ماسولهای در حاشیه تهران +عکس
روستای حاجیآباد در دامنه رشتهکوه بیبی شهربانو در سال ۱۳۵۷ با پیروزی انقلاب جان تازهای گرفت و در ۴۰ سالگی انقلاب بوم گردی این روستای پلکانی کلید خواهد خورد روستایی در دل آثار تاریخی قبله تهران.
خبرگزاری فارس: وقتی اسم روستای پلکانی و خانههایی که دامن کوه را گرفته و بالا رفته را میشنویم حافظهمان ما را میبرد به گیلان، به ماسوله و شاید هم به اورامانات کردستان؛ اما همینجا، کنار گوش پایتختنشینها، روستای پلکانی «حاجیآباد»، چنان خاموش مانده که کمتر کسی از وجود آن مطلع است. روستای حاجیآباد در دامنه رشتهکوه بیبی شهربانو باوجود پیشینه ۱۵۰ ساله، در سال ۱۳۵۷ با پیروزی انقلاب جان تازهای گرفت و در کنار محله امینآباد شهرری هویت پیدا کرد. این روزها با شناسایی ظرفیتهای بالقوه، روستای حاجیآباد به چشم آمده است و مسئولان شهری معتقدند حاجیآباد به دلایل قرار گرفتن در موقعیت خاص جغرافیای و مجاورت با مکانهای تاریخی میتواند بهعنوان قطب گردشگری جنوب تهران معرفی شود.
روستایی که با انقلاب ساخته شد
حاجیآباد روستایی که بیشتر خانههای آن در اوایل انقلاب ساخته شد و چند سال قبل از پیروزی انقلاب، تعداد خانههای آن به انگشتان دست هم نمیرسید قصه شکلگیری حاجیآباد در بدو انقلاب ازاینقرار است که ورود مهاجران از قسمت شمال غربی کشور به حاشیه تهران آغازشده بود. کوهستان نشینهای شمال غربی کشور با شرایط زندگی در ارتفاعات آشنا بودند و به همین دلیل محدوده کوهستانی شهرری را برای زندگی انتخاب کردند. روزبهروز به تعداد جمعیت و خانههای روستای پلکانی افزوده میشد. خیلی پیشترازآن، از سال ۱۳۵۷ تا همین چند سال گذشته قبل از اینکه دیوار منطقه نظامی ساخته شود انگار خانهها یکییکی دامن کوه را گرفته و بالاآمدهاند و جدال ساختوساز خانههای کوچک با شیب کوه، به نفع مهاجران تمامشده است. حالا بیش از ۱۵۰ پلاک ساختمانی در این روستا قرارگرفته است هرچند اوایل از پله خبری نبوده و اهالی افتانوخیزان شیب کوه را بالا و پایین میکردند.
اولین لولهکشی گاز شهری تهران در این روستا
اهالی قدیمی و پا به سن گذاشته حاجیآباد معتقدند رونق روستایشان در اوایل انقلاب بیشتر به این دلیل بود که این محدوده اولین محلی در تهران بوده که بهصورت پایلوت لولهکشی گاز شهری شد. هرچند از نگاه رسانهها دورمانده است. ریشسفیدهای حاجیآباد از توسعه روستای کوچکشان اینطور میگویند: «لولههای گاز شهری به آشپزخانههای محقر ما رسید و این در حالی بود که هنوز مناطق بالای تهران از این نعمت بیبهره بودند. حدود ۸ سال بابت هزینه مصرفی گاز، حتی یک ریال نیز پرداخت نکردیم. لولههای گاز از شیب کوه بال رفته بودند و ما احساس شادمانی میکردیم و خود را تافته جدا بافته میدانستیم. «سید جلال مبین» یکی از قدیمیهای این روستا توضیح میدهد: «توسعه عمرانی و آبادی این روستا جزئی از تاریخ حاجیآباد و خاطرات اهالی روستا محسوب میشود. چند سال از پیروزی انقلاب گذشته بود وقتی اعلام کردند که به روستا برقرسانی میشود کارشناسان اداره برق در محل روستا حاضر شدند و اعلام کردند جرثقیل نمیتواند از دامنه کوه و کوچههای باریک عبور کند. همان موقع همه مردان وزنان و کوچک و بزرگ حاجیآباد جمع شدند و با زور بازو تیرهای چوبی را الم کردند و نعمت روشنایی در همان سال ۱۳۵۷ به حاجیآباد رسید.» مردان و زنان حاجیآباد امروز هم برای آباد کردن روستایشان تلاش میکنند. این روزها باوجود شرایط سخت اقتصادی و ضعف درآمدزایی برای آنها و جوانهایشان تلاش میکنند بوم گردی و پذیرایی از گردشگران را به کمک مسئولان مربوط راهاندازی کنند، میگویند: «همانطور که سالها پیش زن و مرد باهم متحد شدیم تا روشنایی را به روستایمان بیاوریم میتوانیم رونق اقتصادی حاجیآباد را با راهاندازی صنعت گردشگری به روستایمان بیاوریم.
روستای پلکانی در دل میراث فرهنگی
حاجیآباد فاصله چندانی با بقعه بیبی شهربانو، قبرستان زیرین و زبرین، برج نقارهخانه، برج اینانج و کوه طبرک ندارد. مکانهای تاریخی که هیچ اقامت گاهی نزدیک به آنها وجود ندارد بنابراین نمیتوانند خدماتی را به گردشگران خارجی ارائه دهند. همین کمبودها باعث شد توجه مسئولان شهری به خانههای کوچک حاجیآباد جذب شود و حاجیآباد مکان مناسبی برای بوم گردی در نظر گرفته شود و خبر خوب اینکه طی ۶ ماه گذشته مسئولان شهری چشمشان به پلههای این روستا افتاده و انگار بهیکباره ماسوله خوش آبوهوا با گلهای شمعدانی روی ایوانهای خانه در چشمشان نقش بسته که اینچنین برای پیدا کردن ظرفیتهای موجود در روستای پلکانی «حاجیآباد» شهرری به فکر افتادهاند؛ فاطمه فکوریان بخشدار مرکزی شهرری توضیح میدهد:، برای بهینهسازی روستای صخرهای و پلکانی حاجیآباد بودجهای به مبلغ ۵۶۰ میلیون تومان برای بهسازی پلههای آن و همچنین مبلغ ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان برای بهسازی خیابان اصلی اعتبار در نظر گرفته میشود.
حاجیآبادی به شکل ماسوله
هرچند تفاوت شکل و شمایل حاجیآباد و ماسوله بسیار است و در حال حاضر بهجای گلهای شمعدانی در پرچین خانهها، تانکرهای آب مصرفی، لانه کبوتر، مرغ و خروسها و هزار خنزروپنزر روی پشتبام خانههای حاجیآباد تلنبار شده و چشمتان را پر میکند و شکل و شمایل چرکی از روستا تداعی میشود. روستایی که با توجه به موقعیت جغرافیاییاش در دل سخره سیمانی قرارگرفته. نزدیکترین روستا به کارخانه سیمان شهرری همین حاجیآباد است. به حتم قبل از اینکه ماسوله گیلان هم ثبت ملی و بهعنوان قطب گردشگری معرفی شود اینچنین پرزرقوبرق نبوده. راستی شرایط و ویژگیها این روستای پلکانی درگذشته چطور بوده؟ مگر نه اینکه اهالی روستانشین ماسوله هم از کمبود امکانات، سختی رفتوآمد و رکود کشاورزی گله میکردند. درست شبیه مردمان امروز حاجیآباد. مگر آنها هم از نبود شغل برای جوانهایشان شکایت نداشتند؟ درست مثل مردمان روستای حاجیآباد. مگر آنها هم برای فرار از مشکلات خانههایشان را به کمدرآمدترها اجاره ندادند و راهی شهر شدند؟ درست مثل مردم حاجیآباد. اما وقتی ظرفیتهای موجود منطقه شناسایی و اشتغالزایی در حیطه گردشگری ایجاد شد جوانهای ماسولهای انگیزه جدیدی برای بازگشت به موطن خود پیدا کردند جوانهایی که حالا بادی به غبغب میاندازند و شغلشان را راهنمای گردشگری و بوم گردی معرفی میکنند و بسیاری از مشکلات و بزهکاریهای احتمالی از این روستا رخت بسته است.
گذری بر پلههای کوه
هرچند تا پله را که طی میکنیم درِیکی از خانهها روی پاشنه میچرخد و ساکن خانه به بیرون سرک میکشد، اما هیچکدام دوست ندارند جلوی لنز دوربین قرار بگیرند. هر چه بالاتر میرویم خانهها کوچک و کوچکتر میشوند. لولههای فاضلاب از دیوار خانهها بیرون زده و هارمونی کوچههای پلهای را بههمریخته است.
خانم میانسال روی پله سنگی نشسته و خستگی بالا رفتن از پلهها را از تن به درمیکند، میگوید: «پلهها را حدود ۹ سال گذشته در کوچههای شیبدار، کار گذاشتهاند. این روستا برعکس بالانشینی و پاییننشینی زندگی شهری است. هر خانوادهایای که ضعیفتر است بالانشینتر است، چون با افزایش تعداد پلهها ارزش خانهها کم میشود. خانم ابراهیمی حدود ۳۵ سال است در حاجیآباد زندگی میکند با ما همراه میشود همانطورکه پلهها را بالا میآید میگوید: «کوههای این حوالی سیمانی است، همسایهها بخشی از سیمان مصرفی برای ساخت خانههایشان را از همین کوه تأمین کردند و از قلوهسنگها بهعنوان آجر استفاده میکردهاند. بیشتر کسانی که در این محدوده جزو ساکنان اولیه هستند زن و مرد کنار هم کار گری کردند تا توانستند سقفی را بالای سرشان داشته باشند. ابراهیمی همانطور که با ما حرف میزند حساب پلهها را نیز داشته است میگوید: یکی از کوچهها سرجمع ۲۰۳ پله دارد.
حاجیآباد حاج محمد
وجهتسمیه نام حاجیآباد داستان شنیدنی دیگری دارد. ابتدای ورودی روستای حاجیآباد آژانس مسافربری، پاتوق خوبی برای ساکنان قدیمی روستا شده است، "حسین خستو صفا" کودکی خود را در این محله گذرانده است. اهالی او را به نام صفا میشناسند میگوید: «این محدوده تا سال ۱۳۵۷ اسم خاصی نداشت و جزو محدوده امینآباد محسوب میشد. تا اینکه حاج محمد ریشسفید محله و صاحب بزرگترین و محکمترین خانه در پایه رشتهکوه بیبی شهربانو باعث شد نام این محدوده را از نام «حاج محمد» بگیرند. شخصی که همه او را به نام «حاجی» میشناختند.
دیدگاه تان را بنویسید