سرویس اجتماعی فردا: به اذعان اکثر کارشناسان شهری و فعالین سیاسی منصف و بی طرف، محمدعلی نجفی، شهردار تهران در مدت حضور خود در شهرداری تهران هیچ کار خاصی پیش نبرد و حتی باعث شد تا پروژههای شهری متوقف شوند و به طور کلی پایتخت در مسیر پیشرفت و توسعه با دورهای از رکود و تعطیلی همراه شود. شهروندان تهرانی نیز به عنوان ناظران همیشگی در گوشه به گوشه تهران شاهد بوده اند که شهردار جدیدشان نتوانست میخی بر دیوار بکوبد و بعد از کش و قوسهای فراوان مجبور به استعفاء شد.
در حالیکه نجفی در دو نامه خود به شورای شهر بیماری جدید و صب العلاجش را دلیل واقعی استعفاء اعلام کرده باز هم اصلاح طلبان و اعضای شورای شهر اصرار دارند که دلایل دیگری جزء بیماری بهانه کناره گیری بوده است.
روز سه شنبه ۱۴ فروردین سال جدید در جلسه هم اندیشی اعضای شورای شهر و محمدعلی نجفی، شهردار اعلام کرد که حاضر به ادامه کار با توجه به شرایط جسمانیش نیست، ولی اعضای شورای شهر اصرار دارند که نجفی باید به کارش ادامه دهد! این اصرار هرچند ممکن است جزء تعارفات باشد، ولی کاملا مشخص است که شورای پنجم قصد ندارد تا در کوتاهترین زمان ممکن یک شکست سنگین را در کارنامه خود ثبت کند. از سویی اصلاح طلبان رسم اخلاق و بازی جوانمردانه را بعد از شکست رعایت نکرده و رقیب را متهم به دخالت و خرید داور میکنند.
اصلاح طلبان به جای اینکه قبول کنند این ضعف مدیریتی و بیماری نجفی بوده که او را از میدان به در کرده، پای حاکمیت و مقامات نظام را به استعفای شهردار باز کرده اند. اظهارات سخیف برخی از اصلاح طلبان تندرو مانند تاجزاده، رمضانزاده و غلامعلی رجایی در هفتههای گذشته بر این محور قرار داشت حال در روزهای اخیر از زبان عیسی سحرخیز نیز داستان تخیلی درباره دخالت حاکمیت نقل قول میشود. این داستان تخیلی تا حدی مضحک است که وی استعفای نجفی را به خاطر مخالفت نظام با وی دانسته و حتی پیش بینی کرده که سه تن از اعضای شورای شهر که از محکومان فتنه ۸۸ بودند نیز در آستانه اخراج از شورای شهر قرار دارند. سحرخیز با مبنی قرار دادن داستان دروغ یکی از سایتهای ضدانقلاب این تحلیلها را در شبکههای اجتماعی منتشر ساخته است.
از سوی دیگر اصلاح طلبان تندرو استعفا و استیضاح مرتضی الویری و محمد ملک مدنی، شهرداران اصلاح طلب در زمان شورای اول را نیز به گردن نظام انداخته اند. آنها به طور کلی اختلافات شدید میان اصلاح طلبان را که در نهایت توسط دولت اصلاحات منجر به انحلال شورای اول شد را فراموش کرده و بی کفایتی و ناکارآمدی اسلاف خود را به خاطر کارشنکنی حاکمیت در مخالفت با آنها ارزیابی میکنند! این سلوک و رویکرد اصلاح طلبان همواره وجود داشته، ولی در عصر شبکههای اجتماعی برای انحراف افکار عمومی با شدت بیشتری دنبال میشود تا مبادا پایگاه رای آنها به خاطر ضعف مدیریتی شان ریزش کنند.
منافع شخصی و حزبی اصلاح طلبان ایجاب کرده تا بار دیگر دیواری کوتاهتر از حاکمیت برای انداختن تمامی شکست هایشان پیدا نکنند. کسانی که خود را در جرگه فرهیختگان و روشنفکران سیاسی و اجتماعی و فرهنگی میدانند، ولی الفبای بازی سیاسی در ایران را که همان اخلاق مداری و صداقت است را به کناری نهاد و با دروغ و دغل بازی در دنیای سیرکی خود ژانگولر بازی در میآورند تا افکار عمومی را سرگرم بازیهای انحرافی و جنگ روانی جدید خود کنند.
شیوه سیاست ورزی اصلاح طلبان در مدیریت جدید شهری چیزی جز حاشیه و ادعا نیست. ادعای مبارزه با فساد دارند، ولی در همان بدو ورود به شورا و شهرداری از منابع مالی شهر برای اعضای جدید تبلت ۵ میلیونی و پرشیای ۴۲ میلیونی سفارش میدهند؛ در حالیکه از قبل تمامی این اقلام وجود داشته است. در شب عید درحالیکه سفره بسیاری از مردم خالی است، سفره هفت سین ۱۴ میلیونی برای گرفتن عکس یادگاری در ورودی شورای شهر میچینند. آنها حتی به بهای اخراج کارمندانی که بیش از ۱۰ سال سابقه خدمت در شهرداری دارند، آشنایان و نزدیکان خود را وارد شهرداری میکنند تا بر سر سفره جدید کسی از این طیف جا نماند. گویی دوره غارت و جمع کردن غنیمت پس از پیروزی در جنگ باشد!
به هر حال اصلاح طلبان در زمینه مدیریت شهری و پس از بازگشت بعد از ۱۵ سال ثابت کردند که در همچنان بر همان پاشنه کج دار و مریز سیاست زدگی تمامی ارکان شهر میچرخد. سیاست زدگی در حوزهای که میبایست تخصص و فن حرف اول را بزند. اما در همین حال به جای اینکه پاسخگوی شکست خود و عقب گرد تهران در تمامی حوزههای عمرانی، فرهنگی، اجتماعی و خدمات رسانی باشند و پس از شکست در انتخاب یک شهردار کارآمد، تمامی کاسه و کوزهها را با کولی بازی و شارلاتان بازی بر سر حاکمیتی میشکنند که این طیف به راحتی میتواند در انتخاباتش شرکت کند، نماینده به مجلس و شورای شهر بفرستد، ولی در عین حال نظام را به احجاف در حق شان متهم سازند و با این ادعا در حالیکه در قدرت حضور دارند، نقش اپوزیسیون غیرمنصف را نیز بازی کنند.
محمدعلی نجفی یک بازیگر ضعیف در عرصه اجرایی بود و یک انتخاب بد از سوی شورای شهر پنجم شکست اصلاح طلبان را رقم زد و در صورت ادامه چنین انتخابهایی در آینده و حاشیه سازی و سیاست زدگی مدیریت شهری، باید شاهد شکستهای بیشتری نیز باشیم، هرچند این طیف خود را تافته جدا بافتهای میداند که شکست در قاموسش جایی ندارد و هرچه ناکامی است به خاطر خیانت و توطئه دیگران است! امری که در ماههای اخیر نیز شاهد بودیم و اصلاح طلبان به گمان خود در حال نبرد و جنگ طاقت فرسا با ارواح خبیت در ساختمانها و سازمانهای شهرداری بودند. اصلاح طلبان دن کیشوت پندار بدون شک در مالیخولیای ذهنی خود همه را دشمن و توطئه گر میبینند و هرگز نیز با چنین رویکردی نخواهند توانست دوگانه قدرت و خدمت را در ذهن خود حل کنند.
دیدگاه تان را بنویسید