افکارنیوز: استعفای محمدعلی نجفی از شهرداری تهران باری دیگر دعواهای درونگروهی اصلاحطلبان را تشدید کرده است و حالا نام افراد مختلفی به عنوان شهردار جدید به گوشمان میخورد. از محسن هاشمی و پیروز حناچی تا حسین مرعشی، حبیب الله بی طرف و محمدعلی افشانی و مشخص نیست چگونه قرار است اصلاح طلبان برای انتخاب شهردار جدید به اجماع برسند. وقتی نجفی استعفا داد، حرف و حدیثهای بسیاری مطرح شد و اختلافها و جنجالهای اصلاح طلبان بیش از بیش نمود پیدا کرد و بسیاری در بیان مواضع خود صراحتا عنوان کردند که ما از همان ابتدا هم تمایلی به شهردار شدن نجفی نداشته ایم و گزینه اول ما محسن هاشمی بوده است. از همان ابتدا یعنی در زمان به قدرت رسیدن اصلاح طلبان حواشی بسیاری مطرح بود و اختلاف نظرها شدت گرفت، زیرا هر گروهی بنا به منفعت و مصلحت خود تلاش میکرد، گزینه مطلوب خویش را به عنوان شهردار معرفی کند و در این میانه شهردار شدن محسن هاشمی به واقعیت نزدیکتر بود و حتی محسن رهامی، عضو شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان عنوان کرده بود: «در حال حاضر هاشمی یکی از گزینههای شهرداری است و با این پشتوانه که بیشترین رای را در شورای شهر آورده
است، عقبه خانوادگی و سیاسی، تجربه مدیریت مترو گزینه مناسبی برای شهرداری است اما، از آنجا که اعضای لیست امید با امضای میثاق نامه تعهد دادهاند که عضویت شورا را ترک نکنند بهتر است ایشان هم پایبند به این تعهد بماند. من در جریان نیستم آقای هاشمی میثاقنامه را امضا کرده است یا نه اما، مهم تعهد کلی است. مهم این است که رعایت این میثاقنامه اخلاقی است». اما درست در شرایطی که او شانس بیشتری برای تکیه زدن به صندلی ساختمان بهشت داشت، مسئله شکل پیچیدهای به خود گرفت و محسن هاشمی کنار گذاشته شد، حتی افرادی نظیر محمدرضا تابش هم با صراحت مطرح کردند با شهردار شدن هاشمی مخالف هستند و حالا بعد از ماجرای استعفا، اتفاقات گذشته ابعاد تازهای پیدا کرده و دوباره پای سهم خواهیهای شخصی برای انتخاب مدیریت شهری به میان آمده است. وقتی دعواهای درونگروهی اصلاحطلبان تشدید میشود این اتفاقات نامبارک موجب شد تا نجفی کنار گذاشته شود و مصداق این کنار گذاشتن هم سخنان محمد نعیمیپور، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت است که گفته بود: «قبل از اینکه آقای نجفی با رأی اعتماد شهردار شود، بخشهای... و همچنین مسئولان آنها با ایشان
جلسههایی داشتهاند و تا آنجا که بنده اطلاع دارم در آن جلسهها ایشان تهدید شده بودند که اگر کنارهگیری نکنند، پرونده ایشان را به جریان خواهند انداخت و میتوانند برای ایشان دردسر ایجاد کنند». بی شک وقتی این سخنان را کنار هم قرار میدهیم، درمی یابیم مجموعه اختلافات و برداشتهای سلیقهای در بحث انتخاب شهردار زیاد بوده و هست و در واقع همین گونه مباحث باعث شد تا نجفی از همان ابتدای آغاز به کار خود مسیری اشتباه را طی کند. به عنوان مثال افرادی در پشت پرده گزارش صد روزه نجفی را آماده کردند تا او در تخریب عملکرد قالیباف سنگ تمام بگذارد و بعدها مشخص شد این گزارش پر از آمارسازی و اطلاعات غلط بوده است تا از این طریق او را کنار بگذارند و گزینه مورد نظر خود را برای شهرداری تهران به کار گیرند. اکنون به رغم همه این مسائل باری دیگر دعواهای درونگروهی اصلاحطلبان تشدید شده و نام افراد مختلفی به عنوان شهردار جدید به گوشمان میخورد. از محسن هاشمی و پیروز حناچی تا حسین مرعشی، حبیب الله بی طرف و محمدعلی افشانی و مشخص نیست چگونه قرار است اصلاح طلبان برای انتخاب شهردار جدید به اجماع برسند. اگر چه محسن هاشمی از همان ابتدا خطاب
به اعضای پنجمین دوره انتخابات شورای شهر تهران گفته بود: «لازم است که به سمتی نرویم که موضوع انتخاب شهردار از ابتدا باعث اختلاف بین اعضای شورای شهر شود و باید اجازه دهیم اعضای شورا در فضای آرام و سالم این موضوع را بررسی کنند و دلیلی ندارد از پیش فرضیاتی مطرح کنیم که باعث رد و بدل شدن حرفهایی شود که نگاه اختلافگرایانه را موجب شود»، اما آن طور که از ظواهر امر پیداست در شرایط فعلی اختلافات حزبی بیش از گذشته قوت گرفته است و با تداوم سیاستهای اختلافی میان اصلاح طلبان، هر یک به دنبال جانمایی گزینه خود هستند و تحت هیچ شرایطی نمیخواهند از خیر منافع شخصی خویش بگذرند. از محسن هاشمی تا اسحاق جهانگیری البته در حال حاضر گمانه زنیها حکایت از این دارد که گزینه نخست کارگزارانیها برای جانشینی نجفی، محسن هاشمی و بعد از آن حسین مرعشی است، هرچند که پیش از انتخاب نجفی هم در ظاهر این دو گزینه برای مدیریت شهری مطرح بودند، اما با انتخاب نجفی به دنبال اجماعی بودند تا مهدی چمران نتواند به این سمت دست یابد و حالا دوباره محسن هاشمی به عنوان گزینه اول بر سر زبانها افتاده و مرعشی به عنوان گزینه دوم مطرح است.
مهدی کرباسچی درباره انتخاب هاشمی برای شهرداری بیان کرده است: «حزب کارگزاران دراینباره نه بحثی کرده و نه موضعی گرفته، ولی شخص من از همان ابتدا که میخواستند شهردار انتخاب کنند، اعتقاد داشتم آقای محسن هاشمی با توجه به سابقه کارشان در شهرداری برای شهرداری مناسبترند. وقتی شورا آقای نجفی را انتخاب کرد، ما مخالفتی نکردیم و تلاش کردیم اگر ایشان کمکی خواست، دریغ نکنیم». هرچند نباید فراموش کرد که امروز شرایط قدری با گذشته متفاوت است و با قبول این تفاوت هاست که برخی از اسحاق جهانگیری به عنوان یکی دیگر از گزینههای شهرداری تهران یاد میکنند، اما در هر صورت باید دید تعامل اصلاحطلبان و بزرگان این جریان به چه سمتی خواهد رفت و با وجود همه اختلاف نظرها قرعه به نام چه کسی میافتد تا سکان مدیریت شهری تهران را به دست بگیرد. محسن پیرهادی، عضو سابق شورای شهر تهران در این رابطه گفته است: «بزرگان کارگزاران سعی دارند حالا که نجفی عملاً در شهرداری ناموفق بوده، با جایگزینی جهانگیری به جای او هزینه این تغییر را برگردن جریان رقیب انداخته و صحنه را مدیریت کنند». وی معتقد است: «مطرح کردن جهانگیری برای شهرداری تهران، همراهی کامل
اعضای شورای شهر تهران را میطلبد و دقیقا به همین دلیل است که ژنرالهای جریان اصلاحات، برای انتخابات شورای شهر، عموما چهرههای ناشناخته و به اصطلاح سرباز را درون لیست قرار دادند تا در هنگامهی عملیات سیاسی، مانعی سر راهشان نباشد. حتی برخی از افراد شاخص و با تجربهی شورای چهارم را از لیست کنار گذاشتند و به صورت کاملا دستوری و از بالا به پایین، با بستن یک لیست از افراد گمنام و بنا به قاعدهی تکرار، فضا را برای طراحی چنین بازیهای فراهم کردند. از همین روست که فعالان سیاسی معتقدند شورای فعلی شهر در عمل دچار اتوکراسی شده است».
دیدگاه تان را بنویسید