خرافاتيها و اختلال وسواس اجباري
علائم اختلال وسواس هر دو نوع وسواس فكري و وسواس جبري را شامل ميشود
شايد شما افرادي را ديده باشيدكه به آداب تكرار مبتلا هستند، آنها احساس ميكنند كه ناچارند حركات سادهاي را چندين بار انجام دهند؛ مانند وارد شدن به اتاق، شستن بخشي از بدن خود يا شانه كردن موهاي سر به دفعات مشخص. اين افراد ممكن است تا زماني كه اين حركات را به همان تعداد انجام ندهند احساس راحتي نكنند و ممكن است فكر كنند در صورتي كه اين اعمال را به تعداد «درست» انجام ندهند، حادثهاي براي خودشان يا شخص مورد علاقهشان رخ ميدهد. شايد براي شما هم جالب باشد كه بدانيد خرافات و موهوماتي از اين دست در نتيجه بروز اختلالات وسواسي رخ ميدهد كه در علم روانشناسي به آن اختلال وسواس اجبار يا OCD ميگويند. براي چنين افرادي عادت به انجام برخي اعمال خاص، باعث ايجاد اختلال در زندگي روزمره ميشود. تمام زندگي افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباري، با رفتارهاي تكرارشونده پر ميشود. آنها پريشاني، افكار ناخواسته يا تصاويري در ذهن دارند كه برايشان مفهومي ندارند؛ اين افكار يا تصاوير با وجود تلاش براي نايده گرفتنشان به طور مداوم تكرار ميشوند. اختلال وسواس يك نوع اختلال اضطرابي است و بسيار شايعتر از آن است كه تصورش را ميكنيد و از آنجا كه رهايي از وسواسها و تكرارها بسيار مشكل است، OCD ميتواند ناتوانكننده و مزمن باشد؛ در عين حال درمان ميتواند كمك كند تا اختلال وسواس را تحت كنترل قرار دهد. علائم اختلال وسواس هر دو نوع وسواس فكري و وسواس جبري را شامل ميشود. علائم OCD ميتوانند شديد و وقتگير باشند. به عنوان مثال، كسي كه احساس ميكند دستهايش به ميكروب آلوده شده (وسواس فكري) ممكن است هر روز ساعتها به شستن دستهايش مشغول شود (تكرار جبري) و ممكن است تمركز وي روي شستوشو آنقدر زياد باشد كه نتواند كار ديگري را به اتمام برساند. زماني تصور ميشد كه اختلال وسواس حالت نادري است، اما در حال حاضر ميدانيم كه از ساير بيماريهاي مغزي شايعتر است.اختلال وسواس تنها بالغين را تحت تاثير قرار نميدهد؛ اختلال اغلب در دوره بلوغ يا اوايل كودكي، معمولا حدود سن 10 سالگي شروع ميشود و در بالغين، حدود 21سالگي آغاز ميشود. خيلي از افراد فكر ميكنند اختلال وسواس اجباري در خانمها بيشتر است، اما برخلاف تصور عموم احتمال ابتلاي مرد و زن به OCD (اختلال وسواس اجباري) يكسان است، اما در گروه سني نوجواني، ميزان ابتلاي پسران از دختران بيشتر است و منشاء ژنتيك دارد؛ از سوي ديگر ميزان ابتلاي افراد مجرد به اين اختلال، بيشتر از متاهلهاست و به طور كلي ميزان شيوع اختلال وسواس اجباري، 2 تا 3 درصد است. ممكن است خرافات بر همه زندگي مبتلايان به اختلال وسواس ـ اجبار سايه بيندازد؛ به طور معمول، وسواسهاي خرافي بر ترس از مرگ و نمادهاي آن متمركزند. اگر شما به اين نوع اختلال وسواس ـ اجبار مبتلا باشيد، ميان اشيايي كه از آنها ميترسيد، ارتباطهايي برقرار ميكنيد، يعني چيزهاي خاصي را با بدشانسي مرتبط ميشماريد و سپس از فعاليتها و مكانهاي خاصي كه گمان ميكنيد موجب بدشانسي ميشوند اجتناب ميكنيد. به هر حال اگر شما در خود نشانههايي از تشويش و نگراني و تنش ميبينيد و احساس ميكنيد اين رفتارها از كنترل شما خارج هستند، حتما به پزشك مراجعه كنيد تا پيش از توسل به خرافات و موهومات، به درمان اين بيماريهاي وسواسگونه بپردازيد. منبع: جام جم
دیدگاه تان را بنویسید