رابطه پیش از ازدواج دردسرساز شد

کد خبر: 133985

من زندگي خوبي دارم اما سامان مدام برايم ايجاد مزاحمت مي کند و مي گويد تصاويري از تو در حافظه گوشي تلفن همراهم ضبط کرده ام که اگر شوهرت آن را ببيند طلاقت خواهد داد. او مي خواهد با اين تهديدها از من اخاذي کند

خراسان: او با اين که مي داند ازدواج کرده ام و شوهر دارم هر روز زنگ مي زند و تهديدم مي کند که مي خواهد حقيقت هاي پنهان را به همسرم بگويد و زندگي ام را خراب کند. زن جوان که براي مشاوره به دايره اجتماعي کلانتري سجاد مشهد مراجعه کرده بود، اشک هايش را پاک کرد و افزود: من و سامان ۲ سال با هم دوست بوديم و قصد داشتيم ازدواج کنيم اما او پس از آن که با حيله و نيرنگ به خواسته هاي پليد خود رسيد، به قول و قرارهايي که گذاشته بوديم پشت پا زد و گفت مي خواهد با دختر ديگري ازدواج کند. «صبا» در مورد نحوه آشنايي خود با سامان گفت: يک روز اين پسر جوان براي نصب سيستم ماهواره به خانه ما آمده بود. او به بهانه اين که براي تنظيمات بعدي سيستم نياز به هماهنگي دوباره مي باشد شماره تلفن خانه را گرفت و لحظه اي که مي خواست از منزل بيرون برود دور از چشم پدر و مادرم گفت: کارت مغاز ه ام را روي تلويزيون گذاشتم، منتظر تماس تو هستم. زن جوان افزود: من که آن موقع دانش آموز سال آخر دبيرستان بودم يک دل نه صد دل شيفته چشم و ابروي سامان شدم و فريب لبخندهايش را خوردم، براي همين هم حماقت کردم و با بهانه اي که براي تنظيم سيستم ماهواره در دست داشتم با او تماس گرفتم. متاسفانه رابطه تلفني ما خيلي زود به قول و قرار ازدواج ختم شد و سامان با سوءاستفاده از فرصت هايي که من در خانه تنها بودم به ديدنم مي آمد و با هم پاي برنامه هاي ماهواره مي نشستيم و به باوري غلط خوشگذراني مي کرديم. متاسفانه تماشاي تصاوير و فيلم هاي ماهواره اي به سوءاستفاده ختم شد و سامان پس از آن که به خواسته هاي شيطاني اش رسيد فراموش کرد که چه قراري براي ازدواج گذاشته ايم. او مرا رها کرد و به دنبال عياشي هايش رفت و من نيز که از اين بابت شکست عاطفي سختي ديده بودم به اولين خواستگاري که برايم آمد جواب بله گفتم و ازدواج کردم. من زندگي خوبي دارم اما سامان مدام برايم ايجاد مزاحمت مي کند و مي گويد تصاويري از تو در حافظه گوشي تلفن همراهم ضبط کرده ام که اگر شوهرت آن را ببيند طلاقت خواهد داد. او مي خواهد با اين تهديدها از من اخاذي کند و با تماس هاي وقت و بي وقت خود عذابم مي دهد. در اين شرايط افسوس مي خورم که چرا چنين حماقتي کردم. کاش پدر و مادرم که از صبح تا شب سر کار هستند کمي بيشتر برايم وقت مي گذاشتند. آن ها مي خواستند جاي خالي خودشان را با ماهواره براي من پر کنند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت