تهران کار میخواهد؛ نه حاشیه سازی!
خوب است مدیران محترم شهری و اعضای محترم شورا، در میانه درگیری های لفظی بر سر انتصابات شهردار و سیاه نمایی پرونده شهردار سابق، کمی هم به مشکلات شهر بیندیشند. دیر زمانی نیست که زلزله تهران، همه ما را تکان داده است. خوب این است که قالیباف طی حضور 12 ساله در تهران، چندین سوله مدیریت بحران ساخت. بد اما این است که خدای نکرده در صورت وقوع زلزله ای مهیب تر در تهران، ما دقیقاً نمی دانیم باید چطور با آن برخورد کنیم.
افکارنیوز: تهران این روزها خسته است. خسته از لرزیدن، خسته از آلودگی، خسته از ترافیک و خسته از ما! خسته از همین مایی که هر روز بدون توجه به خفگی شهر، سوار بر خودروهای شخصی در خیابان به پیش میرانیم و همزمان راجع به رویکردهای توسعه تمام ساحتی شهر طبق جدیدترین نظریات توسعه محله محور نظر می دهیم! از آن سو، مدیران شهری نیز ظاهراً مثل خود ما در همین فضا سیر می کنند. چنین است که اعضای محترم شورای شهر، با قدرت تمام از مصوبه علمی! خود مبنی بر خرید 31 تبلت و پژو پارس برای خودشان دفاع می کنند. مصوبه ای که به تنهایی یک میلیارد تومان خرج روی دست شهرداری گذاشته است! بیلبوردهای منع تردد خودروهای تک سرنشین در سطح شهر البته همچنان به ما چشمک می زنند تا خوب باور کنیم بین ما شهروندان معمولی و نمایندگان منتخب مان در شورا انگار باید تفاوتی آشکار وجود داشته باشد.
وجود چنین تفاوتی بین شهروندان معمولی و منتخبان شورای شهر البته چندان هم عجیب نیست. این را وقتی بهتر متوجه می شویم که بدانیم خرداد ماه سال جاری روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد از فروش کرسی های لیست امید شهر تهران به مبلغ هر کرسی، از قرار دو میلیارد تومان خبر داده است. فارغ از صدق و کذب سخن آفتاب یزد، مرور مواضع و سخنان اعضای شورای جدید شهر تهران در همین مدت کوتاه چند ماهه هم به ما می گوید اعضای محترم از پختگی و تجربه لازم در زمینه مسائل شهری برخوردار نیستند. مصداق کامل چنین مدعایی را می توان در انتقال خبر درگیری لفظی اعضای شورا و شهردار به سطح رسانه ها طی روزهای پایانی آذرماه مشاهده کرد. پس از آن بود که روزنامه اصلاح طلب قانون، با اختصاص تیتر یک خود به لزوم استیضاح محمدعلی نجفی، در گزارشی از روند اختلافات و سیاسی کاریهای صورت گرفته در مدیریت جدید شهری و ۷۳ تخلفی که تنها در ۳ ماه روی داده خبر داد و خواستار برکناری شهردار تهران شد!
اعتراض اصلاح طلبان به نحوه چینش لیست امید برای انتخابات شورای شهر تهران البته به همین محدود نماند. فاطمه دانشور عضو اصلاح طلب شورای چهارم نیز پس از آنکه در مقطعی گفته بود با روند کنونی دیگر اصلاح طلب نیستم، جایی دیگر در انتقاد از ورود بی تجربه ها به لیست امید اظهار داشت:« برای تعیین لیست شورای پنجم، شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بیشتر با نگاه سیاسی، افراد وابسته به تشکلها و احزاب سیاسی را فارغ از تخصص و عملکرد در حوزههای شهری برای حضور در لیست شورای شهر انتخاب کرد.... در شورا ژنرالها را پیاده و سربازان را سوار کردهاند. بیتجربگی در اظهارنظرهای اعضای جدید شورای شهر تهران موج میزند.» حالا این روزها ما کم کم بیشتر متوجه حرف های آفتاب یزد و دانشور می شویم و در شرایطی که خبر می رسد شورا با کلیت طرح ترافیک جدید تهران موافق است، حتی از رسانه های اصلاح طلب هم خبر می رسد طرح جدید، ارائه نشده، بیش از 20 اشکال فنی بر آن وارد است!
اینها اما همه مصائب تهران نیست. به بیانی دیگر، شاید تمام آنچه تا کنون گفته شد، در مقابل یک معضل دیگر، فرعی تلقی شوند؛ و آن معضل، چیزی جز چنبره انداختن سیاست بر ارگان تخصصی شورای شهر و مجموعه شهرداری نیست! برای کسانی که روند تحولات سیاسی یکسال اخیر ایران را دنبال می کنند و اخبار مربوط به حوزه شهری برایشان مهم است، یادآوری این نکته چندان سخت نیست که همزمان با پیروزی یکدست لیست امید در انتخابات شورای شهر تهران، سمپات های جریان اصلاح طلبی در شبکه های اجتماعی به تکرار این شعار پرداختند که:«تهران را خدا آزاد کرد!» و سپس در فضای حقیقی نیز پایکوبی بر سر آن پرداختند. فی الواقع، اصلاح طلبان رفتن شهردار سابق از تهران را نه به دلیل ناتوانی او در اداره شهر، که تنها به دلیل تفاوت دیدگاه سیاسی او با خودشان، امری قطعی تلقی می کردند و معنای روشن چنین پنداری، چیزی جز اولویت یافتن سیاست بر هر چیز دیگر در مجموعه شهرداری تهران نبود!
شاید بر اساس همین واقعیات میدانی بود که سیدمحمد موسوی خوئینی ها، همان ابتدای کار نجفی در شهرداری، با نگارش نامه ای به وی، ضمن دفاع از عملکرد شهردار سابق و بیان اینکه؛ « در سالهای گذشته، تهران را هر سال آبادتر از سال قبل دیدهام!» خطاب به نجفی گفت:«لطف بفرمایید و برخلاف آنچه در ماههای گذشته در برخی محافل و در بعضی رسانهها رواج داشته است ... به جای آنکه، در گزارشهای خود به همشهریانِ تهرانی، فهرستی از مشکلاتِ بهجامانده از گذشته ارائه بفرمایید، به مردم نوید دهید که شهر شما را آبادتر خواهیم کرد.» اصلاح طلبان اما ظاهراً چنین قصدی ندارند و در این مورد، شهردار جدید و اعضای شورا با یکدیگر اتفاق نظر دارند. بر همین اساس است که موضوع ارائه گزارش 100 روزه نجفی به شهروندان تهرانی، ناگهان تبدیل به ارائه گزارش عملکرد 12 ساله قالیباف(بخوانید سیاه نمایی!) می شود.
حالا محمدعلی نجفی در جلسه ارائه همان گزارش معهود، حکماً پس از ماه ها تلاش برای یافتن نقاط سیاه در پرونده مدیریت قبلی، بر وجود تنها یک قرارداد مشکوک آنهم تنها به مبلغ یک میلیارد تومان در دوره 12 ساله دست گذاشته است! همه اینها در حالی است که چهره های شناخته شده و رسانه های اصلاح طلب طی ماه های اخیر مکرر بر وجود فساد سازمان یافته در شهرداری تهران طی مدیریت قالیباف تاکید کرده بودند. کنار هم قرار دادن تمام آنچه گفته شد، ظاهراً قرار است ما را تنها به یک نتیجه برساند و آن چیزی جز حاشیه سازی بیهوده برای فرار از بی عملی و عدم تخصص تیم جدید مدیریت شهری نیست. روشن است که مقامات قضایی باید به کوچکترین تخلف مالی احتمالی در هر نهاد و سازمانی رسیدگی کنند. این اما مشخص تر است که مسائل تهران، اکنون نه بر دوش قالیباف، که بر عهده همین افرادی است که از لحظه حضور در شهرداری و شورا تا کنون، مدام به دنبال پررنگ کردن حواشی برای نادیده شدن متن بوده اند!
بر این اساس، خوب است مدیران محترم شهری و اعضای محترم شورا، در میانه درگیری های لفظی بر سر انتصابات شهردار و سیاه نمایی پرونده شهردار سابق، کمی هم به مشکلات شهر بیندیشند. دیر زمانی نیست که زلزله تهران، همه ما را تکان داده است. خوب این است که قالیباف طی حضور 12 ساله در تهران، چندین سوله مدیریت بحران ساخت. بد اما این است که خدای نکرده در صورت وقوع زلزله ای مهیب تر در تهران، ما دقیقاً نمی دانیم باید چطور با آن برخورد کنیم. بد این است که شهر هنوز ه آلوده است و انداختن تقصیر آلودگی تهران به گردن بنزین پتروشیمی ها هم دردی از شهروندان دوا نکرده است. بد این است که اعضای محترم شورا و تیم مدیریت شهری فکر کنند تنها وظیفه شان لجن مال کردن پرونده مردی است که هشتمین شهردار برتر جهان شد. و این میان، طرح ترافیکی ارائه کنند که اشکال از سر و روی آن می بارد! دوستان عزیز؛ حاشیه سازی بس است. لطفاً کمی هم برای مردم تهران کار کنید!
دیدگاه تان را بنویسید