سنگباران نئولیبرالیسم!
بدلیل ضرورتهای بیچون و چرای اداره شهر تهران، شهرداری مدفن سوءمدیریت خواهد شد، چون جای حرّافی و سخنرانیهای روشنفکری نیست! زحمت بسیاری دارد، کار شبانهروزی و پرفشاری دارد و فقط از عهده یک فرد مدیر و مدبر و یک تیم پرکار برمیآید.
خبرگزرای فارس: آقای دکتر یوسف اباذری، استاد علوم اجتماعی دانشگاه تهران در روزهای اخیر با انتقاد از رویکرد قالیباف در اداره شهر گفته است که قالیباف این شهر را به مدت ۱۴ سال بر اصول نئولیبرالی میچرخاند!
همچنین آقای سعید شریعتی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت نیز در گفتگو با تسنیم گفته: من به آقای نجفی گفتم که شما مطمئن باشید هیچ کاری نمیتوانید انجام دهید! کاری که به چشم بیاید و بگویند برج میلاد، پل صدر، بزرگراه نواب و شهر ما خانه ما را ساخت. بیتعارف از فردا که در دفتر خود در خیابان بهشت بنشینید پیمانکاران، شرخرها، آنهایی که چک و قرارداد دارند، میآیند و لحاف و تشک در آنجا میاندازند. ۵۰هزار میلیارد تومان بدهی دارید. آقای قالیباف با علم و اطلاع گفته بود این شهرداری که تحویل اصلاحطلبان شده، مدفن اصلاحات و باتلاق اصلاحطلبان است. میدانست چه چیزی درست کرده و الان هم شخصاً از باب رفاقت به آقای حناچی گفتم قرار نیست در شهر تهران اتفاقی رخ دهد.
ضمناً ایشان در همین گفتگو با تسنیم، تاکید کرده بود که من خودم را در زمینه شهر تهران کارشناس میدانم، چون اولین حقوقم را از شهرداری تهران در زمان شهرداری آقای کرباسچی ۲۴سال پیش گرفتم!
البته این گزاره که لزوماً، چون کسی اولین حقوقش را در شهرداری گرفته باشد، حتماً تخصص امور شهری هم دارد، محل تردید جدی است، اما اینکه آقای شریعتی جز سیاهی در عملکرد دوازده ساله مدیریت قالیباف نمیبیند، اتفاقاً نشان میدهد شاید همان حقوق، حقوق اول و آخر بوده است!
من نمیدانم آقای قالیباف چنین حرفی که شهرداری مدفن و باتلاق اصلاحات و اصلاحطلبان خواهد شد، را زده است یا نه؟ اما میدانم که حتماً بدلیل ضرورتهای بیچون و چرای اداره شهر تهران، شهرداری مدفن سوءمدیریت خواهد شد، چون شهرداری تهران جای حرّافی و سخنرانیهای روشنفکری نیست! اداره شهر تهران زحمت بسیاری دارد، کار شبانهروزی و پرفشاری دارد و فقط از عهده یک فرد مدیر و مدبر و یک تیم پرکار برمیآید.
شهری که پویا باشد، حرکت داشته باشد، در سه شیفت شبانه روز روی زمین و زیرزمین فعال باشد، حتماً بدهی دارد. شهر بدون بدهی شهر مرده است! شهر یخزده و منجمد است! توقع نداشتن بدهی در شهر تهران مانند توقع درباریان قاجار است که حتماً باید کشور را با یک خزانه پر از طلا اداره کرد! دوران این مدیریتهای قجری گذشته است، حالا کار و تلاش طلاست! مهم آن است که این بدهی در جهت رونق و توسعه، پیشرفت و پویایی شهر باشد نه مانند دولت که کسری بودجهاش ناشی از سوءمدیریت و افزایش مضر نقدینگی است. بدهی شهر تهران، اکنون همچون خون تازه در رگهای این شهر شده است.
در شهرداری روزانه ۲هزار پیمانکار فعالیت میکردند، حتی رفت و روب شهر نیز با پیمانکاران بخش خصوصی بود، بنابراین داشتن بدهی جدید طبیعی است و اشکالی ندارد. اما متاسفانه آقای شریعتی، رقمی را درباره بدهیها مطرح میکند که بارها خلاف بودن آن اثبات شده است. مجموع دیون قطعی و ثبت شده شهرداری تهران حدود ۱۶هزار میلیارد تومان شامل مالیات، بیمه، پیمانکاری، بدهی بانکها و سود کارمزد تسهیلات است. این در حالی است که شهرداری، ۱۹هزار میلیارد تومان از دولت طلبکار بوده است. ضمن آنکه این داراییهایی که اکنون شهرداری به فروش گذاشته است، همان ده هزار و ۵۰۰میلیارد تومان دارایی است که از زمان قالیباف مانده است.
کل املاکی که شهرداری تهران در ۱۲ سال دوره قالیباف بر اساس مصوبه شورای شهر فروخته حدود ۱۱هزار میلیارد تومان بوده، اما در این مدت ۲۲هزار میلیارد تومان املاک برای شهرداری خریداری کرده است. بنابراین، از این منظر، شهرداری تهران نه تنها بدهی ندارد بلکه شاخصهای منابع مالی آن (در عین حال که دولت چیزی از ردیفهای بودجه به آن نداده) مثبت است.
آقای شریعتی حتماً در دوره شهرداری آقای قالیباف، در این شهر تردد میکردهاند، کجای این شهر نشانی از حرکت و پویایی برای پیشرفت نداشت؟
اصلاً بیایید با هم مرور کنیم، شاید فراموش کرده باشید که قالیباف کدام شهر را تحویل گرفت و چه شهری را تحویل داد. بالاخره تا سال ۸۴ در شهر تهران حدود ۱۲۰۰ بوستان بیشتر نداشتیم، اما امروز بیش از ۲۲۰۰بوستان در شهر تهران داریم. از سرانه حدود کمتر از ۹ مترمربع فضای سبز برای هر نفر به حدود ۱۶مترمربع سرانه فضای سبز به ازای هر نفر رسیدهایم. روددرههایی که تبدیل به بوستان نهج البلاغه، جوانمردان، ولنجک، دربند، دارآباد و اوین درکه شدند در کنار دریاچه شهدای خلیج فارس، برج میلاد، پل طبیعت و... الان به شلوغترین اماکن تفریحی خانوادگی تهران محسوب میشوند.
در حوزه هوشمند سازی پایتخت بیش از ۱۴۰خدمت در این دوره ارائه شد. از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۷ شهرداری تهران در آیتم صدور پروانه در شاخص هوشمندسازی از رتبه ۱۶۷ به ۲۷رسیده است. تا سال ۸۴ تهران کلاً ۱۵۷ تقاطع غیرهمسطح شامل پل روگذر و زیر گذر و دسترسیها داشت، اما در پایان دوره مدیریت قالیباف به حدود ۳۵۰تقاطع غیرهمسطح رسید و این یعنی بیش از دو برابر شد. به عنوان مثال فقط در اتوبان امام علی (ع) به تنهایی ۵۷پل ساخته شد.
با راه اندازی پردیس سینمایی تماشا در منطقه ۱۸، رازی در منطقه ۱۱، ملت در منطقه ۳ و راگا در منطقه ۲۰ و همچنین پردیسهای زندگی، کیان و سمرقند و بازسازی سینما آزادی، صندلیهای سینما از سال ۸۴ تا ۹۶، پنجهزار صندلی افزایش پیدا کرد.
باغموزه قصر، باغموزه دفاع مقدس، باغموزه هنر ایرانی و موزه دکتر علی شریعتی در سال ۸۵، موزه استاد شهید مرتضی مطهری در سال ۸۶، موزه دکتر چمران در سال ۸۷و خانهموزه بازار در سال ۹۳، اسناد تاریخی مصور و افتخاری برای این شهر محسوب میشوند.
با افتتاح ۲۹سالن تئاتر در مجموعههای مختلف از جمله باغ و آمفیتئاتر باغ خسروشاهی، تماشاخانه ایرانشهر، مرکز نمایشهای آیینی صبا، مرکز تئاتر حرفهای شهر (خاوران)، بوستان امیر سلیمانی، باغ کتاب تهران، ایوان شمس، موزه انتظامی، باغموزه زندان قصر و مجموعه فرهنگی تجاری ورزشی البرز لشگرک، در مجموع ۵هزار و ۵۰۸صندلی تئاتر در شهر تهران افزوده شد.
شهرداری تهران به تنهایی ۴۰۰کتابخانه و ۳۵۴خانه سلامت را در تهران افتتاح و تجهیز کرد. تعداد ایستگاههای آتشنشانی، ۸۰درصد افزایش پیدا کرد و بسیاری از اتفاقات ریز و درشت که حتماً در این فهرست نیامده است و شما با بیانصافی آن را باتلاق توصیف میکنید! همچنانکه آقای دکتر اباذری نیز چشمشان را بر همه کارنامه مثبت ۱۲ سال مدیریت قالیباف میبندد و صرفاً با برچسب نئولیبرالی سعی میکند، عملکرد او را تخطئه کند.
نظریه پردازان، نیٔولیبرالیسم را یک پروژه طبقاتی توصیف میکنند که همزمان با آسانگیری برای دارندگان و ثروتمندان، کنترل و سختگیری بر روی فرودستان را افزایش میدهد. از جمله سیاستهای آن نوسازی فضای شهری به نفع قشرها برخوردار است. آقای اباذری مستند به آمار و ارقام و پروژههای افتتاح شده، فاصله شمال و جنوب شهر تهران در دوره مدیریت قالیباف بسیار کاهش پیدا کرد. نوسازی بافت فرسوده در تهران، پنج برابر کل کشور بود. بسیاری از مراکز تفریحی، هنری اعم از سینما و تئاتر، بوستانهای بزرگ، کتابخانهها، خانههای سلامت، زیرساختهایی مانند اتوبانها و مترو در جنوب شهر با شدت بیشتری توسعه پیدا کرد.
آقای اباذری! نئولیبرالیسم غلبه کامل سرمایه بر نیروی کار است، ولی آنچه که از دوره ایشان در ذهن همه به یادگار مانده است، کار است و کار و کار! فقط شبها بیش از ۲۸هزار نفر در این شهر در مترو کار میکردند. در شرایطی که دو نوع تحریم خارجی و داخلی در دولتهای نهم، دهم و یازدهم نسبت به شهرداری تهران اعمال میشد، این شهر به همت مدیران و کارکنان و پیمانکارانش با کار شبانهروزی روی پای خودش ایستاد.
اگر برچسب نئولیبرالیستی بودن به قالیباف، بهخاطر برونسپاری و حجم فعالیتهای واگذار شده به بخش خصوصی در قالب BOT و ... است که اتفاقاً باید گفت: این رویکرد از افتخارات دوره شهرداری اوست. چون اساساً کاهش تصدیگری دولت و حاکمیت از سیاستهای اصلی نظام بهویژه در قانون اساسی است. جالب است که منتقدان معتقدند که نئولیبرالیسم دولت را کوچک نمیکند، بلکه این شعار را تنها برای حاکمیت فرادستان بر فرودستان مطرح میکند و در برخی حوزهها آن را توسعه میدهد. در حالی که بزرگترین پروژههای این شهر در جهت منافع قشر فرودست بوده است.
انتقاد میکنند که اتوبان و تونل فقط برای قشر برخودار مفید است. انتقاد از تکمیل رینگ بزرگراهی شهر تهران که وظیفه شهرداری بوده، مثل آن است که انتقاد کنیم چرا در شهر داروخانه زدید، بیماری افزایش پیدا کرده است؟! برای ترافیک و آلودگی شهر هم کسانی باید مورد بازخواست قرار بگیرند که خودروهای تهران را به بیش از ۴میلیون رساندند! و برای این کار وام خرید خودرو (بخوانید وام سرطان ریه) دادند!
حدود نصف زیرساختهای شهر در این دوره ساخته و فضای سبز شهر تقریباً دو برابر شده است. ۴۳درصد از بزرگراههای شهر تهران معادل ۲۳۱کیلومتر در یک دهه اخیر ساخته شده است. امروز بالغ بر ۲۴کیلومتر تونل تنها مخصوص حمل و نقل خودرو در تهران داریم. این در حالی است که خدمات حمل و نقل عمومی در تهران به رغم تحریمهایی که اشاره شد، بینظیر بوده است.
در بیش از بیست سال، حدود ۷۵کیلومتر مترو در تهران ساخته شده، اما در دهه گذشته این رقم به آمار نهایی خود یعنی ۳۲۰کیلومتر رسیده و ۸ خط مترو تهران کامل شده است. اگر دولت سهم خود معادل ۱۵۰۰ واگن را به شهرداری تحویل میداد اکنون به جای ۱۹درصد سفرهای شهری ۳۵ درصد این سفرها با مترو انجام و معادل ۱۰میلیون مسافر جابه جا میشد. در سال ۸۴ حدود ۲۷۰واگن در مترو فعال بود اکنون این تعداد به بیش از ۱۳۰۰ واگن رسیده است. همچنان که حدود ۳هزار اتوبوس در خطوط بی آرتی به شهر اضافه شدند.
آقای اباذری شما قالیباف را به سیاست نئولیبرالیستی متهم میکنید، در حالی که منطق این سیاست کاهش حمایت جمعی از طبقه کارگر و افزایش تعداد شاغلین با دستمزدهای ناچیز و بیثبات است. جهت اطلاع شما عدهای دیگر ایشان را جهت دائمی کردن قراردادهای موقت و تثبیت این امنیت شغلی محکوم میکنند!
قطعاً اگر این نوشتار هم به رشته تحریر درنمیآمد، کسانی که از محصول مدیریت ۱۲ سال مدیریت شهرداری گذشته بهرهمند میشوند و از آن استفاده میکنند، هیچگاه نظرشان با هجمههای سیاسی و روشنفکری عوض نمیشد.
شاید این عبارت از نامه دوازدهم نادر ابراهیمی برای توصیف این روزها خیلی گویا باشد: «ھر کس که کاری میکند، ھر قدر هم کوچک، در معرض خشم کسانی است که کاری نمیکنند. ھر کس که چیزی را میسازد - حتی لانه فروریخته یک جفت قمری را - منفور ھمهٔ کسانی ست که اھل ساختن نیستند؛ و ھر کس که چیزی را تغییر میدھد -فقط به قدر جا به جا کردن یک گلدان، که گیاه درون آن، ممکن است در سایه بپوسد و بمیرد- باید در انتظار سنگباران همه کسانی باشد که عاشق توقفاند و ایستایی و سکون...»
دیدگاه تان را بنویسید