ناپدری هانیه: قبول دارم او را شکنجه کردم

کد خبر: 146425

ناپدری هانیه، دختر شکنجه شده تهرانی روز گذشته در شعبه 5 بازپرسی دادسرای ناحیه 29 تهران، اتهام کودک‌آزاری را پذیرفت و مادر این کودک را بی‌گناه معرفی کرد.

جام جم: 29 فروردین امسال ماجرای این کودک‌آزاری به بازپرس آذرتاش، رئیس شعبه 5 دادسرای ناحیه 29 تهران گزارش شد و با صدور دستور قضایی ویژه در این ارتباط، دختر 8 ساله به بیمارستان رسول اکرم(ص) تهران انتقال یافت و مادر این کودک همراه مردی که با او زندگی می‌کرد، دستگیر شدند. زن و مرد بازداشت شده در بازجویی‌های قضایی ـ پلیسی یکدیگر را متهم به شکنجه کودک 8 ساله کردند و هرکدام سعی داشتند خود را در شکنجه کودک بی‌تقصیر جلوه دهند. هانیه پس از 16 روز که در بیمارستان رسول اکرم(ص) تهران بستری بود، برای تحقیق قضایی در حالی به شعبه 5 بازپرسی دادسرای ناحیه 29 تهران انتقال یافت که ناپدری‌اش ساعاتی بعد به طور جداگانه بازجویی شد. هانیه همچنان ترس و هراس داشت و حتی از شنیدن نام‌حمید ـ مرد آزارگرـ وحشت می‌کرد. بازپرس آذرتاش با آرام کردن هانیه، از او خواست آنچه را که در مورد حمید ـ ناپدری ـ می‌داند، برایش بگوید. هانیه دختر 8 ساله به بازپرس پرونده گفت: من از حمید متنفرم. او مرد بدی است و علاقه‌ای به دختربچه‌ها ندارد. خیلی دوست داشتم مانند دیگر بچه‌ها به مدرسه بروم و با همسن‌وسالان خودم بازی کنم، اما ... . حمید هر روز مرا کتک می‌زد و شکنجه می‌داد. من و مادرم را مجبور می‌کرد برای تامین هزینه زندگی و اعتیاد او گدایی کنیم. شاید اگر مادرم اعتیاد نداشت، راحت‌تر از من حمایت می‌کرد تا این‌گونه آسیب نبینم. حمید را از من دور کنید، از او می‌ترسم. مادرم از ترس کتک زدن‌های حمید سکوت می‌کرد. دلم برای مادرم تنگ شده و می‌خواهم او را ملاقات کنم. خانواده مادری‌ام در آستارا زندگی می‌کنند، ولی من تاکنون آنها را ندیده‌ام. دلم برای مامان‌بزرگ، بابابزرگ، خاله و دایی‌ام تنگ شده است. آقای قاضی، آنها را پیدا کنید؛ شاید خانواده مادری‌ام سرپرستی مرا قبول کنند. بازپرس آذرتاش پس از شنیدن اظهارات هانیه کوچولو، او را در اختیار مددکاران اورژانس اجتماعی قرار داد و ساعاتی بعد حمید ـ ناپدری ـ در دومین جلسه بازجویی حاضر شد. حمید ـ ناپدری ـ با اعتراف به شکنجه هانیه کوچولو و شکستن دست‌های او، گفت: ‌من دست‌ و پای هانیه را سوزاندم و در این مدت بارها شکنجه‌اش کردم. مادر هانیه از ترس جان دخترش، سکوت می‌کرد. هر بار مادرش می‌خواست مانع کتک خوردن هانیه شود، او را هم با کابل کتک می‌زدم. مادر هانیه، دخترش را شکنجه نکرده و من عامل حادثه‌ام و حاضرم بدترین مجازات‌ها در حق من اعمال شود. با ثبت اظهارات متهم، بازپرس آذرتاش، رئیس شعبه 5 دادسرای ناحیه 29 تهران، مرد کودک‌آزار را با تجدید قرار قانونی روانه زندان کرد. بازپرس پرونده درباره آخرین جزئیات پرونده گفت: هانیه دختر آسیب‌دیده، با دستور قضایی به طور موقت تحویل سازمان بهزیستی تهران شده است. با توجه به نظر کارشناسان پزشکی قانونی مبنی بر طول درمان 2 ماهه برای هانیه، هنوز نظریه پزشکی قانونی به طور قطعی اعلام نشده و به محض دریافت نظریه قطعی، متهمان طبق قانون مجازات می‌شوند. همچنین دستور قضایی در ارتباط با شناسایی خانواده مادری هانیه که در شهر آستارا زندگی می‌کنند و نیز خانواده پدری هانیه صادر شده است تا اگر آنها صلاحیت نگهداری از این کودک را داشته باشند، سرپرستی هانیه به یکی از این دو خانواده سپرده شود. آذرتاش در رابطه با سرپرست موقت هانیه گفت: با هماهنگی قضایی یکی از مدیران دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 29 تهران سرپرستی موقت هانیه را به عهده گرفته است و شکایت قیم موقت از عاملان حادثه در دادسرا مطرح و در حال رسیدگی است. بازپرس پرونده در ضمن به احضار مسوولان بهزیستی اشاره کرد و گفت:‌ چند روز پیش مسوولان بهزیستی در رابطه با قصور در پرونده این کودک‌آزاری مورد تحقیق قرار گرفتند که با خاتمه تحقیقات، تصمیم لازم گرفته خواهد شد.قاضی پرونده درباره قانون مجازات کودک‌آزاری گفت: طبق ماده 4 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، حکم فرد کودک‌آزار 3 ماه و یک روز تا 6 ماه حبس و 10 میلیون ریال جزای نقدی است. اما در پرونده هانیه با توجه به عمق فاجعه، طبق ماده 8 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان عمل خواهد شد. به این صورت که با افزایش میزان صدمات به فرد آسیب‌دیده، مجازات متهم نیز تشدید خواهد شد. رئیس شعبه 5 بازپرسی دادسرای ناحیه 29 تهران یادآور شد: در این حادثه استخوان‌ دست‌های هانیه شکسته شده و بدنش نیز به شدت آسیب دیده است که طبق ماده 614 قانون مجازات اسلامی، کودک‌آزار باید به 2 تا 5 سال حبس، قصاص و دیه در حق فرد آسیب‌دیده محکوم شود. در ارتباط با این کودک‌آزاری نیز با عامل حادثه ـ ناپدری هانیه ـ طبق ماده 614 قانون مجازات اسلامی برخورد قضایی می‌شود. هفته آینده هانیه، ناپدری و مادر او در مواجهه حضوری با یکدیگر قرار می‌گیرند تا دیگر ابعاد این پرونده فاش شود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت