفتادساله است، نه اهل مصاحبه است نه رسانه و جنگ تلويزيوني و فرش قرمز و نه راهي دارد يا ميخواهد داشته باشد به همايش تجليل از پيشكسوتها و... حسين گيل قهرمان كشتي كج و بازيگر فيلمهاي به اصطلاح بزن بزني و اكشن سينماي قبل از انقلاب بود، آخرين فيلمش قبل از انقلاب، «به دادم برس رفيق» بود (1357) و اولين فيلم بعد از انقلابش پلاك (1364)، اين يعني چهارسال وقفه، شايد خيلي عجيب و جاي سوال نباشد كه گيل در اين چهارسال كجا رفت؟ شايد فكر كنيد كه حسين گيل هم مثل برخي از بازيگران سينماي قبل از انقلاب، ممنوع الكار و خانهنشين و منتقد شده بود و نميتوانست فيلم بازي كند و منتظر بود تا آبها از آسياب بيفتد تا دوباره راهي پرده جادويي شود اما واقعيت اين نيست، گيل از همان 22 بهمن 1357 شروع كرد به آموزش فنون رزميو دفاعي و...به رزمندهها و پاسدارها و بچههاي انقلاب بدون اينكه مزدي بگيرد يا منتظر شهرتي باشد يا كسي دعوتش كند يا...يك كار واقعا خودجوش و غيرمنتظره از يك بازيگر سينما. گيل بعد از آنكه اضطرار جنگ هم خوابيد، دوباره برگشت به سينما، اين بار پاي ثابت فيلمهاي حماسي و تبليغي دهه شصت شد: همان فيلمهايي كه دوره جنگ در مدارس و بسيج و مسجد با ويدئو نشان ميدادند، مثل: «پلاك، هفت گذرگاه، پاتك،تهاجم، فرار بزرگ و...» و حالا مدتهاست كه ديگر فيلم بازي نميكند، راستي كسي اين روزها از حسين گيل خبر دارد؟ روزنامه تهران امروز / نیوفولدر
دیدگاه تان را بنویسید