اعترافات هولناک عامل قتل دختر۵ ساله
دختر همسرم را به دليل اين که شب ادراري داشت، تنبيه مي کردم. شب حادثه نيز او را با هر چيزي که دم دستم بود کتک زدم و او بي جان بر زمين افتاد. او بيهوش شد. کمي آب قند بده! اما دهان او قفل شده بود و باز نمي شد. به همين دليل ليوان آب در دهانش شکست و من محل جراحت را دوختم.
خراسان نوشت: مرد جواني که در پي شکنجه هاي وحشيانه دختر ۵ ساله اي را در مشهد به قتل رسانده بود،صبح روز پنج شنبه گذشته در حضور قاضي علي اکبر صفائيان(قاضي ويژه قتل عمد) و کارآگاهان شعبه جنايي آگاهي به تشريح چگونگي ارتکاب جنايت خود پرداخت. در بازسازي صحنه اين جنايت تکان دهنده ابتدا کارآگاه يزدي (افسر پرونده) به تشريح ماجراي قتل و چگونگي دستگيري قاتل پرداخت و در مقابل دوربين قوه قضاييه گفت: صبح چهارشنبه دوازدهم آبان ماه، ماجراي قتل ابتدا از سوي کارکنان بيمارستان امدادي مشهد به پليس گزارش شد. وي گفت: در بررسي هاي مقدماتي، جواني پيکر بي جان دختر بچه را که آثار شکنجه و کودک آزاري شديدي بر نقاط مختلف بدن وي مشهود بود، به بيمارستان برده و ادعا کرد که پيکر نيمه جان دختر بچه ۵ ساله را در کنار بولوار فرودگاه مشاهده کرده و به دليل اين که فکر مي کرد او زنده است وي را به بيمارستان آورده است. اما در مراحل بعدي تحقيقات او به دليل اظهارات ضد و نقيض مورد ظن گرفت و پس از انجام بازجويي به قتل دختربچه اعتراف کرد. متهم به قتل نيز در تشريح ماجراي قتل گفت: چندي قبل زني را که دختر ۵ ساله اي داشت صيغه کردم و با او زندگي مي کردم. وي درباره چگونگي آشنايي خود با اين زن نيز گفت: من مجرد بودم و اتاقي را در منزل پدر او اجاره کرده بودم او با همسرش اختلاف داشت و مي خواست از او طلاق بگيرد،من هم به دنبال کارهاي طلاق او بودم و به همين دليل با يکديگر آشنا شديم و روابط ما ادامه يافت تا آن که تصميم گرفتيم با اجاره يک منزل در بولوار وحدت به طور مستقل زندگي کنيم. اين جوان ۳۶ ساله ادامه داد: دختر همسرم را به دليل اين که شب ادراري داشت، تنبيه مي کردم. شب حادثه نيز او را با هر چيزي که دم دستم بود کتک زدم و او بي جان بر زمين افتاد. همسرم گفت: او بيهوش شد. کمي آب قند بده! اما دهان او قفل شده بود و باز نمي شد. به همين دليل ليوان آب در دهانش شکست و من محل جراحت را دوختم. وي ادامه داد: وقتي دختر همسرم به هوش نيامد صبح در آپارتمان را به روي همسرم بستم و گفتم از خانه بيرون نيايد. دختر بچه را به بيمارستان بردم و وقتي فهميدم مرده است ماجراي ساختگي کشف جسد در بولوار فرودگاه را تعريف کردم.
دیدگاه تان را بنویسید