پیامبر اسلام (ص) چگونه شوخی می کرد؟

کد خبر: 138323

تبسم، بهترین نشانه شادی و نشاط است. چهره رسول الله(ص) نیز هنگام دیدار یاران بیش از دیگران شاداب و خندان می‌نمود و گاه چنان می‌خندید كه دندان‌های مباركش نمایان می‌شد.

ایسنا: آنچه در پی می‌خوانید بخشی از شوخی‌ها و مزاح‌های پیامبر اسلام(ص) است كه به مناسبت فرارسیدن هفته‌ وحدت و ولادت با سعادت آخرین فرستاده خدا،‌ تقدیم می‌شود. * دشمن خدا حضرت علی(ع) می‌فرماید: رسول الله(ص) هرگاه مردی از اصحابش را غمگین می‌یافت، او را با شوخی، خرسند می‌ساخت و می‌فرمود: خداوند دشمن دارد، كسی را كه به روی برادرش چهره درهم كشد.(۱) * سفیدی در چشم زنی خدمت رسول اكرم(ص) آمد و نام شوهرش را برد. حضرت فرمود: شوهرت همان است كه در چشمانش سفیدی است؟ گفت: نه در چشمانش سفیدی نیست. آن زن به خانه آمد و جریان را برای شوهرش تعریف كرد. مرد گفت: آیا نمی‌بینی كه سفیدی چشم من از سیاهی آن بیشتر است.(۲) * سیاهان به بهشت نمی‌روند پیامبر به پیرزنی از قبیله اشجع فرمود: پیرزنان وارد بهشت نشوند. بلال حبشی كه سیاه چهره بود، آن پیرزن را ناراحت دید و جریان را به رسول الله(ص) باز گفت. پیامبر(ص) فرمود: سیاه هم به بهشت نمی‌رود. بلال و پیرزن هر دو ناراحت بودند كه ناگهان عباس، عموی پیامبر كه پیرمرد بود، آن دو را دید و حال آن دو را برای پیامبر بازگو كرد. رسول خدا(ص) فرمود: پیرمرد هم به بهشت نمی‌رود. همه غمگین شده بودند. پیامبر(ص) كه چنین دید، همه آنان را فراخواند، دلشان را نرم كرد و فرمود: "خداوند، پیرزنان، پیرمردان و سیاهان را به نیكوترین شكل بر می‌انگیزاند و آنان جوان و نورانی شده به بهشت می‌روند(۳ )". * عسل و پیامبر(ص) سیره رسول الله(ص) به گونه‌ای بود كه به یارانش اجازه می‌داد تا در حضور مباركش، گفته‌های طنزآمیز ادا كنند. آنان نیز به پیروی از پیامبر اكرم(ص) از شوخی‌های ناپسند پرهیز داشتند، ولی از شوخی‌های پسندیده دریغ نمی‌كردند. از جمله، نعیمان، مرد شوخ طبعی بود. روزی عربی را با یك خیك عسل دید. آن را خرید و به خانه عایشه برد. رسول خدا(ص) پنداشت كه به عنوان هدیه آورده است. نعیمان رفت و اعرابی بر در خانه پیامبر(ص) ایستاده بود. چون انتظارش طولانی شد، صدا زد: ای صاحب خانه! اگر پول ندارید، عسل را برگردانید. رسول خدا(ص) جریان را دریافت و قیمت عسل را به آن شخص پرداخت. پیامبر چون زمانی دیگر، نعمیان را دید، فرمود: چرا چنین كردی؟ گفت: دیدم رسول خدا(ص) عسل را دوست دارد و اعرابی هم یك خیك عسل داشت. پیامبر(ص) خدا از كار نعیمان خندید و به او هیچ گونه درشتی نكرد(۴). * بهترین نشانه شادی چیست؟ تبسم، بهترین نشانه شادی و نشاط است. چهره رسول الله(ص) نیز هنگام دیدار یاران بیش از دیگران شاداب و خندان می‌نمود و گاه چنان می‌خندید كه دندان‌های مباركش نمایان می‌شد. ابوالدرداء می‌گوید: "رسول خدا(صلی الله علیه و آله) هرگاه سخنی می‌فرمود، سخنش با لبخند همراه بود. رسول خدا(ص) هم كلام خویش را با تبسم می‌آمیخت و هم چهره‌ای خندان داشت و هم به چهره دیگران لبخند می‌زد. در حدیث است: «كان اكثر الناس تبسماً و ضِحكا فی وجوه اصحابه»(۵). بیش از همه، لبخند داشت و بر روی یارانش لبخند می‌زد. * كاش آن اعرابی می‌آمد امام موسی بن جعفر(ع) می‌فرماید: "عربی بدوی نزد پیامبر(ص) می‌آمد و هدیه و سوغاتی به پیامبر اهدا می‌كرد. بعد همان ساعت می‌گفت: پول هدیه و سوغات ما را بدهید. رسول خدا(ص) نیز می‌خندید. پس از آن جریان هر وقت غمگین می‌شد، می‌فرمود: آن اعرابی كجاست. كاش پیش ما می‌آمد(۶)". شوخی و مزاح ظریف و زیبای رسول اكرم(ص) و امیرمؤمنان علی(ع) درباره خوردن خرما نیز معروف است. گفته‌اند روزی آن دو گرامی با هم خرما می‌خوردند كه پیامبر، هسته‌ها را جلوی علی(ع) می‌گذاشت و در پایان فرمود: هر كه هسته‌اش بیشتر باشد، پر خور بوده است! امیرمؤمنان در پاسخ گفت: هركه با هسته خورده باشد، پرخورتر بوده است(۷). همچنین از شوخ طبعی پیامبر اكرم(ص) چنین نقل می‌كنند كه حضرت برخی از یاران را از پشت سر بغل می‌گرفت و دو دستش را بر چشمان آنان می‌گذارد تا آنان را بیازماید كه آیا می‌توانند با چشم بسته، طرف مقابل را تشخیص دهند یا نه(۸). * غذا بخورم یا نه؟ رسول خدا(ص) نه تنها خود، شوخی را آغاز می‌كرد، بلكه زمینه فرح را برای یاران خود فراهم می‌آورد. روزی مرد عربی بر آن حضرت كه بسیار اندوهگین می‌نمود وارد شد. وی می‌خواست چیزی بپرسد. اصحاب گفتند: نپرس! چهره پیامبر چنان گرفته است كه جرئت پرسیدن نداریم. چهره پیامبر هرگز گرفته نبود، مگر هنگام نزول آیات موعظه یا آیات قیامت. او گفت: مرا به حال خود واگذارید. سوگند به خدایی كه او را به پیامبری برانگیخت، هرگز رهایش نمی‌كنم تا خنده بر لبانش ظاهر شود. آنگاه به پیامبر(ص) گفت: ای رسول خدا! شنیده‌ام دجال با نان و غذا نزد مردم گرسنه می‌آید. پدر و مادرم به فدایت. آیا باید غذا نخورم تا از لاغری بمیرم یا بهتر است نزد دجال غذای كافی بخورم و چون سیر شدم، به خدا ایمان آورم؟ پیامبر اكرم(ص) آنقدر خندید كه دندان‌های مباركش نمایان شد. سپس فرمود: خیر! خداوند تو را به وسیله آنچه دیگر مؤمنان را بی‌نیاز می‌كند، بی‌نیاز می‌سازد(۹). * خرما را با طرف دیگر می‌خورم! نقل است روزی حضرت محمد(ص) به صهیب بن سنان فرمود: در حالی كه از چشم درد رنج می‌بری، خرما می‌خوری؟ صهیب گفت: این چشم من درد می‌كند و من خرما را با طرف دیگر می‌خورم(۱۰). سیره رسول الله(ص) به گونه‌ای بود كه به یارانش اجازه می‌داد تا در حضور مباركش، گفته‌های طنزآمیز ادا كنند. آنان نیز به پیروی از پیامبر اكرم(ص) از شوخی‌های ناپسند پرهیز داشتند، ولی از شوخی‌های پسندیده دریغ نمی‌كردند. در مكتب رسول الله(ص) شوخی باید به اندازه‌ای باشد كه مایه تخریب شخصیت گوینده آن نشود. قیس بن سعد، یار جوان پیامبر(ص) پس از توصیف شوخ طبعی پیامبر می‌گوید: "به خدا سوگند! آن حضرت با آن شگفتی و خنده، هیبتش از همه افزون‌تر بود(۱۱)". زیاده روی در شوخی، ابهت انسان را در هم می‌شكند و اسلام هم برای شخصیت پیروان خود ارزش والایی قائل شده است. بنابرین، رسول خدا(ص) افراط در شوخی را نكوهش می‌كرد: «لا تَمزَحْ فیُذهب بهاؤُك»؛ از شوخی [زیاد] بپرهیز؛ زیرا ارزش و قداستت شكسته می‌شود(۱۲)". * شوخی و دروغ در شوخی نباید از وسایل نامشروعی چون دروغ، برای خنداندن دیگران بهره گرفت. رسول گرامی اسلام در هشداری می‌فرماید: "وَیلٌ للذِی یُحَدِّثُ فَكذب لِیَضْحَكِ به القوم ویل له، ویل له (۱۳)."،‌ "وای بر كسی كه كلام دروغی را نقل كند تا دیگران بخندند. وای بر او، وای بر او." * شوخی در چارچوب حق مزاح باید از زشتی گفتار و نادرستی عاری باشد. پیامبر(ص) می‌فرمود: "انی لاامزح و لااءقول الا حقا(۱۴)."، "من شوخی نمی‌كنم و سخنی نمی‌گویم، مگر آنكه در چارچوب حق باشد." یكی از یاران پیامبر از ایشان پرسید: آیا در اینكه با دوستان خود شوخی می‌كنیم و می‌خندیم، اشكالی هست؟ پیامبر در پاسخ فرمود: "اگر سخنی ناشایست در میان نباشد، اشكالی ندارد(۱۵)". * پرهیز از شوخی زیاد از سوی دیگر، خنده زیاد و قهقهه نیز عظمت و متانت آدمی را از بین می‌برد. از این رو، پیامبر اكرم(ص) می‌فرماید: «ایّاك و كثرة الضِحك فِانّه یمیتُ القلب»؛ از خنده بسیار بر حذر باش كه دل را می‌راند.(۱۶) رسول خدا(ص) خطاب به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: یاعلی، مزاح نكن، زیرا ارزش تو زائل می‌شود.(۱۷) * پیامد مزاح با نامحرم رسول خدا (ص) فرمود: هر كس با زن نامحرم شوخی كند،‌ برای هر كلمه‌ای كه در دنیا با او سخن گفته است هزار سال او را در دوزخ زندانی كنند.(۱۸) * مزاح از خوش‌اخلاقی است در «مكارم» از یونس شیبانى روایت شده كه امام صادق علیه السّلام بمن فرمود: چطور است شوخى كردنتان با یكدیگر؟ گفتم: كم است. فرمود: چرا با هم مزاح نمی‌كنید؟ مزاح از خوش اخلاقى است، همانا با شوخى مى‏توانى برادر دینیت را مسرور نمائى، رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله با مردم شوخى مى‏كرد و منظورش این بود كه مسرور سازد.(۱۹) در كتاب «اخلاق» ابى القاسم كوفى از امام صادق علیه السّلام نقل شده كه فرمود: مؤمنى نیست مگر اینكه از مزاح بهره‏اى دارد. و رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله مزاح مى‏فرمود ولی جز مطالب حق چیزى نمى‏گفت. در «كافى» از معمر بن خلاد روایت شده كه گفت: از حضرت رضا علیه السّلام پرسیدم قربانت گردم انسان در میان جمعى قرار گرفته سخنى پیش مى‏آید، مزاح مى‏كنند و مى‏خندند! فرمود: مانعى نیست، اگر نباشد- راوى گوید من یقین كردم منظور حضرت فحش دادن و ناسزا گفتن است- بعد فرمود: مرد عربى پیش رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله مى‏آمد و براى حضرت هدیه مى‏آورد، و همان جا مى‏گفت: پول هدیه مرا مرحمت كن. رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله مى‏خندید و آن حضرت هر وقت غمناك مى‏گردید، می‌فرمود: اعرابى چه شد، كاش مى‏آمد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت